تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه
مردن به اذان خدا
یکى از شاگردان مرحوم قاضى گوید: من در دلم نسبت به آیت الله قاضى شک کرده بودم روزى خدمت ایشان بودم و مشغول صحبت ناگهان مار بزرگى از سوراخ بیرون آمد و کنار دیوار حرکت مى کرد من که بسیار تعجب کرده بودم آن را به مرحوم قاضى نشان دادم . ایشان نگاهى به مار کرد و گفت : ((مت باذن الله)) مار فورا در جاى خود خشک شد. و آقاى قاضى بدون اعتنا به آن به ادامه صحبت مشغول شدند بعد من رفتم و به آن مار دست زدم که ببینم آیا واقعا مرده یا سحر و جادو است دیدم آقاى قاضى با اسم خدا الممیت آن را قبض روح کرده است . بعد وقتى ایشان را دیدم لبخندى زدند و گفتند: خوب آقا جان امتحان هم کردى ، امتحان هم کردى.
ملاقات با حضرت مهدى (عج)
روزى آقا سید هاشم حداد از مرحوم قاضى مى پرسند: آیا شما خدمت حضرت مهدى (عج) مشرف شده اید؟ ایشان جواب مى دهند: کور باد هر چشمى که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به امام زمان (عج) نیفتد.
برگرفته از :کتاب داستان های عارفانه / (برگرفته از پایگاه : ghadeer.org )
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.