علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

چرا در آيه 33 سوره انبياء،در کنار خورشید وماه از ستارگان حرفي زده نمي شود؟


مقدمه: چينش قرآن کريم، علمي و در عين حال همسان ساير بخش هاي قرآن، با معجزه همراه است. با اين بيان، نخست چينش اصل آيه مورد نظر، مورد دقّت قرار مي گيرد و سپس به تفسير و تحليل آن پرداخته مي شود. چينش آيه مورد نظر، اين است که: وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کلٌّ فِي فَلَک يَسْبَحُونَ؛ او خدايي است که شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورد و هر يک در مدار (فضايي) شناور هستند». واژه «نجم» و جمع آن «نجوم» حدود چهارده مرتبه در قرآن کريم آمده است در هر يک از اين آيات، چينش خاصي مورد توجّه قرار گرفت. به عنوان نمونه، در سوره نحل، چينش طوري رديف شده است که نظرسئوال کننده، مورد توجه قرار گرفته است. در اين آيه آمده است: «و شب و روز و خورشيد و ماه را براي زندگي شما در گردون مسخّر ساخت و ستارگان آسمان به فرمان خويش مسخّر کرد تا به هر جانب آسمان حکمت بالغ او فرمان دهد....». در سوره رحمان خورشيد و ماه را در يک آيه آورد و در آيه بعدي، از ستارگان و درختان نام برده است. در خود سوره «نجم»، فقط نام ستاره به ميان آمده است و بر خلاف آيه مورد سئوال، در اين آيه از خورشيد و ماه سخن به ميان نيامده است. پس در قرآن کريم، هم سوره مستقلي به نام سوره «نجم» آمده است و هم سوره مستقلي به نام سوره «قمر» آمده است و هم سوره مستقلي به نام سوره «شمس» آمده است و در هر يک از اين سوره ها، چينش خاصي انجام شده است و محتواي آن ها با هم فرق مي کند. مرحوم علامه طباطبايي مي فرمايد:(( در سوره نجم سه تا از اصول دين بيان شده است که عبارتند از: توحيد، معاد و نبوّت.)) و سوره قمر نيز از انذار و بشارت سخن به ميان آورده است. و در سوره شمس هم به پاي تزکيه نفس و طهارت باطني چندين سوگند ياد شده است. در سوره تکوير، وقتي از نشانه هاي قيامت سخن به ميان مي آيد، در دو آيه رديف هم و در طول هم، نام خورشيد و ستاره به ميان آمده است ولي نام ماه به ميان نيامده است. همان طوري که بيان شد، با گونه هاي گوناگون، نام خورشيد، ماه و ستاره به ميان آمد و نوع چينش آن ها گاهي در رديف و طول همديگر و گاهي نيز جداي از يکديگر و هيچ گونه منافاتي در اين چينش ها وجود ندارد. در آيه مورد سئوال نيز چينش خاص خودش آمده است و از آن جايي که نام شب و روز به ميان آمده است، در کنار آن از باب غلبه و اشراف، نام خورشيد و ماه به ميان آمده است، چون روز به نام خورشيد بلند آوازه است و شب به نام ماه بلند آواز است. از اين روي با يک لطافت ادبي، اوّل نام شب و روز و سپس نام خورشيد و ماه را به ميان آورده است. بحث اشراف و غلبه نيز به يک نکته ادبي اشاره دارد و آن اين که وقتي نام آسمان به ميان مي آيد. هسته مرکزي آسمان در شب، ماه مي باشد، هر چند ستارگان نيز در حاشيه آن قرار دارند و از بحث خارج نيستند. آيه مورد سئوال، در صدد اثبات فلک براي شب و روز است، و مراد از فلک نيز همان مدار هر يک آن ها است. در واقع آيه مورد نظر از اوضاع و احوال حادث بر زمين و جوّ آن سخن به ميان آورده است، هر چند ساير بحث هاي آسماني نفي نشده است. از واژه «کلّ» در آيه نيز، چند احتمال مي رود که از جمله آن اين است که: نه تنها خورشيد و ماه، بلکه همه کرات آسماني در حرکت هستند، و يا اين که شب و روز نيز همانند خورشيد و ماه در حرکت هستند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image