اختلاف امام خمینی ره با آیت الله شریعتمداری /

تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه

آیت الله شریعتمداری از شخصیت های روحانی بودندکه متاسفانه اندیشه ها , دیدگاهها ,عملکرد و موضع گیری های ایشان نه تنها با آرمان ها و ایده های امام و حرکت مردم انقلابی هماهنگ نبوده و همخوانی نداشت که در پاره ای موارد برخلاف مسیر روشن آنها قرار داشت .


آیت الله شریعتمداری از شخصیت های روحانی بودندکه متاسفانه اندیشه ها , دیدگاهها ,عملکرد و موضع گیری های ایشان نه تنها با آرمان ها و ایده های امام و حرکت مردم انقلابی هماهنگ نبوده و همخوانی نداشت که در پاره ای موارد برخلاف مسیر روشن آنها قرار داشت . برای آشنایی نسبت به دیدگاهها و موضع گیری های ایشان ، به برخی ازنظرات و عملکردهای ایشان در قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اختصار اشاره می کنیم ؛ آیت الله شریعتمداری قبل از انقلاب اسلامی: برخی از اسناد ، شواهد و مدارک وجود دارد که بیانگر تقابل دیدگاه آیت الله شریعتمداری با حرکت انقلابی امام و مردم در مبارزه با رژیم شاهنشاهی دارد .در یکی از گزارشات ساواک در این خصوص چنین آمده است : «آقای شریعتمداری اظهار نمود سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم ... من برای حفظ مملکت و صیانت سلطنت فکر می کنم ... خمینی و کسانی که مانند او فکر می کنند که حکومت اسلامی برای مملکت مناسب است، در خراب کردن قدرت دارد و برای سازندگی ، نه سازمانی دارند نه توانایی. من صریحا می گویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه می کنند و یابحث راجع به روش من و خمینی، سوال می کنند که آیا اختلافی داریم؟ من می گویم بلی. او مخالف شاه است در حالیکه من این طور نیستم ... برقراری حکومت نظامی، کار با ارزش و مفیدی بود و باید باقی بماند و من صریحا می گویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخست وزیر هم بگویید که هر چه می توانند مدت فرمانداری نظامی را طولانی تر کنند». (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی. شماره بازیابی1089، تاریخ 1/7/57 صفحات 7-1)زمانی که مرحوم امام در پاریس بودند و آقای اشراقی قصد رفتن به پاریس را داشت آیت الله شریعتمداری به ایشان گفتند : آیا می توانید امام را از گفتن شاه باید برود منصرف کنید ؟( رسول جعفریان ، جریان ها و سازمان های مذهبی سیاسی ایران ، سال های 1320 – 1357، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383، ص 238) احمدعلی مسعود انصاری در خاطراتش به ارتباطات خود با آقای شریعتمداری که در زمان اوج‌گیری حرکت انقلابی مردم در سالهای 56 و 57 به منظور کنترل این حرکتها اشاره می‌کند. این اشارات بخوبی ماهیت ارتباط آقای شریعتمداری و دربار را بازگو می‌نماید: «پس از هرج و مرجی که در زمان دولت شریف‌امامی پیش آمد گفت به شاه بگویید باید محکم گرفت ... به هر حال ایشان خواستار اصلاحات، اما نه از طریق انقلاب و برهم خوردن نظام، بلکه در آرامش و به دست خود نظام بودند... می‌شود گفت که بین شاه و شریعتمداری تفاهمی به وجود آمده بود... قبل از بالا گرفتن موج انقلاب به من گفتند که خیال دارند حزبی به نام «حزب اسلامی» تأسیس کنند ... من عذرخواهانه گفتم: کمی صبر کنید اوضاع آرام شود و دولت نظامی هم برداشته شود. ولی آیت‌الله جواب داد: اعلام حکومت نظامی را به شاه تبریک بگو البته باید خیلی مواظب باشند کسی کشته نشود.» (پس از سقوط، خاطرات احمدعلی مسعود انصاری، انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سپاه، صص8-127) بر همین اساس ملاحظه می‌شود که در آستانه انقلاب این‌گونه رفتارهای آقای شریعتمداری و ارتباطات وی با دربار به منظور هماهنگی برای جلوگیری از به ثمر رسیدن نهضت انقلابی مردم به رهبری امام خمینی گسترده می‌شود. در این زمینه فرح دیبا نیز در خاطرات خود می‌نویسد: «آیت‌الله شریعتمداری در نگرانیهای همسرم شریک بود. او تعصب خمینی را نمی‌پذیرفت و پیامهایی برای پادشاه می‌فرستاد و با ذکر نام روحانیون افراطی تقاضای دستگیریشان را می‌کرد. او معتقد بود که تظاهرات با ساکت کردن این افراد به پایان خواهد رسید. من این فهرست را دیده بودم.» (کهن دیارا، فرح دیبا، پاریس،2004، انتشارات فرزاد، ص271) هوشنگ نهاوندی نیز در خاطرات خود ضمن اشاره به این که در آخرین ماههای عمر رژیم پهلوی، در ارتباط با آقای شریعتمداری بوده است و نصایح وی را که به منظور دلسوزی و راهنمایی ارائه می‌شده، نزد شاه می‌برده، خاطرنشان می‌سازد: «یک روز اوایل سپتامبر، تقریباً ساعت 9 صبح تلفن دفتر من زنگ زد. آیت‌الله «شریعتمداری» بود که گفت: «به من گفته‌اند که قرار است تصمیمی برای جشن هنر شیراز گرفته شود. می‌دانید، من چیزی از این برنامه‌ها نمی‌دانم ولی قضیه‌ی پارسال تکان دهنده بود و غیرقابل تحمل. امیدوارم حرفم را خوب بفهمید. ولی به اعلیحضرت یا هر کسی که به او مربوط می‌شود بگویید که لغو برنامه جشن هنر شیراز، اشتباه بزرگی است. تحول اوضاع چنان است که هر عقب‌نشینی یا امتیاز دادن، نشانی از ضعف تلقی خواهد شد. بنابراین از این به بعد، حکومت باید استحکام خود را نشان دهد و قدرت‌نمایی کند. آیا نخست‌وزیر از این چیزها آگاه است؟» (آخرین روزها، خاطرات هوشنگ نهاوندی، لس‌آنجلس، 1383، شرکت کتاب، ص168) کافی است در اینجا به ماهیت جشن هنر شیراز که موجی از اعتراض را بین روحانیون و عامه مردم برانگیخته بود و سرانجام نیز در مسیر فرهنگ زدایی خود، سر از استهجان و رسوایی درآورد توجه داشته باشیم تا بهتر بتوانیم در مورد این درخواست آقای شریعتمداری قضاوت کنیم. آیت الله شریعتمداری پس از انقلاب اسلامی پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ، آیت الله شریعتمداری ، خود را در ظاهر همراه با انقلاب نشان داد ولی بعضی موضع گیریها ودیدگاههای ایشان بخوبی مخالفت ایشان با نظام و مرحوم امام را نشان می داد .به عنوان نمونه وی در جریان تصویب قانون اساسی، مخالفت خود را با نحوه ی تصویب آن اعلام داشت و مانعی در برابر شکل گیری قانون اساسی محسوب می شد، اما با قاطعیت امام، از موضع خود عقب نشینی کرد و مخالفت خود را با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی پس گرفت. موضوع دیگری که شریعتمداری را در برابر امام ره و جمهوری اسلامی قرارداد، غائله ی آذربایجان و حزب جمهوری خلق مسلمان آذربایجان بود. به دنبال اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی (19/11/1357) که موسسین آن (شهید مظلوم دکتر بهشتی، حجت الاسلام خامنه ای، موسوی اردبیلی، باهنر، هاشمی رفسنجانی) از حمایت موثر امام خمینی برخوردار بودند، در روز 24/12/57 ، حزب جمهوری خلق مسلمان که حمایت شریعتمداری را پشت خود داشت اعلام موجودیت کرد و ظاهرا پرچمی مقابل حزب جمهوری اسلامی و رهبری امام خمینی از سوی جبهه ی مخالف به زمین کوبیده شد. (کودتای نوژه، موسسه ی مطالعات پژوهش های سیاسی ، بهار 84، صفحه 146) آقای شریعتمداری خود را در حال رقابت با امام می دید و سعی می کرد از همه ی ابزارها برای گسترش نفوذ و افزایش دامنه ی اعتبارش استفاده نماید. حزب خلق مسلمان تحت حمایت صریح آیت الله شریعتمداری به فعالیت های ضد انقلابی و جدایی طلبانه در آذربایجان ادامه می داد . در مهم ترین اقدام، صدا و سیمای آذربایجان به تصرف این حزب در آمد و سایر نهادهای دولتی را نیز تهدید و یا تصرف نمودند. در این زمان امام خمینی (ره) در قم تشریف داشتند و از قم نهضت را رهبری می نمودند. ادامه کار این گروه ضد انقلابی و حمایت آیت الله شریعتمداری از این گروه امام خمینی را نگران ساخته بود. حجت السلام فلسفی در خاطرات خود می گوید امام خمینی روزی مرا خواست. خدمت ایشان رسیدم. تنها بودند. در مورد حزب جمهوری خلق مسلمان گفتگو نمودند . از من خواستند نزد آیت الله شریعتمداری بروم و به صورت خصوصی از قول امام خمینی به او بگویم که دست از حمایت این حزب ضد انقلاب بردارید. همان موقع حرکت کردم و پیام امام را به او رساندم. شریعتمداری در جواب می گوید من همه جا علنا از این حزب حمایت کردم و اگر بگویم به این حزب بستگی ندارم، اعتبار و حیثیت من از بین می رود. حجت السلام فلسفی از جانب امام قول می دهد که حیثیت شریعتمداری حفظ و جبران شود. حتی قرار شد مجلسی در مسجد اعظم قم برگزار شود و رادیو و تلویزیون هم پوشش خبری بدهند. در این مجلس آیت الله العظمی مرعشی نجفی ، گلپایگانی و امام حضور به هم برسانند و آقای فلسفی منبر برود و از خدمات و فداکاری های آیت الله شریعتمداری در راه انقلاب تجلیل گردد و به این ترتیب اعتبار شریعتمداری در جریان کناره گیری از حزب خلق مسلمان صدمه نبیند . با این حال ، شریعتمداری حاضر نمی شود دست از حمایت خود از حزب ضد انقلابی جمهوری خلق مسلمان بردارد. (خاطرات و مبارزات حجت السلام فلسفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1382، صفحات 399-396 ) یکی از حوادث پس از انقلاب اسلامی کودتای نوژه بود که در سال 1359با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت و متاسفانه آیت الله شریعتمداری نیز در این قضیه نقش داشتند . کودتای نوژه که حاصل طراحی چندین نهاد اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی بود، ابعاد بسیار وسیعی داشت و به گونه ای طراحی شده بود که احتمال شکست در آن صفر بود.در مرحله ی اول،قرار بود هواپیماهای بمب افکن به بمباران مراکز حساس سیاسی و انقلابی بپردازند و سپس در صورت مواجه شدن با مقاومت مردمی مردم را مورد حمله قرار دهند . در مرحله ی بعد پیش بینی شده بود که پس از اینکه تهران و شهرهای بزرگ مورد بمباران قرار گرفت ، نیروهای کماندو وارد عمل می شدند و به پاکسازی مناطق اقدام کنند . به جز هواپیماهای بمب افکن و شکاری که در این عملیات به کار گرفته می شد و به دلایل امنیتی تعداد دقیق آن اعلام نشده است ، از لشکر یک (گارد جاویدان سابق) ، لشکر دو، لشکر 92 زرهی اهواز، لشگر 81 باختران، نیروهای ویژه هوابرد (نوهد) و سایر گروه های ارتشی ، به علاوه ی حزب دموکرات، کومله و گروه های تجزیه طلب آذربایجان، کردستان، سیستان ، بلوچستان، خوزستان و ...نیز استفاده می شد. همه ی این گروه ها در جریان کودتا قرار داشتند و آمادگی خود را برای درگیری مسلحانه حفظ نموده بودند. به علاوه قرار بود در صورتی که کودتا دچار مشکل شد، کشور عراق هم وارد عمل شود و به کودتاگران کمک کند. در صورت ادامه بحران، آمریکا خود به صورت مستقیم وارد عمل می شد و با استفاده از پایگاه ها و ناوهای خود در منطقه ، به حمایت از کودتاگران می پرداخت. شوروی هم در جریان این کودتا قرار داشت.این کودتا از سه شاخه ی نظامی، سیاسی و ایدئولوژیک تشکیل شده بود. علیرغم به کار بردن سلاح های سنگین و هماهنگی و همکاری گروه های ضد انقلاب هنوز یک مشکل وجود داشت. مشکل این بود که اولا چگونه نیروهای درگیر در کودتا، در اجرای مأموریت های محوله دچار تردید نشوند و ثانیا پس از چنین کشتار وحشتناکی چگونه می توان به دولت کودتا مشروعیت بخشید؟ کلید حل هر دو مشکل در شاخه ی ایدئولوژیک کودتا نهفته بود. سران کودتا، با علمایی که احتمال می دادند از جمهوری اسلامی و امام خمینی(ره) کینه داشته باشند تماس گرفتند و از آنها درخواست کمک نمودند. در رأس این افراد، آیت الله شریعتمداری قرار داشت.نیروهای ارتشی علیرغم اینکه در دوران طاغوت تربیت شده بودند، فرزندان همین مملکت بودند و به اسلام و روحانیت اعتقاد داشتند. آنها حاضر نبودند بر علیه اسلام و روحانیت کودتا نمایند. سران کودتا، برای اینکه به افراد خود اطمینان دهند این کودتا بر علیه اسلام و انقلاب نیست آنها را به قم می فرستادند تا با آیت الله شریعتمداری دیدار کنند و پس از تأیید شریعتمداری، با اطمینان خاطر در عملیات شرکت کنند. (کودتا نوژه ، صفحه 169) بسیاری از این افراد مقلد آیت الله شریعتمداری بودند و واضح است که وی تا چه حد بر آنها نفوذ داشت. یکی از کودتاگران که به قم و بیت آیت الله شریعتمداری رفته بود از تجمع خلبانان و ارتشیان در بیت وی خبر می دهد که برای استفسار از جریان کودتا به قم آمده بودند. (ری شهری ، محمد ، خاطره ها ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383 ، صفحه 398) آیت الله شریعتمداری در مورد اصل کودتا سخنی نگفت ولی در پاسخ به مراجعین مرتبا تکرار می کرد «ظلم هرگز پایدار نمی ماند» (همان صفحه 396) این جمله توسط کودتاگران به معنای تأیید کودتا تفسیر می شد. شریعتمداری در مرحله ی دوم کودتا نقش مهمتری را برعهده داشتو قرار بود زمانی که جماران در سه سورتی پرواز با خاک یکسان شد و امام خمینی از صحنه ی سیاست حذف شدند، شریعتمداری وارد عمل شود. در طراحی کودتا، خانه ای در حوالی یوسف آباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری در این خانه مستقر می شد و به عنوان رهبر مذهبی، کودتا را تأیید می کرد. (کودتای نوژه ، صفحه 52) زمانی که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف می شد، وی مستقیما یا به وسیله ی نوار و اعلامیه با مردم سخن می گفت و مردم را به همکاری با کودتا فرامی خواند. کودتاگران به صورت مستقیم با پسر آیت الله شریعتمداری در ارتباط بودند. (ری شهری ، صفحه 391)از طرف دیگر کودتاگران مطمئن بودند در صورتی که امام خمینی نباشند و آیت الله شریعتمداری به عنوان یک مرجع تقلید پیام بدهد و از کودتا حمایت نماید، ارتش انگیزه ای برای مقاومت ندارد و به سرعت به کودتاگران تسلیم می گردد. سران کودتا روی شریعتمداری بسیار حساب می کردند. فرمانده ی کودتا (بنی عامری) در جلسه ای عنوان داشته بود: «با علما و روحانیونی که طرفدار آیت الله شریعتمداری می باشند دست به دست هم دادیم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم». (کودتای نوژه ، صفحه 171) کودتای نوژه به لطف خدا شکست خورد و خائنان به سزای عمل خود رسیدند. اما با آیت الله شریعتمداری برخوردی نشد . دو سال پس از کودتای نوژه در اردیبهشت 1361، کودتای جدیدی کشف شد که در پی براندازی جمهوری اسلامی بود. قطب زاده با همراهی آیت الله شریعتمداری رهبری این کودتا را برعهده داشتند. این بار دخالت شریعتمداری در کودتا مستقیم بود. او 500 هزار تومان به کودتاگران کمک کرده بود و اعتراف نمود که در جریان کودتا بوده است ولی اقدامی در جهت جلوگیری از آن به عمل نیاورده است. زمانی که اعترافات متهمین منتشر شد، خشم مردم برانگیخته شد و جامعه ی مدرسین قم، پس از بررسی اعلام کرد که شریعتمداری شرایط مرجعیت را از دست داده است و دیگر تقلید از او جایز نمی باشد. پس از این واقعه آیت الله شریعتمداری در تلویزیون ضمن استغفار و عذر خواهی از پیشگاه مردم ، تعهد کرد که دیگر در امور مشابه شرکت نداشته باشد. ایشان تا پایان عمر یعنی فروردین 1365 که به علت سرطان کلیه درگذشت ، در انزوا بودند. جهت آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه شود ؛ شریعتمداری در دادگاه تاریخ، سید حمید روحانی , دفتر اسناد انقلاب اسلامی قم 1361 جریان ها و جنبش های سیاسی مذهبی ،رسول جعفریان , تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1381 کودتای نوژه، موسسه ی مطالعات پژوهش های سیاسی ، 1384 خاطرات و مبارزات حجت السلام فلسفی،تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1382، صفحات 399-396 ری شهری ، محمد ، خاطره ها ، محمد ری شهری ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383 (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 2/100127899) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image