علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

در آيه ی107 الي 108 سوره ی هود اشاره به برپايي آسمان ها و زمين دارد، بالاخره روشن نیست که اين 2 آيه در مورد برزخ است يا قيامت؟


در اين پرسش آن چه موجب شبهه شده، مضمون آيه ی 107 و 108 سوره ی هود است که از دو جهت ممکن است اشکال بشود: يکي اين که خلود دائمي در بهشت و دوزخ را محدود کرده به دوام آسمان ها و زمين با اين که آسمان ها و زمين دائمي نيستند. دوّم اين که ابتداي خلود جهنمي و بهشتي از روز قيامت شروع مي شود، و از آن افراد، دوزخي به طور دائم در دوزخ و افراد بهشتي به طور دائم در بهشت بر سر مي برند؛ ولي در اين آيات خلود آنان را به بقاي آسمان و زمين محدود کرده که ابتداي قيامت آخرين أمد وجود آن است، در حالي که قرآن کریم تصريح مي کند بر اين که بهشت و دوزخ جاودانه است. در مورد تفسير آيه ی107 و 108 ميان مفسرين اختلاف و گفتگو زياد است. برخي گفته اند مراد از بهشت و جهنم همان بهشت و جهنم اخروي است و اين که قرآن کریم خلود در آن را محدود به دوام آسمان و زمين کرده است، کنايه از ابديت است. نظير اين که در محاورات عرفي گفته مي شود تا خورشيد طلوع و غروب مي کند و تا ستارگان آسمان هست، فلاني بر سر قدرت خواهد بود. ولي حل اين مشکل و تفسير اساسي که براي اين آيات با کمک آيات ديگر شده، همان چيزي است که در تفسير شريف الميزان آمده است. از منظر علامه طباطبايي پاسخ قانع کننده به اشکال فوق مبتني بر اين است که روشن شود مراد از آسمان و زميني که در آيات فوق خلود در بهشت و جهنم به دوام آن محدود شده، چيست؟ جواب اين سؤال را خداي تبارک و تعالي در کلام خود آن جا که از آسمان ها و زميني براي قيامت که غير از آسمان و زمين دنيا است سخن گفته، داده است: قرآن کريم در اين رابطه فرموده است: يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ. روزي که زمين عوض شود به زمين ديگري و آسمان ها نيز و همه براي خداي واحد قهار آشکار گردند. و نيز خدا از اهل بهشت حکايت مي کند که مي گويند: ...الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء.... ستايش مخصوص خداوندي است که وعده ی خود را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه ی سرزمين بهشت گردانيد تا هر جاي آن بخواهيم منزل گزينيم. پس معلوم مي شود براي آخرت نيز آسمان ها و زميني است، هم چنان که در آن بهشت و دوزخ و براي هر يک سکنه و اهلي است، که خدای تبارک و تعالی همه ی آن ها را به اين وصف توصيف کرده که نزد اويند، و فرموده: مَا عِندَکمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ.... آن چه نزد شماست از بين مي رود و آن چه نزد خداست باقي مي ماند و به حکم اين آيه آسمان و زمين آخرت از بين نمي رود و خلود بهشتيان در بهشت و دوزخيان در دوزخ محدود اين آسمان و زمين است نه آسمان و زمين دنيا که پايان عمرش همان ابتداي قيامت مي باشد. و اين که در آيه ی107 و 108 از سوره ی هود بقاي بهشت و دوزخ و اهل آن دو را به مدت بقاي آسمان و زمين محدود کرده، از اين جهت است که معناي اين دو اسم از حيث آسمان و زمين بودن، هيچ وقت از بين نمي رود، آن که از بين مي رود يک نوع آسمان و زمين است و آن آسمان و زمين دنيايي است که اين نظام مشهود را دارد و امّا آسمان ها و زميني که بهشت در آن ها است و به نور پروردگار روشن مي شود و به هيچ وجه از بين نمي رود و خلاصه جهان همواره آسمان و زميني دارد. با اين تفاوت که در آخرت نظام دنيائيش را از دست مي دهد، پس روشن شد که با اين وضع، ديگر هيچ اشکالي باقي نمي ماند که خلود در بهشت و جهنم را محدود به دوام آسمان و زمين کرده، در حالي که آخرين اجل آسمان و زمين ابتداي قيامت است و از آن به بعد ديگر آسمان و زمين دنيا وجود نخواهد داشت هر چند آسمان و زمين آخرت باقي است. ثانيا مي دانيم دار زندگي دنيا براي عمل و عالم برزخ منزلگاه موقتي است براي آماده شدن و حساب پس دادن در روز قيامت و رسيدن به بهشت و دوزخ جاودانه و لذا در عالم برزخ به طور کامل به حساب کسي نمي رسند و در مورد آن چه انجام داده است، حکم فصل و جزاي قطعي صادر نمي شود هم چنان که آيه ی النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ و آيه ی إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ. بدان اشاره دارند، چه از عذاب برزخيان تعبير کرده به عرضه بر آتش و از عذاب اهل دوزخ به داخل شدن در آن، که عذابي است شديدتر و در آيه ی دومي از عذاب برزخيان تعبير کرده است به «سحب در حميم». يعني کشيدن در آب جوشان و از اهل دوزخ به «سجر در نار» يعني سوختن در آتش. با عنايت به اين مطلب بايد گفت از آن جاي که روز قيامت و حساب با عالم برزخ متفاوت است و ويژگي خاص خودش را دارد و از آن جاي که در آيات مورد سؤال به ويژگي هايي اشاره شده که از خصوصيات قيامت است، پي مي بريم که اين آيات در رابطه به بهشت و جهنم اخروي سخن مي گويد نه عالم برزخ. و وحدت سياق آيات هم مي طلبند که آيه ی107 و 108 نيز مربوط به قيامت و زمين و آسمان اخروي باشد. برخي از ويژگي هايي که در اين آيات ذکر شده و از خصوصيات منحصره عالم قيامت است و دليل آن است که اين آيات در مقام بيان اوصاف قيامت است، عبارتند از: 1. ...ذَلِک يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ.... يعني آن روزي که عذاب آخرت، در آن به وقوع مي پيوندند روزي است که همه ی مردم براي ديدنش جمع مي شوند و خصوصيت اين روز اين است که مردم به خاطر آن مجموعند. پس اين روز شأني دارد که هيچ روز ديگر ندارد و آن شأن صورت نمي گيرد، مگر به اين که همه ی مردم بدون استثناء جمع شوند و احدي از حضور در آن تخلف نکند. مردم نيز شأني دارند که به لحاظ آن تمامي افراد بشر به همديگر ارتباط يافته، اولي با آخري وآخري با اولي در آن مختلط مي شود و بعض با کل مربوط مي شود. و آن شان عبارت است از رسيدگي به حساب اعمال شان، از نظر ايمان و کفر و اطاعت و معصيت و در يک کلمه از نظر سعادت و شقاوت. و مي دانيم جزاء و کيفر هم از حکم فصل و داوري که حق را از باطل جدا مي سازد، تخلف پذير نيست و آن داوري که دامنه اش از ابتدا تا انتهاي بشريت گسترش داشته باشد، جز در روزي که اوّلين و آخرين بشر يک جا جمع باشند و احدي غايب نباشد صورت نمي گيرد و روشن است که در عالم برزخ اولين و آخرين جمع نيستند. ب) ...وَذَلِک يَوْمٌ مَّشْهُودٌ. يکي ديگر از ويژگي هاي روز قيامت آن است که روز مشاهده است. چون جمع شدن مردم مستلزم مشاهده نيز هست، آن روز براي هر کسي که بتواند مشاهده کند مشهود است، چه مردم، چه ملائکه و چه جن. و آيات بسياري دلالت مي کنند به محشور شدن جن و شياطين و حاضر شدن ملائکه در قيامت. ج) يَوْمَ يَأْتِ لاَ تَکلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ. روزي که مي آيد آن اجلي که قيامت تا آن روز به تأخير مي افتد و هيچ کس در آن روز تکلم نمي کند، مگر به اذن خدا. خداوند اين صفت را که «کسي تکلم نمي کند مگر به اذن او» از خواص معرف روز قيامت شمرده است (در حالي که در همين دنيا نيز کسي بدون اذن تکويني خدا تکلم نمي تواند بکند. اختصاص اين وصف به قيامت و بر شمردن آن از اوصاف مخصوص قيامت مبتني بر اين است که بدانيم آن استقلالي که در دنيا براي اسباب پنداشته مي شود، در روز قيامت از بين رفته و روابط و تأثيري که ميان اشياء وجود داشت زايل مي گردد، در اين روز اختراني که اوهام را در ظلمات راهنمايي مي کرد خاموش گشته و ستارگان اسباب فرو مي ريزد و... . يکي از اسباب در اين دنيا سخن گفتن است و اين سبب نيز در قيامت از کار مي افتد و سخن گفتن در آن روز به طريق تکلم دنيوي و اختياري نيست، که عبارت باشد از کشف اختياري از نهاني ها، و فرض صدق و کذب در آن راه داشته باشد، چون مالک اختيار بودن از لوازم عمل است که جاي آن دنيا است و در روز آخرت خبري از آن نيست هر که در قيامت تکلم مي کند، در تکلم کردنش مضطر و بي اختيار است و به طور قهري مطابق کرده هاي خود در اين دنيا سخن مي گويد. چون در آن روز بر دهان ها مهر زده شده است و وقتي هم به اذن خدا تکلم مي کند، اين سخن گفتن مطابق با علمي است که در برابر مجسم شده است و تکلم به دروغ در آن جا که جايگاه بروز همه ی نهاني ها است، معني ندارد و اگر دروغگو به اذن خدا در آن روز سخني بر زبان بياورد، از باب بروز ملکاتي است که در اين دنيا کسب کرده است و نمي تواند بر خلاف ملکه اکتسابي در «يوم تبلي السراير» چيزي را پنهان کند. به علاوه خداوند در آيه ی چهارم در رابطه با حتمي الوقوع بودن قيامت، سخن گفته و فرموده است: وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ. يعني براي اين روز أجل و سر رسيدي است که قبل از رسيدن آن واقع نخواهد شد، و کسي نيست که حکم خدا را عقب بيندازد و قضاي او را لغو کند، خود او هم آن روز را تأخير نمي اندازد، مگر تا همان سر رسيدي که خودش بر شمرده است و وقتي آن عدد تمام شد سرآمد مزبور فرا مي رسد، و قيامت قيام مي کند. اين آيه نيز قرينه است که سخن در مورد بهشت و جهنم اخروي است نه در رابطه با عالم برزخ. نتيجه اين که علاوه بر اين که خود قرآن کریم براي عالم قيامت آسمان و زميني را اثبات مي کند و ما به همين دليل مي توانيم بگویيم در آيات مورد سؤال، خلود در بهشت و جهنم اخروي محدود به دوام آسمان و زمين اخروي شده است که از سنخ خود آن عالم است به علاوه قرايني که در آيات هست و از ويژگي هاي قيامت سخن مي گويد، دلالت مي کند که آيات کريمه مربوط به عالم قيامت است نه عالم برزخ و بهشت و جهنم برزخي. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image