تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
آن چه در مورد قسمت اول سوأل قابل بيان است اين است كه: بين پيامبران، امت آنها و كتابهاي آسماني، يك تناسب و نظم زماني وجود دارد و هر كدام بايد جايگاه خودش را حفظ كند. تورات براي موسي ـ عليه السّلام ـ و امت او و در يك عصر خاصي نازل شد. انجيل نيز براي حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ و امّت او و در يك عصر و مكان خاصي نازل شد. هم چنين است در مورد قرآن شريف ... چون دين به صورت تدريجي و گام به گام بر پيامبران و امتها عرضه شده است و هر كدام داراي رسالت خاصي بودهاند. در قرآن شريف آمده است: «ما تورات را كه در آن رهنمود و روشنايي بود نازل كرديم. پيامبراني كه (تسليم فرمان خدا) بودند، به موجب آن براي يهود داوري ميكردند ...» در نگهداري تورات، خود علماء يهود اهتمام به خرج ندادند و برخي از آنها در تحريف آن پيش قدم شدند از اين كه فرمود: انّا انزلنا التورية فيها هدًي و نورا ً، ما تورات را كه در آن رهنمود و روشنايي بود.» معنايش اين است :كه ما تورات را نازل كرديم كه در آن مقداري احكام و معارف الهي و مايهي هدايت وجود دارد و مقدار نور بر حسب حال بني اسرائيل و استعداد و آمادگي آنان در آن هست. از سياق آيه به دست ميآيد كه كلمة «فيها» دليل روشني است به اين كه تمام آن تحريف نشده است و در آن حكم الله هم وجود دارد. ليكن؛ آن چه در تورات فعلي هست هدايت نيست بلكه در ميان مطالب تورات (اصيل)، هدايت وجود دارد؛ به اضافه آن كه آن چه به عنوان هدايت در تورات هست، پارهاي از هدايت است نه كلّ هدايت و خلاصه چنان نيست كه تورات اصيل براي همه ی بشر و هر عصر و زماني كافي باشد. چرا؟ چون بسياري از احكام و دستورات با آمدن قرآن شريف از كار افتاد و جاودانگي خود را از دست داد. انجيل نيز چنين است و پارهاي از هدايت را دارا ميباشد و از يك محدوديت زماني و مكاني برخوردار بوده است. قرآن شريف درباره انجيل چنين گفته است:« انجيل كتاب آسماني است و بر حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ نازل شده است.» «در آن بخشي از احكام وجود داشته است» و در واقع انجيل تتمه و مكمل تورات بوده است نه ناسخ آن مقداري از انجيل از بين رفته است و قرآن شريف اناجيل چهارگانه را قبول ندارد و حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ يك انجيل بيشتر نداشته است. انجيل در شش سوره ی قرآن، دوازده مورد آمده است و اين نكات را در مورد آن بيان كرده است. بنابراين بيان احكام و دستورالعمل هاي ديني از يك قاعده ی گام به گامي و تدريجي برخوردار است و اين يك قاعده ی قرآني، عقلايي و بين المللي است و فراگيري معارف و علوم نيز چنين است به عنوان مثال كتابهاي دبيرستاني را در مدارس ابتدايي تدريس نميكنند و كتابهاي ابتدايي براي دانشگاه كارايي ندارد... به قول معروف: «هر سخن جايي و هر نقطه مكاني دارد» قرآن شريف كه رسالت آن جهاني است و جاوداني است، بايد در عصر و مكاني نازل شود كه زمينه ی پذيرش آن براي همگان آماده باشد و امّتها از رشد كافي و از آمادگي لازم برخوردار باشند. نزول يك كتاب كامل، جهاني و جاوداني در يك عصر و زماني كه آمادگي پذيرش آن را ندارند به منزله ی آن است كه كتابهاي تخصصي دانشگاهي در مقطع ابتدايي تدريس شود... پيامبر جهاني و آخرين پيامبر بايد با معجزه ی جهاني و جاوداني يعني قرآن شريف مبعوث شود و امّت هم بايد از آمادگي خاص برخوردار بوده باشند و اين چنين هم شد. بنابراين نه تورات و انجيل بار معنايياش جاي قرآن شريف را پر ميكند و نه در عصر موسي و عيسي ـ عليهما السّلام ـ زمينه و آمادگي لازم براي نزول قرآن وجود داشته است. چون قرآن شريف بهترين سخن و زيباترين كلامي است كه خداوند -تبارك و تعالي- نازل فرموده, چه از نظر الفاظ و عبارات و فصاحت و بلاغت، و چه از نظر محتواي غني و انسان سازش، اگر كلامي بهتر و عميقتر از قرآن شريف امكان ميداشت، يقيناً خداي سبحان آن را براي خاتم انبيايش نازل ميفرمود. اگر كلامي برتر از قرآن فرض شود و خداوند تبارك و تعالي آن را به دست آخرين پيام آورش ندهد، منشاء آن يا ندانستن است و يا نتوانستن و يا بخل ورزيدن، كه همه ی اين ها از صفات سلبيّهاي است كه ثبوت آنها بر خداي سبحان محال است؛ وجودي كه علم، عين هستي محض اوست و جهلي در او راه ندارد... قرآن شريف كتاب هدايت همه ی انسانها در همه ی عصر و زماني است؛ پهنه ی زمين و گستره ی زمان حوزه ی نورافشاني خورشيد تابان قرآن شريف است. نور هدايت قرآن شريف هم چون تورات و انجيل محدود نيست. تا آن جا كه مرز بشريت است ميتابد: وَ مَا هِىَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَر ، «و اين سخن جز اندرزى از براى انسان نيست » و وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِين ، «در حالى كه آن (قرآن) جز يادآورى براى جهانيان نيست » و اختصاص به عصري خاص يا اقليمي مخصوص و يا نژادي ويژه ندارد. قلمرو و جغرافياي رسالت پيامبر اعظم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز جهاني، ابدي و قوم او نيز همه افراد بشر و كتاب او نيز جهاني و جاودانه است. بر خلاف تورات و انجيل و موسي و عيسي ـ عليهم السّلام ـ كه رسالتشان محدود به عصر و مكاني خاصي بوده است. امّا در مورد تحريف تورات و انجيل بايد گفت: از قرآن شريف به دست ميآيد كه در تورات و انجيل تحريف صورت گرفته است. امّا اين به اين معنا نيست كه چون تورات در زمان حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ و انجيل در زمان حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ نازل شد، حتماً بايد در آن تحريف صورت ميگرفت و لازمه ی آن تحريف بوده باشد. ميتوانست بدون تحريف بماند ولي ديوانگان آن ديار و ديار بعدي در آن دستبرد زدند و يا كتابهايي نوشتند و به نام تورات و انجيل تمام كردند تا جايي كه هم اكنون تورات و انجيل را به صورت كتابهاي ويرايشي در آورده و هر سال در آن دست ميبرند و اين غير از تورات و انجيل است. در مورد قرآن شريف هم هجمههاي سنگين جهت تحريف صورت گرفت ولي كارساز واقع نشد. هم اكنون نيز برخي از سبك مغزان دست به اختراع سورههايي ميزنند و از طريق اينترنت و غيره در دسترس عموم قرار ميدهند ولي با وجود متن موجود و اهتمام قرآن دوستان، كار عبث و خندهآور به نظر ميرسد. چون قرآن شريف ميفرمايد: «بيترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم، و قطعاً نگهبان و حافظ آن خواهيم بود.» ولي اين اهتمام در مورد تورات و انجيل نيامده، از اين روي در عمل نيز در تورات و انجيل تحريف صورت گرفته است. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.