يکي از هم کلاسي هاي من تمايل به آيين وهابيت دارد و ساختگي بودن آن را قبول ندارد و مي گويد ادله وهابي ها بسيار منطقي و درست است. آيا وظيفه داريم او را به شيعه شدن دعوت نموده و کمکش کنيم؟ در اين زمينه کتاب هايي معرفي کنيد که بتواند او را کمک کند و نيز ما چگونه مي توانيم از آسيب هاي وهابيت خود را نگه داريم و ايمان مان را قوي و قوي تر کنيم.

ترديدي در اين نيست که فرقه وهابيت يک فرقه ساختگي است و در قرن دوازدهم هجري توسط محمد بن عبد الوهاب در عربستان پايه گذاري شده است. و نيز هيچ شک و ترديدي وجود ندارد که اين فرقه توسط قدرت هاي سياسي داخلي عربستان و عوامل خارجي به خصوص دولت استعمارگر انگليس جان گرفت. و در اين کشور گسترش پيدا نمود.[1] و لذا امروز نيز حکّام عربستان مبلّغ و حامي افکار و عقايد وهابيت مي باشند و با دشمنان اسلام از جمله آمريکا و اسرائيل رابطه دوستانه و تنگاتنگي دارند و هميشه در مقابل منافع اسلام و مسلمين از قدرت هاي استعماري و دشمنان اسلام جانب داري مي کنند هيچ گاه حاضر نشده اند در برابر اسرائيل به خاطر جنايات هولناک و کشتار بي رحمانه مسلمانان فلسطين از خود عکس العمل نشان داده و آن را محکوم کنند.اما اين که مي گويد ادله وهابي ها بسيار منطقي و درست است، اين يک ادعاي محض مي باشد و اين مدعا حتي براي يک مورد از عقايد مختص به وهابيت نمي تواند دليل منطقي و درستي ارائه دهد، بلکه تمام عقايد اين فرقه که چارچوب وهابيت را تشکيل مي دهد هيچ پايه و اساس منطقي و عقلي ندارد چه اين که وهابي ها اصلاً عقل و منطق را قبول ندارند. ما در اين جا به برخي از عقايد اين فرقه که هم با عقل و هم با آيات قرآن و روايات پيامبر اسلام در تضاد مي باشد به صورت اجمال اشاره مي کنيم:وهابي ها در حوزه توحيد و شناخت خداوند معتقد به تجسم و تشبيه هستند و براي او دست و پا و کفش و کرسي هاي متعدد براي نشستن و ساير لوازم زندگي اي که انسان به آن ها نيازمند است ساخته اند. و معتقدند که خداوند هميشه در آسمان ها در حال گردش و حرکت مي باشد.[2]اين اعتقاد وهابي را هيچ مسلمان شيعه و سني نمي پذيرد و از نظر عقل غير قابل پذيرش مي باشد و قرآن کريم نيز بر اين عقيده در آيات متعددي خط بطلان کشيده است. مثلاً آيه اي که مي فرمايد «هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بينا است.»[3] هر گونه شباهت او را با مخلوقات نفي مي کند.وهابي ها در مسئله نبوت نيز عقايد انحرافي و خلاف استدلال عقلي و منطقي دارند. زيرا آنان هيچ نوع قداست را براي انبياء قائل نمي باشند و لذا نسبت هاي ناروا و غير معقول به انبياء مي دهند آنان در خصوص پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز اهانت هايي نموده اند که براي هيچ مسلماني قابل تحمل نمي باشد. آنان بعد از اين که پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را غير معصوم مي دانند کارهايي را به آن حضرت نسبت داده که از يک انسان معمولي هم صادر نمي شود.[4]وهابي ها در حوزه امامت بر خلاف مقتضاي عقل و منطق و قرآن کريم، معتقدند که امام و رهبر مسلمانان مي تواند فاسق، فاجر و ظالم باشد و کسي حق ندارد در برابر او قيام کند بلکه بر همگان اطاعت امام فاسق و ظالم واجب مي باشد.[5] در حالي که خداوند هنگامي که به حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ فرمود: «من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم ابراهيم عرض کرد از دودمان من نيز (اماماني قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمکاران نمي رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شايسته اين مقام اند)»[6] اين آيه شريفه بر لزوم عصمت و عدالت هم در انبياء و هم در امامان و پيشوايان مسلمانان دلالت دارد.وهابي ها بر خلاف همه مسلمانان دشمني خاصي نسبت به اهل بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دارند با اين که خدا و پيامبرش محبت آنان را بر مسلمين واجب نموده اند. خداوند مي فرمايد: «بگو من هيچ پاداشي بر رسالتم در خواست نمي کنم جز دوست داشتن نزديکانم (اهل بيتم)»[7]رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در احاديث متعددي که از طريق شيعه و سني نقل شده بر وجوب محبت اهل بيت تاکيد داشته است مثلاً در يکي از احاديث فرموده است: «قسم به آن کسي که جانم در دست اوست هيچ کس با ما اهل بيت دشمني نمي کند مگر اين که خدا او را وارد جهنم کند.»[8]لکن وهابي ها به اين دستورات شرع اعتنايي نداشته و در جهت حمايت از ظلم، فسق و تکبّر دشمنان اهل بيت، در مقابل اهل بيت موضع سر سختانه اي دارند. به عنوان مثال وهابي ها در راستاي دشمني با اهل بيت ـ عليهم السلام ـ مي گويند: آناني که با علي ـ عليه السلام ـ دشمني مي کنند و بر او لعنت مي فرستند و معتقد به ظلم و کفر او هستند (مانند معاويه، عمر عاص، يزيد، عمر بن سعد، شمر و امثال آنان) همگي مسلمان و سالم العقيده اند. اما ياران و دوستان علي ـ عليه السلام ـ مثل (ابوذر، عمار ياسر، مقداد، سلمان فارسي و ديگران) همگي کافر و مرتد مي باشند.[9] روي همين جهت است که قبور ائمه ـ عليهم السلام ـ را در مدينه تخريب نموده اند از بين بردند يکي ديگر از موارد غير منطقي و غير شرعي وهابي ها موضع خصمانه آنان در برابر همه مسلمين اعم از شيعه و سني مي باشد زيرا آنان تمام مسلمانان را کافر مي دانند و بر اساس همين عقيده انحرافي مسلمانان زيادي را به خاک و خون کشيده و به ناموس شان تجاوز نموده و اموالشان را به تاراج برده اند. خصوصاً در زماني که تازه در کشور عربستان پا گرفته بودند به هيچ کس رحم نمي کردند.[10] و امروز نيز در کشورهاي اسلامي به خون ريزي و اختلاف افکني دامن مي زنند و گروه هاي تروريستي را براي کشتن مسلمانان تغذيه و تقويت مي کنند.اين ها برخي از عقايد وهابي ها است که هيچ کدام آن ها نه تنها از پشتوانه منطقي، عقلي، قرآني و حديثي برخوردار نمي باشند بلکه متضاد با اين مباني و معيارهاي استدلالي مي باشند.بنابر اين وهابيت مسلح به آن گونه دليلي نيست که بتواند در يک فرد عاقل و عالم و آگاه از مباني دين اسلام و موازين دلايل عقلي، نفوذ کند. اما کساني که از اين جهات ضعيف باشند ممکن است در دام وهابيت و يا هر دين باطل ديگري افتاده و گول برخوردهاي فريبنده و پول هاي باد آورده آنان را بخورند.اما وظيفه ما در برابر يک وهابي و هرکسي ديگر اين است که بتوانيم عقايد خالص اسلام را که در مذهب شيعه تبلور پيدا کرده، براي آنان بازگو نموده و انحرافات و بطلان عقايد وهابيت را به صورت معقول بيان نماييم.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ آيين وهابيت، جعفر سبحاني.2ـ نقش استعمار در پيدايش وهابيت، رضا فتح آبادي.3ـ مرزهاي توحيد و شرک در قرآن، جعفر سبحاني.4ـ نگاهي به پندارهاي وهابيت، محمد حسين کاشف الغطاء5ـ وهابيان، علي اصغر فقيهي.6ـ وهابيت مباني فکري و کارنامه عملي، جعفر سبحاني.کتاب هايي براي تقويت ايمان نسبت به مذهب شيعه:1ـ آنگه هدايت شدم، سيد محمد تيجاني.2ـ اهل بيت کليد مشکل ها، سيد محمد تيجاني.3ـ از آگاهان بپرسيد، سيد محمد تيجاني.4ـ ترجمه المراجعات، سيد شرف الدين عاملي.5ـ فروغ ولايت، جعفر سبحاني.6ـ آموزش عقايد، محمد تقي مصباح يزدي.7ـ منشور عقايد اماميه، جعفر سبحاني.8ـ دفاع از حقانيت شيعه، ترجمه غلام حسين محرّمي. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28

لینک کوتاه