حمله صدام به کویت- موضع جمهوری اسلامی /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

علت حمایت نکردن جمهوری اسلامی از صدام حسین در جنگ با آمریکا(در زمان جنگ صدام علیه کویت) چه بود؟ چرا نمی توان این کار را به مصلحت دانست؟ یا مثلا چرا نمی توان در مبارزه با امپریالیست، با مارکسیست ها متحد شد؟


به دنبال برقراری آتش بس در جنگ ایران و عراق در 19 مرداد 1367 (10 اوت 1988) عراق که از جنگ 8 ساله علیه ایران هیچ دستاوردی نیافت بار دیگر اسیر روح سرکش خود شد و برای جبران سرخوردگی و مشکلاتش به کویت لشکرکشی کرد. همزمان با تلاش صدام برای جمع آوری پول برای بازسازی عراق و درخواست از کشورهای عربی برای بخشیدن بدهی های بغداد عراق فشار زیادی را به کشورهای صادرکننده نفت می آورد تا تولید نفت خود را با هدف افزایش قیمت آن کاهش دهند. در این میان کویت مخالف شدید کاهش تولید نفت بود. مقام های عراقی که به شدت از واکنش کشورهای عربی و به ویژه کویت در مقابل خواسته های خود ناخرسند بودند همزمان به طرح برخی ادعاهای مرزی و سرزمینی در مورد کویت پرداختند. آنها مدعی بودند که کویت از نظر تاریخی متعلق به عراق بوده و تنها زمانی به عنوان کشور مستقل معرفی شده است که کشورهای بزرگ و در راس آنها انگلیس اراده کرده اند. طرح این ادعاها بیشتر واکنشی به سرخوردگی و ناکامی عراقی ها در دست یابی به اهداف خود در جنگ با ایران بود. آنها از این طریق به دنبال بازگرداندن روحیه میهن پرستی عراقی ها بودند. همزمان با طرح این ادعاها مساله نفت کویت و حفر چاههای نفت توسط کویت در مناطقی که عراق مدعی بود که در خاک آن کشور است تنش زا شد. طبیعی بود که صدام می پنداشت با تسلط بر منابع سرشار نفتی کویت خواهد توانست کشورش را از بحران اقتصادی نجات دهد و آن را به مثابه آب حیات برای جسم نیمه جان عراق می دانست. روابط کویت و عراق کم کم رو به وخامت رفت. عراقی ها به شدت به کویت در مورد حفر چاه های نفتی که آنها را متعلق به کشورشان می دانستند هشدار دادند و صدام بخشی از نیروهای نظامی خود را به سمت مرزهای عراق و کویت گسیل داشت. (منبع: مقاله: چرایی، چگونگی و پیامدهای حمله عراق به کویت، احمد فریدونی، پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی) بعد از این تهاجم بود که ائتلاف غربی عربی به رهبری امریکا علیه صدام صورت گرفت و در نهایت به عقب نشینی صدام از کویت منجر گردید. در رابطه موضع گیری جمهوری اسلامی ایران در این جنگ و عدم حمایت از صدام گفتنی است: این جنگ برای جمهوری اسلامی شرایط خاصی به وجود آورد. تدبیر و کیاست مسئولین نظام در برخورد با این بحران موجب گردید ـ که چنان که برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت کارتر گفته بود ـ جنگ میان عراق و کویت و دولت های چند ملیتی تنها یک طرف پیروز داشته باشد و آن هم جمهوری اسلامی ایران باشد. برای مسئولین جمهوری اسلامی سه راه وجود داشت:اول این که ایران از شرایط حساس عراق که درگیر جنگ دیگری شده بود، استفاده نماید و با حمله همه جانبه در مرز مشترک خود با این کشور وارد خاک عراق شده، نه تنها انتقام تجاوزات بی رحمانه رژیم صدام را از او بگیرد، بلکه با قرار گرفتن در موضعی قوی تر خواست های خود را بر دولت عراق تحمیل کند. این امر از جمله نگرانی های جدی رژیم صدام بود و به همین علت وی مکاتباتی با دولت ایران آغاز نمود و نهایتاً خواست های جمهوری اسلامی ازجمله بازگشت به قرارداد 1975 الجزیره، بازگشت به مرزهای رسمی و قانونی و مبادله و آزادی اسرای طرفین را پذیرفت و به مرحله اجرا در آورد.راه دیگر این بود که جمهوری اسلامی خصومت و دشمنی هشت ساله با دولت عراق را به فراموشی بسپارد و اینک که دولت صدام در مقابل «شیطان بزرگ » یعنی آمریکا قرار گرفته بود به کمک وی شتافته , با ایجاد اتحادی میان دو دولت در مقابل تجاوزات آمریکا به منطقه مقاومت کند . این نظریه در میان بعضی از شخصیت های سیاسی داخل کشور نیز طرفدارانی داشت. بلا تردید در پیش گرفتن این سیاست , خسارت جبران ناپذیری برای کشور و نظام جمهوری اسلامی به بار می آورد و آمریکا که بهانه کافی در اختیار داشت . مشکل خود را با هر دو دولت عراق و ایران , در شرایط مساعد بین المللی حل می کرد . راه سوم که می توانست کمترین خسارت را برای جمهوری اسلامی به بار آورد , این بود که از ورود عملی به این جنگ و بحران خودداری شود و از خطرات احتمالی دو طریق اول پرهیز گردد . این سیاستی بود که در نهایت توسط مسئولین نظام اتخاذ شد , به طوری که ضمن محکوم کردن تجاوز عراق به کویت , دخالت قدرت های بزرگ را در بحران منطقه رد کردند . این سیاست دستاوردهای زیر را برای انقلاب و نظام اسلامی به بار آورد :1. دولت عراق در نهایت از طرف دبیر کل سازمان ملل به عنوان متجاوز به خاک ایران معرفی گردید . 2. قرارداد 1975 الجزیره که توسط صدام در آغاز جنگ پاره و نقض شده بود , مجدداً پذیرفته شد و کلیه اراضی اشغالی ایران , به دامان کشور بازگشت . 3. با مبادله اسرای جنگ , آزادگان سرافراز به کشور بازگشتند . 4. دولت های عربی منطقه خلیج فارس متوجه شدند که جمهوری اسلامی علی رغم توانایی برای انتقام جویی از ان ها به خاطر کمک های بی دریغی که در دوران جنگ به عراق کرده بودند , هرگز در صدد انتقام برنیامد و بر مواضع اصولی خود پافشاری می کند . این امر منجر به این گردید که روابط این دولت ها بعد از پایان بحران خلیج فارس , به خاطر ترسی که از رژیم صدام داشتند با جمهوری اسلامی بهتر شود و سیاست تنش زدایی جمهوری اسلامی به ثمر بنشیند و علی رغم تحریکات به عمل آمده از ناحیه قدرت های بزرگ , روابط جمهوری اسلامی با همسایگان جنوبی رو به بهبود گذارد . 5. علی رغم سیاست مهار دو پایه که در این دهه برای ضعیف نگهداشتن عراق و ایران توسط آمریکا مطرح شده بود و در اجرای آن اقدامات همه جانبه ای که از طرف آمریکا صورت می گرفت , این سیاست در مورد جمهوری اسلامی نا موفق بود و با تضعیف عراق در این جنگ و نتایج تحریم های تحمیلی گوناگون بر کشوری که قدرت رقیب برای ایران تلقی می شد.(منوچهر محمدی, انقلاب اسلامی, زمینه ها و پیامدها, قم, نشر معارف , 1384, ص 227-229)نکته پایانی اینکه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب ارزشهای دینی و انقلابی و برای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی و با توجه به مصالح اسلامی و انقلابی، با دولتهای مختلفی که روحیه استکباری نداشته باشند، همکاری های مختلفی داشته است که نمونه آن را در همکاری های جمهوری اسلامی ایران با دولتهای روسیه و چین و حتی برخی دولتهای غربی می توان مشاهده نمود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image