تشبیهات قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چطور تشبیهات قرانی را می توان توجیه کرد؟.


[کامل از کد107981]این تعبیردر مورد مشرکانی است که از حق روی برگردانده اند و از شنیدن آیات زندگی بخش قرآن سر باز می زنند و به همین دلیل سزاوار توبیخ و سرزنش و عتاب می باشند . توجه شما را به توضیح بیشتری در مورد این آیات جلب می کنیم : فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ (49) کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50) فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (51) بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً (52) کَلاَّ بَلْ لا یَخافُونَ الْآخِرَةَ (53)کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ (54) فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ (55) وَ ما یَذْکُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ (56)ترجمه:- چرا آنها اینهمه از تذکر گریزانند؟- گویى آنها گورخرانى هستند رمیده.51- که از شیر فرار کرده اند- بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه اى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود.53- چنین نیست که آنها مى گویند، بلکه آنها از آخرت نمى ترسند.54- چنین نیست که آنها مى گویند، آن (قرآن) یک تذکر و یادآورى است.55- هر کس بخواهد از آن پند مى گیرد.56- و هیچکس پند نمى گیرد مگر اینکه خدا بخواهد، او اهل تقوى و آمرزش است.تفسیر:چنان از حق مى گریزند که گورخران از شیر!در ادامه بحثى که پیرامون سرنوشت مجرمان و دوزخیان در آیات قبل آمده بود در آیات مورد بحث وحشت این گروه معاند و لجوج را از شنیدن سخن حق و هر گونه اندرز و نصیحت به روشنترین وجهى منعکس مى کند.نخست مى گوید: چرا آنها اینهمه از تذکر و یادآورى روى گردانند؟فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ) ».چرا از داروى شفابخش قرآن فرار مى کنند؟ چرا دست رد بر سینه طبیب دلسوز مى زنند؟ راستى جاى تعجب است.گویى آنها گورخرانى هستند رمیده و فرارى (کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ).که از شیر (یا صیاد) فرار کرده اند (فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ).حمر جمع حمار به معنى الاغ است، منتها در اینجا به قرینه فرار کردن از چنگال شیر یا صیاد منظور خر وحشى یا گورخر است «1» و به تعبیر دیگر این کلمه مفهوم وسیعى دارد که وحشى و اهلى آن را شامل مى شود.قسورة از ماده قسر (به معنى قهر و غلبه) گرفته شده، و یکى از نامهاى شیر است، و بعضى آن را به معنى تیرانداز و یا صیاد نیز تفسیر کرده اند، ولى معنى اول در اینجا مناسبتر به نظر مى رسد.معروف است که گورخر وحشت عجیبى از شیر دارد، حتى موقعى که صداى شیر را مى شنود چنان وحشتى بر او مستولى مى شود که دیوانه وار به هر سو مى دود، مخصوصا هنگامى که شیر به گروهى از آنها برسد چنان پراکنده مى شوند و به هر سو مى دوند که هر بیننده اى را غرق تعجب مى کند، اصولا این حیوان به حکم وحشى بودن از همه چیز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوارش شیر.به هر حال این آیه تعبیرى است بسیار رسا و گویا از وحشت و فرار مشرکان از آیات روح پرور قرآن، آنها را به گورخر تشبیه کرده که هم فاقد عقل و شعور است، و هم به علت وحشى بودن گریزان از همه چیز، در حالى که در برابر آنها چیزى جز تذکره (وسیله یادآورى و بیدارى و هوشیارى) قرار ندارد .تفسیر نمونه، ج 25، ص: 263.[پایان کد انتخابی]در حیوانات هم جهات مثبتی وجود داردوهم جهات منفی که حاکی از عدم درایت آنها دارد.حال اگر کسی شبیه آنها شود وبا اینکه ابزارهائی برای ادراک ومحاسبه دارد،بی توجه باشد ،این هم شبیه حیوانات بلکه پست تر می گردد .ضمن اینکه بعضی از این تعابیر بدلیل متفاهم بودن اینها در محیط نزول قرآن است.خداوند در مورد برخی از انسان ها فرموده آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند 1 و یا برخی از انسانها را بدترین آفریدگان می نامد 2 این گروه همان کسانی هستند که آیات الهی را تکذیب نموده و به سخنان الهی گوش فراندادند و بی دلیل به راه کفر و انکار رفتند . در مقابل ، گروهی را میبینید که خداوند آنان را بهترین آفریدگان می نامد 3 پس تمامی انسانها در رتبه بندی یکسان نیستند و اینطور نیست که همه را اشرف مخلوقات بنامیم مگر اینکه بگوییم تمامی انسانها توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارند و این استعداد در وجود تمامی انسانها به ودیعه نهاده شده اما در این میان برخی از انسان ها این استعداد بالقوه را بالفعل میکنند یعنی به این استعداد جامه عمل هم می پوشانند و آن را بروز می دهند ولی برخی دیگر ، این استعداد را به ظهور نرسانده و در حد حیوانیت سقوط می کنند وبلکه پایین تر از حیوانیت زیرا حیوانات چنین استعدادی ندارند اما انسانی که دارای استعداد رسیدن به انسانیت کامل است و آن را به ظهور نمی رساند و هدف خلقت را 4 محقق نمی سازد از حیوان هم فرو تر است . انسان توانایی اشرف مخلوقات شدن را دارد زیرا خداوند او را موجودی مختار آفریده است و او در حالی که توانایی پیروی از هوای نفس را دارد با تبعیت از رسولان الهی به مرحله ای از عبودیت و بندگی می رسد که محبوب خداوند می شود . پرسش‌های مهم، پاسخ‌های کوتاهآیا تشبیه بعضى انسان ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویى نیست؟با نگاهى به منافع حیوانات و عملکرد بعضى انسان ها، تشبیه «اولئک کالانعام بل هم اضلّ»( سوره اعراف، آیه 179) را حقّ و منطقى مى یابیم؛ گران ترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است. مهم ترین غذاى انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است. حیوانات وسیله بارکشى و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند. تمام کارخانه هاى پشم ریسى، چرم سازى، لبنیاتى و مرغدارى ودامدارى ها کارشان به حیوانات وابسته است. حیوانات بعضى معلّم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت. بعضى گزارشگر انبیا مى شوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سلیمان آورد. بعضى محافظ انبیا مى شوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام را در غار حفظ کرد. حیوانات قابل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگى که آموزش دیده حلال است. حتى حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها کسانى را مى گزند که به آنها نزدیک شده باشند. با توجّه به مطالب فوق، آیا انسان هایى که از دور مردم آزارى مى کنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک باران مى کنند، از مار بدتر نیستند؟ افرادى که شبانه روز براى مردم حیله و خدعه مى کنند و به خاطر رسیدن به هوسهاى بى انتهاى خود نسل انسان را به تباهى مى کشند، از حیوانات بدتر نیستند؟ آدم هایى که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درّنده ترین حیوانات پست تر نیستند؟نقل ازپایگاه درسهائی از قرآن (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100108563) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image