تفاوت راضی بودن با قانع بودن تفاوت /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آیا راضی بودن با قانع بودن تفاوت دارد?کدام یک برتر است و بیشتر توصیه شده است?


پاسخ اجمالی: پرسشگر عزیز؛ از ثمرات قناعت، راضی  بودن است. لذا شخصی که قانع است قطعا در مسأله  ی روزیش، راضی خواهد بود. چرا که رضایت از نتایج و اثرات قناعت است.  اما رضایت در مرتبه ی بالاتری قرار دارد. شخصی ممکن است قانع بوده و در مسائل مالی راضی باشد اما در مجموع در برابر همه ی مقدرات الهی راضی نباشد. بنابراین مقام رضا از صفت پسندیده ی قناعت بالاتر است. پاسخ تفصیلی: رضا یعنی خوشنودی بنده از حق تعالی و اراده او و مقدرات او (امام خمینی رحمة الله علیه) / جنود عقل و جهل / ص161)مقام رضا مقامی والا و بلند است که برای رسیدن به آن باید بسیار تلاش کرد و زحمت کشید. رضا یعنی انسان با زبان و در دل, از مقدرات الهی راضی بوده و هیچ گله و شکایتی نداشته باشد. کسی که راضی به رضای حق است, نسبت به تک تک احکامی که خداوند تعالی در قرآن عزیزش فرموده, از ته دل راضی است، لذا تلاش می کند تا در عمل نیز عامل به احکام الهی باشد.شخصی که به مقام رضا رسیده شعارش اینست که: به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست      عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست (سعدی شیرازی / ص 564)امام خمینی (رحمة الله علیه)می فرمایند: «کسی که - نعوذ بالله – به یکی از احکام اسلامیه در باطن قلب اعتراضی دارد, یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد, یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور, این راضی به دین اسلام نیست و نتواند این دعوای کاذب را بکند.» (جنود عقل و جهل / ص167) انسان به این مقام نمی رسد مگر اینکه نسبت به حق تعالی معرفت کسب کرده و باور کند که هر آنچه خدای حکیم امر و نهی کرده به مصلحت بنده است و جز خیر بنده اش را نمی خواهد.امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: خداوند تعالی فرموده است: بنده مومنم را به کاری نمی گیرم مگر آنکه آنرا برای او خیر قرار می دهم, پس او باید به قضای من راضی باشد و برای بلای من صبر کند و نعمتهای مرا شکر گوید (اصول کافی / ج2 /کتاب الایمان و الکفر / ص 50 ,51 / ح 6) لذا کسی که قصد کرده به مقام رضای الهی برسد در دل از مقدرات الهی راضی است و تمام تلاش خویش را بکار می گیرد تا اعمال و رفتار و گفتار خویش را نیز برای رضای خدا انجام دهد؛ یعنی نیت خویش را برای هر کاری, رضای پروردگار خویش قرار می دهد.در هر کاری ابتدا می اندیشد؛ آیا خالق یکتا راضی به انجام آن کار هست؟ سپس انجام می دهد. اگر احساس کند که معبودش راضی نمی باشد, آن کار را ترک می کند. قناعت:   قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به مقدار کم، از کالای مورد نیاز، و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می شود. (طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج 4، ص 384)   در علم اخلاق قناعت در مقابل حرص استعمال می شود. صفت قناعت موجب می شود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آن را نطلبد. (ر. ک: جامع السعادات، ملا مهدی نراقی ص 101- 100 ) . بنابراین می توان گفت قانع کسى است که به مقدارمورد نیاز بسنده مى کند و به سهم خویش راضی است . به طور مثال قناعت به این است که اگر این فرد در طول سال مثلا به دو دست لباس نیاز دارد به همین تعداد اکتفا نماید و حرص نزند و زیاده طلبی و اسراف نکند .به طور کلی باید توجه داشت که قناعت بخل ورزیدن و یا مصرف نکردن نیست، قناعت آن است که انسان از امکانات خویش به صورت صحیح و با بهره وری مناسب و رعایت الگوی مصرف توصیه شده در جامعه و مطابق دستورات اسلام استفاده کند و در این امور از زیاده روی و ریخت و پاش اجتناب ورزد.قناعت به اندک اکتفا کردن و راضی بودن از امور گذرندۀ دنیوی است .   قناعتی که انسان قانع، به آن موصوف شده، عبارتست از رضایت از همان بهره‌هایی که در زندگی برای او میسر است، اگر قناعت به رضایت یعنی خشنودی از آنچه حاجت انسان را برآورده می­کند تحول یابد، در این وقت می­توان گفت که قناعت، اخلاقی انسانی و فضیلتی بزرگ و نشانۀ نزدیکی به خدای متعال است، رضایت به این چیز اندک در حقیقت رضایت از آن چیزی است که خداوند مقرر داشته و رضایت به آنچه خدا داده همان اطاعت خدا و موجب تقرب به اوست.( البهی، محمد؛ مفاهیم اخلاقی و عقیدتی قرآن، ترجمه محمد صادق بحاری، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1362، ص 271.) خلاصه کلام اینکه: دوست خوبم؛   قناعت نوعی نگرش خاص دربارۀ دنیاست که نشانه‌ای از عزت نفس و شخصیت یک انسان مسلمان در مقابل دارایی‌های دیگران است. نتیجۀ قناعت احساس   رضایت و آزادگی و بی‌نیازی از غیر خداست و این بزرگترین فضیلت برای انسان است، طلب حداقل نیاز از دنیا هم امکان پذیر است هم آسان ولی بدست آوردن حداکثر آن امکان ندارد. (نصراصفهانی، محمد؛ اخلاق دینی در اندیشۀ شیعی، قم، نهاوندی، 1378، اول، ص 154.) قناعت، کلید رضایت از زندگى است . شخص قانع براى کسب روزى تلاش مى کند ، ولى به آنچه خدا روزى او کرده ، بسنده مى کند . از این رو ، نه معترض است و نه احساس ناکامى مى کند ؛ بدین جهت ، از زندگى خود احساس رضایت خواهد کرد. دوست عزیز؛ راضی بودن و رضایت تنها در مسائل معیشتی مطرح نیست و این مسأله بخشی از رضایتمندی است. امیدوارم با عبودیت خدای رحمان یعنی انجام واجبات و ترک محرمات به مقام رضای الهی برسیم.   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image