تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
«طوالع» جمع «طالع» از ریشه «طلع» و «لوایح» جمع «لایح» از ریشه «لوح» است. این دو ریشه در لغت تقریباً مترادف هستند. طالع و لایح اسم فاعل و به معنای ظاهر و آشکار شونده میباشند. مانند اینکه هنگامی که خورشید طلوع کرده میگوییم خورشید طالع است.[1] ظاهراً شیخ اشراق با توجه به همین معنای لغوی از آن در ترتیب سیر و سلوک استفاده کرده و اصطلاحی درست کرده و در کتابهای خود این دو کلمه را به کار گرفته است. مثلاً فصل دوم رساله صفیر سیمرغ که با این عنوان -در آنچه اهل بدایا را ظاهر شود- است، چنین میگوید: «اوّل برقى که از حضرت ربوبیّت رسد بر ارواح طلّاب، طوالع و لوایح باشد و آن انواری است که از عالم قدس بر روان سالک اشراق کند و لذیذ باشد، و هجوم آنچنان ماند که برق خاطف ناگاه در آید و زود برود».[2]برخی دیگر از حکیمان اشراقی نیز در مبحث وحی و اقسام آن پس از تقسیم وحی به عام و خاص و تقسیم وحی خاص به قلبی، سمعی و بصری. در توضیح وحی قلبی میگویند: آن نور درخشانی است که بر باطن نفس میتابد و برقی است که جان و روح را به دوش میگیرد و به منزل اعلی بالا میبرد. اهل عرفان این برق را در آغاز درخشش و اشراق «طوالع و لوایح» مینامند. و وقتی ادامه پیدا کرد و ثبات و قرار یافت به آن «سکینه» میگویند.[3] .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.