تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چگونه می توان مهربان بودن خدا را اثبات کرد؟ در این دنیا همان اندازه که زیبایی و خیر و نیکی وجود دارد شر و زشتی نیز وجود دارد و یا شاید دو خدا وجود دارد خدای خوبی و خدای بدی ؟ چطور می توان آن را رد کرد؟


برای روشن شدن پاسخ چند نکته را باید توضیح دهیم:1.این عالم طوری ساخته شده که موجودات آن از هم گسسته و مستقل نیستند تمام اجزای این عالم را اگر بررسی کنیم در می یابیم که همه مانند حلقه های یک زنجیر به هم پیوسته یک نظام آفرینشی زیبا را شکل داده اند؛ آن بوته گلی که در گلدان گذاشته شده آن درختی که در باغچه سبز شده، آن بچه ای که در گهواره قرار گرفته، و همه چیزهایی که دور و برمان هستند، چگونه بوجود آمده اند؟ مثلاً یک بوته گل، آیا بدون این که ما به آن آب بدهیم سبز می شود؟ پس بقاء این بوته ی گل به آبی بستگی دارد که ما به آن داده ایم، و بدون آن تخمی که کاشته شده یا نشائی که غرس شده این گل بوجود نمی آمد؟ خود این گل از اکسیژن و یا از گازهای دیگری که در هوا موجود است استفاده می کند و اگر اینها نباشند این گل نمی تواند به وجود خودش ادامه دهد و البته وجود این گل به نوبه ی خود نیز در تغییر هوا مؤثر است. یعنی نسبت گازها را تغییر می دهد؛ اگر اکسیژن می گیرد، اکسیژن کم می شود و اگر گازهای دیگری را می گیرد اکسیژن بالا می رود؛ پس همین گل با هوای مجاورش در ارتباط است نه هوا مستقل از این بوته ی گل است و نه این گل مستقل از هواست. همین رابطه بین حیوانات دیده می شود. حتی اگر سراغ موجودات بی جان برویم می بینیم هر پدیده ای در اثر فعل و انفعال پدیده ی قبلی بوجود آمده است و به نوبه خود در پدیده های اطراف خود اثر می گذارد و ماده پیدایش پدیده های بعدی می شود؛ خورشید بر آب می تابد آب بخار، بخار ابر، و ابر باران می شود و زمین های مستعد از این باران، گل و هزاران نعمت دیگر به بار می آورند و البته زمین هایی که استعداد جذب خود را از دست داده اند از این باران، سیلی ویران کننده می سازند. این نظامی است که بر این جهان حکم فرماست؛ نظام همبستگی و تأثیر و تأثر و این چیزی است که احتیاج به برهان فلسفی ندارد، هر کس به اندازه معلومات خود می تواند این نوع ارتباط و زیبایی وحدت نظام را بشناسد. البته هر قدر معلومات ما دقیقتر و وسیعتر باشد به عمق این همبستگی و نیکویی نظام آفرینش بیشتر پی می بریم؛ بنابراین نمی توان گفت در این دنیا چند خدا وجود دارد مثلاً گفت آب و باران خدایی و سیل و زلزله خدایی دیگر دارد. مگر سیل چیست؟ بله اگر سیل و زلزله از نظامی و باران و تابش نور خورشید و گردش آن و ... از نظامی دیگر تبعیت می کرد و آن ها محکوم دو نظام بودند می توانستیم چنین حرفی را بپذیریم.[1]2.مهر و رحمت او که بر آمده از حکمت اوست اقتضا می کند انسان و هر موجودی را به کمال مطلوب راهنمایی کند[2]. ترقی و کمال انسان به این نیست که از هر جهت در رفاه و راه او از هر جهت هموار باشد بلکه رسیدن به کمال اقتضا می کند انسان در میان راه های ناهموار و دشوار گذارده شود، با مشکلات و نابسامانی ها دست و پنجه نرم کند تا بالنده شود و به تکامل برسد به عبارتی استعدادهای انسان در چنین شرایطی شکوفا می شوند.3.در جهان هستی شر مطلق (یعنی چیزی که از هر جهت نازیبا و دارای هیچ خیری نباشد) وجود ندارد بلکه اگر چیزی از جهتی شر است، به لحاظ دیگر خیر است؛ و بهمین جهت نمی توان آن را نازیبا فرض کرد؛ یک عمل جراحی از جهاتی ناراحت کننده است ولی در مجموع هر عاقلی آن را عملی درست و خیر می داند.4. آفرینش و خلقت امور ناپسند و به ظاهر زشت در این عالم دارای فلسفه های دیگری هم هست که به اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم:[3]الف) اگر مواهب، مستمر و یکنواخت باشند ارزش خود را از دست می دهند اگر در تمام عمر بیماری وجود نداشت هرگز ارزش سلامتی احساس نمی شد، اصولاً زندگی یکنواخت، خسته کننده و گاه مرگبار است. چرا جهان طبیعت اینقدر زیباست؟ چرا منظره ی جنگلهایی که بر روی کوهپایه ها رویده و نهرهائی که از لا به لای درختان کوچک و بزرگ می گذرد آنقدر جالب و دل انگیز است؟! یک دلیل روشن آن عدم یکنواختی است. نظام "نور" و "ظلمت" و آمد و رفت شب و روز که قرآن روی آن تکیه کرده یک اثر مهمش پایان دادن به زندگی یکنواخت انسانهاست. بخشی از مشکلات و حوادث ناگوار این ثمره را دارد که به بقیه ی زندگی روح می دهد و آن را شیرین و قابل تحمل می سازد و ارزش نعمتها را آشکار می سازد.پس هر چند در ظاهر این عالم زشت و ناهماهنگ به نظر می رسد ولی در باطن چیزی جزء زیبایی و رحمت الهی نیست.ب) اگر بسیاری از این به ظاهر شر و زشت ها نبودند انسان به هیچ وجه آنچنان که امروز به دنبال شناخت طبیعت و دنیای اطراف خود بر آمده به چنین راهی همت نمی گذاشت، شناخت طبیعت که نتیجه آن شناخت بیشتر انسان و خداوند است آنقدر گرانبها و ارزنده است که تمام جهان طبیعت در مقابل آن هیچ است مثل یک دانه برلیان که خروارها خاک و سنگ در مقابل آن دور ریخته می شود تا آن یک دانه برلیان به دست بیاید، آنچه در عالم است همه مقدمه این است که انسانی به وجود بیاید؛ انسانی که انتخاب گر است و کمالش باید با انتخاب خودش پیدا شود، همه این نقص و زشتی ها باید باشد تا شرایط رشد انسان فراهم شود.پس این جهان دارای خدای واحد و مهربان و هر پدیده و موجودی در ظرف وجودی خودش زیبا و خیر است.پی نوشتها:[1] شناخت اسلام، شهید بهشتی و دیگران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1370، ص 55 – 86؛ معارف قرآن، استاد محمد تقی مصباح، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم 1374، ص 84 – 85 و ص 92 – 93 – 217؛ محاضرات فی الالهیات، استاد جعفر سبحانی ( به تلخیص علی ربانی گلپایگانی قم، جامعه مدرسین، چاپ ششم 1418 ق، ص 21؛ بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقاید الامامیه، سید محسن خرازی، قم جامعه مدرسین، چاپ اول، تاریخ ص 37.[2] کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی، به تحقیق علامه حسن حسن زاده آملی، قم، جامعه مدرسین، چاپ هشتم 1419، ص 444 – 449؛ تقریب المعارف فی الکلام، شیخ تقی الدین ابی الصلاح حلبی، تحقیق رضا استادی، قم، جامعه مدرسین، 1363، ص 42 – 65 – 82؛ الذخیره فی الکلام، شریف المرتضی علم الهدی، به تحقیق سید احمد حسینی، قم، جامعه مدرسین، نوبت چاپ نامعلوم، تاریخ چاپ 1411 ق، ص 186.[3] پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان، استاد ناصر مکارم شیرازی، قم مطبوعاتی هدف، چاپ چهارم 1370، ص 93 – 107؛ مبانی تفکر شیعه، محمد رضا مظفر ترجمه دکتر جمال موسوی، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامی نوبت و تاریخ چاپ نامعلوم، ص 43 – 49.منبع: http://farsi.islamquest.net .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image