تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
در جریان عصیان آدم توجه به چند مطلب ضرورت دارد:
1. این عصیان، عصیان تحریمى یا تنزیهى (کراهتى) نبود؛ زیرا هر دو تحریم، فرع بر شریعت است و شریعت بعد از هبوط آدم و حوا به زمین، پدید آمد. وقتى شریعت نازل نشده باشد، احکام پنجگانه شریعت (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) هم در کار نیست. پس عصیان آدم نه عصیان تحریمى است نه تنزیهى.
2. اگر بگوییم آن درخت ممنوع به اسماى حسناى الاهى مربوط است و این اسماى الاهى تجلى اش در زمین است و در آن جا اصلاً تجلى ندارد، چنین چیزى محال است.
یعنى اگر تجلى اسمى از اسماى الاهى به عالم طبیعت محدود باشد، تجلى اش در ماوراى طبیعت محال مى شود. در این صورت ارتکاب آدم و حوا نیز محال مى شود؛ به عبارت دیگر نهى آن ها تکوینى است نه تشریعى؛ و در این صورت عصیان، محال مى گردد؛ یعنى محال است آدم به طرف درخت ممنوع برود.
یعنى، اگر شجره ممنوعه اسامى حسناى تواب و غفار و منتقم و... باشد و این ها به عالم طبیعت بعد از ظهور عصیان اختصاص داشته باشد، در ماوراى طبیعت، قبل از تنزل حضرت آدم به طبعیت، چنین چیزى ممکن نیست؛ یعنى آن جا تجلى ندارند و تقرب به آن اسما ممکن نیست. وقتى ممکن نبود، مى شود نهى تکوینى و عصیان پذیر نیست؛ مگر این که تواب و غفار... را توسعه دهیم و بگوییم عالم مجردات را هم شامل مى شود؛ مثل این که خدا در سوره مبارکه انبیا فرشتگان را هم تهدید کرده است که اگر فرشته اى داعیه اى داشته باشد، عذاب خواهد شد. بنابراین، سخن فوق درباره درخت ممنوعه، تمام نیست. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.