عرفان /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا از نظر ائمه معصومين، عارف بالاتر است يا عاقل؟!


پيش از پاسخ به سوال لازم است به تبيين مفهوم عارف و عاقل در روايات پرداخته شود. مفهوم عارف مسأله معرفت و شهود عرفاني، در روايات متعدد، از نظر پيامبر اسلام و اهل بيت ـ عليهم‎السّلام ـ به رسميت شناخته شده است. معرفت عرفاني كه در روايات، از آن به معرفت قلبي و شهودي ياد مي‎شود، عبارتست از مشاهدة حقائق به چشم دل و ديدن ملكوت عالم با قلب. مرحوم علامه بحر العلوم در رسالة سير و سلوك، حديثي را به طريق متعدد از رسول گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل كرده‎اند كه فرموده: «من اخلص لله اربعين صباحاً ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه» هر كس چهل روز خود را براي خدا خالص سازد، چشمه‎هاي حكمت از قلبش بر زبانش جاري مي‎گردد. عارف كسي است كه در پرتو نور و روشنايي الهي، حقائق را مشاهده مي‎كند؛ نوري كه نتيجه تقوا و عبوديت است. از امام صادق ـ عليه‎السّلام ـ روايت شده كه به بصري فرمود: علم و معرفت به تعلّم و آموختن نيست، بلكه علم نوري است كه خداوند، در دل كسي كه بخواهد هدايتش كند، مي‎تاباند؛ پس اگر خواهان علم هستي، ابتدا حقيقت بندگي را در خود بخواه، تا به تو عنايت كند. معارف و علومي كه از راه تزكيه نفس و در اثر ايمان حاصل مي‎گردد، با علوم و معارف حسي يا عقلي و استدلالي، تفاوت دارد؛ علوم قلبي، از راه مشاهده حقايق به دست مي‎آيد؛ در حالي که معارف حسي و عقلي، با مفاهيم خارجی حاصل مي‎گردد. امام علي ـ عليه‎السّلام ـ نيز (به اين تفاوت اشاره نموده) در پاسخ مردي به نام ذعلب يماني كه از او پرسيد آيا پروردگار خود را ديده‎اي پاسخ داد: أفاعبد ما لا أري؟ آيا مي‎پرستم خدايي را كه نديده‎ام؟ آن مرد پرسيد: و كيف تراه؟ چگونه او را ديده‎اي؟ حضرت فرمود: «لا تدركه العيون بمشاهدة العيان و لكن تدرکه القلوب بحقائق الايمان» او را با چشم‎ها با مشاهدة حسي درک نمي کند، بلكه او را دل‎ها با حقائق ايمان مي بيند و خصوصيت معرفت عرفاني كه در پرتو رؤيت قلبي حاصل مي‎شود، آنست كه هيچ گونه شكي در آن رخ نمي‎دهد؛ از اين رو امام علي ـ عليه‎السّلام ـ مي‎فرمايد: «ما شككتُ في الحق مذ رأيتُه؛ از زماني كه حق را ديدم در آن ترديد نكردم». البته معرفت قلبي و عرفاني، قابل ازدياد و نقصان است و درجات مختلفي دارد؛ قلب آدمي به هر درجه از پاكي و ايمان باشد، داراي شهودي متناسب با آن درجه خواهد بود؛ از اين رو امام باقر ـ عليه‎السّلام ـ فرموده است: هيچ مؤمني نيست مگر اينكه هوشياري ويژه‎اي دارد و به مقدار ايمانش خدا را مشاهده مي‎كند. مفهوم عاقل در فرهنگ اسلامي، عقل از جايگاه رفيعي برخوردار است و به عنوان حجت باطني، و عِدل انبياء الهي شمرده شده است. عقل در اصطلاح حكماء و متكلمان، معاني مختلفي دارد؛ مانند تقسيم عقل به عقل نظري و عقل عملي؛ ولي در روايات و آيات به همان معناي لغوي و عرفي مي‎باشد؛ يعني مركز فكر و انديشه كه از ويژگي‎هاي آن تركيب، تجزيه، تجريد، انتزاع، تعميم و تعميق مفاهيم ذهني است. از حضرت صادق ـ عليه‎السّلام ـ نقل شده است كه پايه شخصيت انسان، عقل است وعقل سرچشمه هوشياري و فهم و حفظ دانش است. اگر عقل آدمي در جهت عبوديت باشد، همان عقلي است كه در روايات مورد تمجيد قرار گرفته است و ماية عبوديت شمرده شده است و اگر مغلوب شهوات گردد و در خدمت قواي پست آدمي قرار گيرد، از آن به شيطنت ياد شده است. با توجه به آنچه گذشت عقل به معناي صحيح، از ديدگاه روايات، عقلي است كه انسان را به انسانيت و عبوديت رهنمون كند نه عقلي كه اسير نفس باشد. عارف يا عاقل اكنون بايد ببينيم از ديدگاه روايات، عارف برتر است يا عاقل؟ بايد ديد مراد از برتري عارف يا عاقل چيست؟ الف: اگر مراد آنست كه انسان به دنبال تفكر و تفهم نباشد و تنها به تقوا و عمل رو آورد، شكي نيست كه چنين انساني نمي‎تواند مورد تائيد ائمه اطهار ـ عليهم‎السّلام ـ باشد؛ زيرا تفكر و انديشه است كه راه صحيح و عاقبت انديشي را براي انسان به ارمغان مي‎آورد و انسان را به سوي خدا و دين فرا مي‎خواند. امام علي ـ عليه‎السّلام ـ فرمود: «تمام خيرات با عقل درك مي‎شود و كسي كه عقل ندارد، دين ندارد و عقل آدمي است كه انسان را به تقوا و سلوك و عرفان فرا مي‎خواند و او را در برابر شيطنتهاي نفس و شبهات نفس و شبهات گمراهان مصون مي‎دارد. امام علي ـ عليه‎السّلام ـ به هشام فرمود: اي هشام! نجات، جز در پرتو طاعت نيست و طاعت در گرو آگاهي و علم است و علم با آموختن است و آموختن، توسط عقل با اعتقاد است و علم، فقط از سوي عالم رباني قابل تحصيل است و شناخت عالم با عقل است. بنابراين عقل آدمي است كه انسان را به درب منزل علم حقيقي و عارف واقعي رهنمون مي‎كند. ب: اگر مراد از برتري آنست كه عاقل، با استدلال و دليل، معارف را به دست مي‌آورد و عارف با مشاهدة حقائق، به معارف دست مي‎يابد، شكي نيست كه عرفان، (شهود حقائق) برتر از دريافت عقلاني (علم حصولي) است. در برتري اين علم، امام صادق ـ عليه‎السّلام ـ فرمود: «ليس العلم بالتعلم انما هو نور يقع في قلب من يريد الله‌ ـ ‌تبارك و تعالي ‌ـ‌ ‌ان يهديه؛ علم حقيقي آنست كه با نور الهي دريافت شود» البته بايد توجه داشت که گاهي مشاهدات خيالي، با شهود قلبي اشتباه مي‎شود و تنها شهود معصومان مانند انبياء و ائمه اطهار ـ عليهم‎السّلام ـ مصون از چنين خطايي است و مشاهدات عارفان، چنين مصونيتي ندارد؛ از اينرو همانگونه كه نظريات عقلي بايد با بديهيات عقلي ارزيابي شود، مشاهدات عارفان نيز بايد مخالف با وحي و سنت و عقل قطعي نباشد. قيصري از عرفاء بزرگ در اين باره مي‎گويد: «چنين نيست كه معارف و مكاشفات عرفاني همواره مصون از خطا و اشتباه باشد،بلكه در بسياي از موارد، آنچه مكاشفه و شهود حقيقت به نظر مي‎رسد، در واقع ساخته خيال و جزو القائات شيطاني است كه نه تنها پرده از حقيقت بر نمي‎گيرد، بلكه حقيقت را واژگونه مي‎نمايد و موجب گمراهي و ضلالت مي‎شود» و گفتيم راه تشخيص آن، عرضه مشاهدات بر وحي و عقل است؛ از اينروست كه از ديدگاه روايات و ائمه اطهار، انسان كامل، انساني است كه از تمامي منابع معرفتي خود (عقل، وحي و حواس) بهره ببرد و به رشد استعداد‎هاي انساني نائل گردد. خلاصه آنكه شهود حقائق، بر كسب معارف از راه عقل، برتر است و از اينرو عارف بر عاقل برتري دارد؛ ولي كمال آدمي در عاقل و عارف بودن است و در مراتب پائين‎تر از انسان كامل، نمي‎توان يكي را بر ديگري ترجيح داد؛ زيرا هر يك از عقل و شهود ويژگي‎اي دارد كه ديگري ندارد پس به هر دو بايد به اندازه کافي پرداخته گردد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image