شهادت حضرت زهرا / اهل سنت /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

شهادت حضرت زهرا (س) طبق منابع اهل سنت چگونه بوده است؟


حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ تنها بازمانده رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود که بعد از رحلت آن حضرت دوران شيرين زندگي اش به اتمام رسيد هر چند به يک معني در سراسر زندگي آن بانو دوران شيريني وجود نداشت. چرا که پيوسته فشارها و جنگ ها و توطئه هاي دشمنان بر صدر اسلام و پيامبر اکرم آرامش روح فاطمه را بر هم زده بود. اما با رحلت پيامبر اکرم طوفان هاي تازه اي از حوادث پيچيده و بحراني وزيدن گرفت، احقاد و کينه هاي بدر، خيبر و حنين که در عصر پيامبر اکرم در زير خاکستر پنهان بود آشکار گشت. به همين دليل به کنار قبر پيامبر اکرم رفته و با او درد دل مي کرد:پدر جان! بعد از تو، يکه و تنها شدم، حيران و محدوم مانده ام، صدايم به خاموشي گرائيد، و پشتم شکست و آب گواراي زندگي در کامم تلخ شد.[1]و پيوسته بر اين حال بود که بعد از 75 روز يا 95 روز از رحلت پيامبر اکرم نگذشته بود که در اثر رنج هاي ديده شده به پدر بزرگوارش پيوست و لذا مي توان گفت شهادت آن بانوي معظمه حقيقتي غير قابل انکار و از مسلمات تاريخ اسلام است، طوري که هيچ فردي را ياراي انکار و رد آن نيست، چرا که مورخان و محدثان شيعه و سني علي رغم فشارها و بيان هاي گوناگون به تشريح آن پرداخته اند و در اينجا به گوشه هايي از آنها اشاره مي شود البته بايد به اين نکته نيز اذعان داشت که منظور از به شهادت رسيدن فاطمه زهرا اين است که آن حضرت بعد از رحلت پيامبراکرم رنج ها و دردها و ستم ها و ظلم هايي که از سوي دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ، کشيد در نهايت، منجر به شهادت آن حضرت شد.ابن قتيبه دينوري متوفاي 276 ق مي نويسد: همانا ابوبکر از عده اي که از بيعت با او سرپيچي کرده و نزد علي ـ عليه السلام ـ جمع شده بودند سراغ گرفت پس عمر را به دنبال آنها که در خانه علي جمع شده بودند فرستاد.پس آنها از خارج شدن از خانه خودداري نمودند، در اين هنگام عمر دستور داد که هيزم حاضر کنيد. و خطاب به اهل خانه گفت: قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست بايد خارج شويد و الا خانه را با اهل اش به آتش مي کشم، شخصي به عمر گفت: اي اباحفص آيا مي داني در اين خانه فاطمه است عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد.[2]در همان منبع ذکر مي کند که بعد از چند روزي که گذشت ابوبکر به عمر گفت به پاي نزد فاطمه زهرا برويم چرا که ما او را به غضب در آورده ايم به اتفاق نزد فاطمه زهرا رفتند ولي فاطمه اجازه ورود به آنها نداد ولي آنها با وساطت علي وارد خانه شدند ولي حضرت فاطمه زهرا با آنها سخن نگفت[3] و... .شهرستاني متوفاي 548 ق از نظام نقل مي کند: در روز بيعت مردم با ابوبکر که عمر متولي اين امر بود و دستور يافته بود که از علي و کساني که در خانه او بودند بيعت بگيرد! با صداي بلند فرياد زد که خانه علي را آتش بزنيد و خودش چنان ضربه اي به شکم فاطمه زهرا روز بيعت زد که فاطمه جنين خود را از شکم انداخت.[4]ابن حجر متوفاي 852 ق نيز در کتاب خود از محمد بن حماد کوفي نقل مي کند که وي معتقد است بدون شک عمر با لگد به شکم حضرت فاطمه زهرا زد و اين امر منجر به سقط جنين فاطمه زهرا که اسمش محسن بود منجر شد.[5]مشاهده مي شود هر چند که برخي از علماي اهل سنت براي حفظ موقعيت خلفاء از بازگو کردن اين قطعه واقعي از تاريخ خودداري نموده اند و آن را از اعتقادات و تفکرات شيعه به حساب آورده اند ولي با اين وجود تعداد زيادي از علماي اهل سنت نتوانستند به روي واقعيت پرده بپوشانند هر چند که تمام واقعه را نقل نکرده اند و تنها مختصري به آن اشاره نموده اند.در اين زمينه سيد مرتضي متوفاي 436 ق نقل مي کند، در آغاز کار، محدثان و تاريخ نويسان از نقل جسارت هايي که به ساحت دختر پيامبر گرامي اسلام وارد شده امتناع نمي کردند. اين مطلب در ميان آنان مشهور بود که مأمور خليفه با فشار، درب را بر فاطمه زهرا س زد و او فرزندي را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا س را زير تازيانه گرفت تا او دست از علي بردارد ولي بعدها ديدند که نقل اين مطالب با مقام و موقعيت خلفاء سازگاري ندارد، لذا از نقل آنها خودداري نمودند.[6]مقاتل بن عطيه متوفاي 505 ق مي گويد: ابوبکر بعد از آن که با تهديد و ترس و شمشير از مردم بيعت گرفت عمر و قنفذ و جماعتي را به درب فاطمه و علي فرستاد، عمر هيزم را دَرِ خانه فاطمه زهرا س جمع نمود و درب خانه را به آتش کشيد. هنگامي که فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ پشت در آمد عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و ميخ در به سينه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت بيمار شد و به بستر افتاد تا آن که از دنيا رفت.[7]يکي ديگر از علماي اهل سنت که شافعي مذهب مي باشد از شخصي بنام ابن درام محدث نقل مي کند که قطعا عمر با لگد فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را زد و بر اثر اين ضربه محسن که در شکم آن حضرت بود سقط شد.[8]ابن ابي الحديد معتزلي (متوفاي 656ق) نقل مي کند: ابو العاص، شوهر زينب، دختر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد، ولي بعدا مانند اسيران ديگر آزاد شد. ابوالعاص به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وعده داد که پس از مراجعت به مکه، زينب را نزد پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به مدينه بفرستد و لذا حضرت به چند نفر مأموريت داد که در نزديک مکه منتظر زينب باشند و او را تا مدينه همراهي کنند قريش از خروج دختر پيامبر اکرم آگاه شدند گروهي تصميم گرفتند که او را از نيمه راه بازگردانند لذا وقتي آنها به کجاوه زينب حمله ور شدند زينب ترسيد و کودکي را که در جنين داشت سقط کرد و به مکه بازگشت پيامبر اکرم از شنيدن اين خبر سخت ناراحت شد و در فتح مکه خون قاتل فرزند زينب را مباح شمرد. ابن ابي الحديد مي گويد من اين جريان را به استادم ابوجعفر نقيب خواندم او گفت: وقتي که پيامبر اکرم خون کسي که دخترش زينب را ترساند و او سقط جنين کرد را مباح شمرد قطعا اگر زنده بود خون کساني را که دخترش فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را ترساندند که باعث شد فرزندش «محسن» را سقط کند حتما مباح مي شمرد.[9] اينکه ابوجعفر با قاطعيت مي گويد اگر پيامبر اکرم شاهد مصائبي بود که بر سر دخت گراميش آوردند خون مسببين را مباح مي شمرد مي توان دريافت که در منابع اهل سنت در گذشته به مصائب بيش تري که در حق فاطمه زهرا روا داشته اند اشاره شده بود.صفدي يکي ديگر از علماي اهل سنت نقل مي کند که به راستي در روز بيعت، عمر آن چنان فاطمه زهرا را زد که محسن سقط شد.[10] و پس از آن فاطمه زهرا از دنيا رفت.سکوني که يکي از ناقلان حديث اهل سنت مي باشد و مورد اطمينان نيز مي باشد در خبري نقل مي کند که صاحب فرزند دختري شدم و از اين قضيه ناراحت بودم. نزد امام صادق ـ عليه السلام ـ رفتم ماجرا را به حضرت بيان کردم و حضرت پرسيد اسم دخترت را چه گذاشتي؟ عرض کردم:فاطمه، فرمود: آه آه، سپس دست خود را بر پيشاني اش گذاشت و گويا گريه مي کرد فرمود: حال که او را فاطمه ناميدي به او ناسزا نگو، او را نزن و نفرينش نکن، اين نام نزد خداوند با عظمت و محترم است سکوني مي گويد امام صادق ـ عليه السلام ـ هميشه اين گونه بود وقتي در پيش حضرت نامي از فاطمه برده مي شد به ياد جده اش مي افتاد و مصيبت هاي او را ياد مي کرد و هميشه تذکر مي داد و مي گفت: سبب وفات و شهادت فاطمه زهرا ضربتي بود که قنفذ، غلام فلاني بر او وارد ساخت.[11] با اينکه سکوني تا اينجا کلام امام را نقل مي کند و به سبب تعصب سني گري بقيه کلام امام را ذکر نمي کند ولي ابوبصير بيان مي کند، سبب فوت فاطمه زهرا س ضرباتي بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشير بر آن حضرت به فرمان عمر زد، پس فرزندش محسن را از دست داد و به شدت بيمار شد و هيچ يک از آزار دهندگان خويش را راه نداد که به ديدنش بيايند.[12]بنابراين با توجه به اينکه علماي اهل سنت هر چند در قرون نخستين به وقايع بعد از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ماجراي شهادت حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ اشاره مي کردند ولي بعدها به خاطر حفظ جايگاه خلفا از ذکر و بيان آنها خودداري نمودند وتاریخ را با سانسور نوشتند ودیدگاه شخصی وعقیدتی خود را دخیل کردند علاوه باوجود همه این محدودیتها گزارش هايي که در منابع اهل سنت وجود داردبیشتر از شیعه است به نحوی که به خوبي ماجراي شهادت حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و مسببين را با مطالعه آنها مي توان شناخت.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. الهجوم الي البيت فاطمه، عبدالزهرا مهدي.2. حياة صديقه فاطمه الزهرا ، محمد جواد طبسي.3. گواه روشن برشهادت زهرا، جعفر سبحانی4.رنجهای حضرت زهرا، جعفرمرتضی عاملیپی نوشتها:[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج43، ص175.[2]. ابن قتيبه دينووري، الامامة و السياسة، بيروت، دارالاضواء، 1410ق، ج1، ص30.[3]. همان، ص31.[4]. شهرستاني، عبدالکريم، الملل و النحل، بيروت، دارالمعرفه، 1415ق، ج1، ص71.[5]. عسقلاني، شهاب الدين ابن حجر، لسان الميزان، بيروت، موسسه اعلمي، 1390ش، ج1، ص268.[6]. شيخ طوسي، تلخيص الشافي، بي جا، بي تا، ج3، ص76.[7]. مقاتل بن عطيه، المناظرات، بيروت، الغدير، 1419ق، ص54.[8]. باعوني شافعي، محمد بن احمد، جواهر المطالب، قم، مجمع احياء الثقافة الاسلامي، 1416ق، ج2، ص121.[9]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، قم، داراحياء الکتب العربيه، بي تا، ج14،ص195.[10]. صفدي، الوافي بالوفيات، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج5، ص347.[11]. بحارالانوار، همان، ج43، ص170.[12]. همان، ج30، ص293.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image