تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

برخى معتقدند كه آيات مربوط به غدير خم، توسط اهل تسنن جا به جا شده، تا هدف آيه‏ى مورد نظر، مبنى بر خلافت على ‏(ع) آشكار نشود؟! نظرتان را درباره‏ى تحريف آيه‏ى غدير بيان كنيد.


در برخورد با فقره‏ى "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا"؛[1] دو فرض اساسى را پيش روى خود داريم:الف: بخش مورد نظر كه درباره‏ى ولايت اميرالمؤمنين على ‏(ع) است، جلمه‏اى معترضه مى‏باشد كه با صدر و ذيل خود از لحاظ مفهومى، متباين است.ب: هر چند كه قسمت مذكور از لحاظ ظاهرى با پيش از خود و فرازهاى بعد مخالف است، اما با كمى دقت مى‏توان ارتباط ميان آن و آيات بعد را درك كرد.توضيح فرض اوّل:براى رسيدن به پاسخ صحيح، ناگزيريم تا تعارض مطرح شده را از حيث علل آن مورد بررسى قرار دهيم.آ-1. اين كه فقره‏ى فوق جمله‏اى معترضه باشد كه با اراده‏ى الاهى، از همان بدو نزول آيات سوره‏ى مائده، در ميان آنها و همراه با آنها بوده است.آ-2. قسمت مورد نظر به خواست حضرت پيامبر (ص) و اذن صريح وى و توسط كاتبان وحى، از جايى ديگر به سوره‏ى مائده منتقل شده باشد.آ-3. اين كه معاندين خلافت و وصايت اميرالمؤمنين ‏(ع)، به منظور اختفاى امر ولايت ايشان، اقدام به دست اندازى كرده و جابجايى‏هايى را در متن آيات صورت داده باشند.چون از ميان احتمالات سه گانه فوق، احتمال سوم با فرض سؤال تلاقى دارد بحث را از پاسخ بدان آغاز مى‏كنيم:آ-3:حال اين دخالت در امر وحى - بر فرض پذيرش آن - كه از جانب اهل تسنن و به طور كلى معاندين خلافت صورت گرفته است؛ يا مى‏بايد در عصر رسول خدا و دوران ائمه ‏(ع) انجام شده باشد و يا بعد از سال 329 ه ق، پس از درگذشت آخرين نايب خاص امام - على ابن محمد سمرى - محقق شده باشد. حساسيت خاص حضرت رسول اكرم (ص) و علاقه‏ى شديد كاتبان وحى بر كتابت قرآن كريم و افزون بر همه كوشش فراوان حفاظ بر حفظ سينه به سينه‏ى قرآن، به طور قطع مانع از آن مى‏شد كه كسى در آن دوران در صدد جابه جايى و يا تحريف قرآن برآمده و موجب از هم پاشيدن نظام كتابت و حفظ مصحف شريف شود.و اگر بگوييم كه پراكندگى آيات شريف قرآن، در دوران غصب خلافت و اخفاى حق توسط آل اميه وبنى عباس صورت گرفته، به امر خلاف واقعى تن در داده‏ايم.زيرا اوّلاً: كتاب كريم در عصر پيامبر (ص) به رشته‏ى تحرير درآمده[2] ودر همان دهه‏هاى نخست به مناطق مختلف ارسال شد[3] كه موجبات دانش عموم مسلمين به آيات قرآنى را فراهم آورد. و اين در حالى است كه صحابه‏ى حضرت رسول اكرم بدون شك به متن و چينش آيات آشنا بودند. بادر كنار هم قرار دادن موارد فوق، ديگر جايى براى اعمال نظر گروهى خاص در ترتيب و تركيب آيه‏هاى مصحف شريف، باقى نماند.ثانياً: حضرت امير(ع) كه در دوران حكومت عدل خويش - سالهاى 35 الى 40 ه ق - هم توانايى سياسى و هم امكانات لازم را براى جبران تحريف صورت گرفته داشتند؛ هرگز در اين باره چيزى نفرموده و مردم را از عمل بدان نهى نفرمودند. بلكه فراتر از آن، در روايتى آمده است كه ايشان قرآن‏هاى جمع ‏آورى شده، توسط عثمان را مورد تأييد قرار داده و مى‏فرمايند: اگر من هم سرپرست امور بودم كارى را كه عثمان كرده بود؛[4] مى‏كردم. افزون بر اين روايت، حضرت امير (ع) در پاسخ به سؤال طلحه كه آيا قرآن‏هاى جمع شده همان قرآن وحيانى است يا خير؟ مى‏فرمايند: هرگاه به آن عمل كنيد از آتش جهنم نجات يافته و به بهشت وارد خواهيد شد؛ زيرا در همان حجت ما، حقوق ما و لزوم اطاعت از ما بيان شده است.[5]پس از خلافت حضرت على ‏(ع) و دوران ائمه‏ى معصومين (ع) نيز هيچ رد و يا نهيى درباره‏ى تسمك به قرآن كريم وارد نشده بلكه در قالب اخبارى چون ثواب قرائت، حفظ قرآن، رد احاديث بر آيات و... تأييدات فراوانى بر دست نخورده بودن آيات چه از لحاظ ترتيب و چه از حيث محتوا، به چشم مى‏خورند.اما اين كه بگوييم تحريف آيه‏ى ولايت، توسط معاندين و در برهه‏ى زمانى پس از غيبت صغرى، انجام شده؛ اين نيز پذيرفتنى نيست؛ زيرا اوّلاً نسخه‏هاى خطى فراوانى منسوب به دوران پس از غيبت كبرى در دست است كه حتى برخى از آنها به دست -ظاهراً - ائمه (ع) به نگارش درآمده است. و ثانياً هيچ يك از علماى علوم قرآنى، حتى آنانى كه تحريف در قرآن به نقص[6] را پذيرفته‏اند؛ تغیير متنى و ترتيبى در آيات قرآن را در اين زمان نپذيرفته و در حجيت كامل قرآن‏هاى موجود، اتفاق نظر دارند.آ-2:حال نوبت به احتمال دوم مى‏رسد؛ يعنى جابه جايى آيات توسط حضرت پيامبر (ص) انجام شده باشد. هر چند كه اين فرض خارج از مورد سؤال است اما پاسخ بدان خالى از وجه نيست.برخى از مفسرين بزرگ [7] از تشيع، احتمال اين كه ترتيب آيات به پيامبر اسلام سپرده شده باشد را قوى دانسته و مى‏گويند: واگذاری ترتيب آيات به امت هر چند قايلين زيادى دارد؛ اما ادلّه‏ى فراوانى برخلاف آن اقامه شده است. اوّل اين كه قرآن يك معجزه‏ى الاهى است و معجزه، مجموعه‏اى است واحده به مثابه‏ى يك كل، كه با زوال يك جزء، كليت آن از بين رفته و آن مجموعه‏ى سازمان يافته از هم پاشيده مى‏شود.در كتب مفصل قرآنى، به اثبات رسيده است كه يكى از جوانب اعجاز[8] قرآن كريم اسلوب نوشتارى آن است. پس واگذارى آن به امت يا حتى پيامبر (ص) موجب مى‏شود كه ديگر كلام و فعل واحده‏ى حق تعالى نباشد، حال آن كه نتيجه باطل است، فلذا مقدم كه واگذارى ترتيب آيات به پيامبر (ص) است، نيز دور از ذهن به نظر مى‏رسد و شايد باطل باشد. ادله ی ديگرى نيز در اثبات اين مدعا آمده است كه خواننده را به كتب [9] مطوّل در آن باره ارجاع مى‏دهيم.آ -1:تنها موردى كه از احتمال "الف" باقى مى‏ماند، فرض اوّل است. و آن اين كه تعارض موجود در آيه ی غدير و آيات قبل و بعد از آن بنا به اراده‏ى الاهى و در بدو نزول صورت گرفته و هيچ انسانى حتى پيامبر اسلام (ص) در آن دخل و تصرفى نداشته است.حال فلسفه‏ى اين كار چه بوده؛ امرى است كه حقيقت آن بر ما پوشيده است. البته در اين راستا دلايلى استحسانى ارايه شده است كه به يك نمونه از آنها اشاره مى‏كنيم:حضرت بارى تعالى، به همان دليل كه از القاب صريحه‏ى امام على (ع) در قرآن چيزى را به ميان نياورده، به همان دليل يعنى جلوگيرى از تفرقه‏ى امت و دورى گرفتن از قرآن كريم، اين فقره از آيه را در ميان آيات الاحكام قرار داده تا موجب تحريك معاندين نشده و ايشان را از مقابله با قرآن كريم باز دارد. همان گونه كه آدمى، اشياء ذى قيمت و گرانبهاى خود را در ميان چيزهايى پنهان مى‏دارد كه جلب توجه نكند.آنچه گفته شد، در صورتى بود كه تعارض ميان آيه ولايت و ديگر فرازهاى آيات ابتدايى سوره‏ى مائده را پذيرفته باشيم.ب: اما احتمالى نيز وجود دارد، مبنى بر اتحاد مفهومى ميان قسمت مورد نظر و آيات ديگر اين سوره‏ى مباركه. بدين صورت كه از تدبر در آيات سوره‏ى مائده به روشنى به دست مى‏آيد كه تأكيد به سزايى بر عمل به عهد و پايبندى به پيمانها در اين سوره شده است. چه از عهدهاى خداوند با مردم گرفته و چه پيمانهاى ميان مردم.يكى از عهود الاهى بر مردم كه پايبندى بدان اكمال دين و اتمام نعمت را در پى دارد؛ پذيرفتن ولايت اميرالمؤمنين ‏(ع) به عنوان جانشين پيامبر (ص) و خليفه‏ى خدا بر زمين است. اين پيمان جنبه‏ى ديگرى نيز دارد. چرا كه ولايت تمام شئون زندگى انسان را در جوانب فردى و اجتماعى دربرمى‏گيرد. فلذا مى‏تواند به عنوان بارزترين مصداق پيمانها و مهم‏ترين بيعت الاهى بر مردم مورد تأكيد قرار گرفته و در جاى جاى ديگر پيمانها بدان اشاره شود تا گذشت زمان موجب فراموشى و غفلت در آن نگردد. پس شايد بتوان گفت: "از اين رو است كه اين فراز، در ميان آيات احكام قرار گرفته است."لازم است تا براى مطالعه‏ى بيشتر، درباره‏ى واقعه‏ى غدير خم، آيات آن، تبريك صحابه و... به منابع ذيل مراجعه كنيد:1- مسند احمد ابن حنبل، ج1، ص 84 الى 370 ؛ ج 6، ص 401.2- سنن ابن ماجه، ج 1، ص 55 الى 60.3- المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابورى، ج3، ص 118 و 613.4- الغدير، علامه‏ى امينى، ج1.پی نوشتها:[1] مائده، 3: «حرمت عليكم الميتة والدّم.. اليوم يأس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم واخشون اليوم أكملتُ لكم دينكم و أتممتُ عليكم نعمتى و رضيتُ لكم الإسلام ديناً....»بر شما مردار و خون حرام شد... امروز ]روزى است كه [ آنان كه كفر مى‏ورزيدند از دين شما مأيوس شدند. پس هراسى از آنها نداشته باشيد و از من بترسيد. امروز دينتان را براى شما كامل و نعمتم را برايتان تمام كردم و بر اين كه اسلام دينتان باشد؛ راضى شدم.[2] يكى از خطوط نوشتارى عرب قبل از اسلام، خط نبطى بود كه در طايفه‏ى انباط در شمال حجاز شهرت داشته كه پس از گذشت زمان، خط نسخ از آن برگرفته و خطر مرسوم قرآن كريم شد. جواد على، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام ، ص 153؛ شيخ ابوعبدالله زنجانى، تاريخ القرآن ، ص 48.[3] عثمان، پس از استنساخ از قرآن موجود در عصر خود، قرآن‏هايى را به شهرهاى كوفه، بصره، مدينه، مكه، شام، بحرين، مصر، يمن و الجزاير فرستاد. احمد ابن ابى يعقوب، تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 158.[4] على بن الأثير، كامل ابن اثير فى التاريخ ، ج 3، ص 112.[5] سليم ابن قيس هلالى، كتاب سليم ابن قيس ، ص 312.[6] عبدالرحمن السيوطى، الأتقان فى علوم القرآن ، ج1، ص 72.[7] ترجمه ی محمد باقر موسوى همدانى، الميزان فى تفسير القرآن.[8] سيد ابوالفضل مير محمدى، تاريخ و علوم قرآن ، ص 197.[9] ر.ك: مناهل العرفان، ج 2، ص 309.فهرست منابع و مآخذ:1.جرجى زيدان، تاريخ تمدن اسلام، ترجمه‏ى على جواهر كلام.2.جواد على، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام.3.شيخ ابوعبدالله زنجانى، تاريخ القرآن.4.احمد ابن ابى يعقوب، تاريخ يعقوبى.5.على بن الأثير، كامل ابن اثير فى التاريخ.6. سليم ابن قيس هلالى، كتاب سليم ابن قيس.7. عبدالرحمن السيوطى، الأتقان فى علوم القرآن.8. ترجمه ی محمد باقر موسوى همدانى، الميزان فى تفسير القرآن.9. سيد ابوالفضل مير محمدى، تاريخ و علوم قرآن.منبع: http://farsi.islamquest.net .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image