انقلاب و ایران باستان-رهبری و تخت جمشید- کوروش /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

من یک فرد انقلابی هستم و شخصیت امام خمینی و مقام معظم رهبری را می شناسم اما در مورد انقلاب ابهاماتی را دارم که خواهشمندم برطرف شود. پس از انقلاب شخصیتی چون کوروش کبیر که در تواریخ مختلف حتی در کتب تفسیری از او به نیکی یاد می شود دچار انزوا می شود و در عامه مردم به عنوان پادشاه ظالم شهرت می یابد حتی در کتب تاریخی تدریسی در واقع سعی می شود از او کمتر گفته شود تا محبوبیت نیابد و تنها به واژه خردمند اکتفا می کنند در سفر چند سال پیش رهبر به فارس پادشاهان هخامنشی جبار معرفی می شوند در حالی که تاریخ حتی یک عمل نادرست از کوروش نقل نکرده است! چرا در انقلاب اسلامی سعی شده عظمت دوران هخامنشی و محبوبیت آنان نزد مردم نادیده گرفته شود؟ چرا از معرفی چنین شخصیت برجسته ای در رسانه به همان صورتی که هست جلوگیری می شود؟


بدون تردید در دنیاى امروز ، هر ملت و امتى که داراى سابقه فرهنگى و تمدنى باشد مى تواند بر خود تکیه و بر دیگران تاثیرگذار باشد . ما در تاریخ بشر ، کمتر ملت هایى سراغ داریم که از پیشینه طولانى فرهنگى و تمدنى برخوردار باشند . یکى از نمونه هاى بارز و غیر قابل انکار ، که در عرصه تمدن ، سابقه بسیار درخشان و درازى دارد ملت ایران است که همیشه بر این افتخار بوده که میراث خوار چنین تمدنى در این سرزمین مى باشد . به اعتقاد صاحب نظران عرصه تاریخ تمدن ، از ویژگى‌هاى تمدن این است که در عین حفظ ارزشى سابقه خود در میان ملل ، براى همیشه تاریخ در یک سرزمین باقى نمى ماند و گاه از میان رفته و گاه نیز از یک سرزمین به سرزمینى دیگر کوچ مى‌کند . در ایران باستان ( که ما امروز بر پیشینه تمدنى آن در دنیا افتخار مى‌کنیم ) تمدن هایى از قبیل هخامنشیان وجود داشته است که امروز در میان ما بعلت تغییر مفاهیم تمدنى ( پس از ورود اسلام به این سرزمین ) از آن خبرى نیست و در طول تاریخ از میان رفته ولى آثار آن همچنان برجاى مانده است . بدون شک در هر سلسله از حاکمان ایران باستان یک سرى کارهاى مثبت صورت مى پذیرفته است که قابل انکار نمى باشد اما این مهم را نباید از خاطر دور داشت که بناى اصلى و اساسى سیستم پادشاهى ( همانگونه که امروز نیز در برخى کشورها این گونه است ) بر ظلم به طبقه فرودست استوارگردیده و در راه تامین منافع برخى افراد ، از تمام ابزارهاى حق و یا ناحق بهره برده شده و مى شود . در پاسخ به مسائل طرح شده توجه به چند نکته لازم خواهد بود . اولا : برفرض این که ادعا کنیم که کورش کبیر در عصر باستان همان ذوالقرنین در قرآن باشد باید گفت ضمن این که این موضوع ، مورد اتفاق مورخین و مفسرین نبوده و در مصداق گزینى براى آن ، اختلاف شدید در انظار مشاهده مى شود . ( ترجمه تفسیر المیزان ج 13 ص 524 ) بنا نیست که تمام افرادى که در تاریخ داراى نام ونشان بوده‌اند الزاما مورد تبلیغات واقع شوند چرا که ما در تاریخ از این قبیل افراد کم نداریم و اگر بنابر طرح آنان در رسانه‌ها باشد دیگر فرصتى براى رسیدگى به مسائل جارى ملت ها نخواهد بود . بنابراین خوب بودن دلیل بر الزام در تبلیغات بر افراد نمى‌باشد . ثانیا : در دوران پادشاهان باستان ، تاریخ به معناى حقیقى کلمه ، یا وجود نداشته یا اگر هم وجود داشته است عموما مورخین آن زمان ، جیره خوار دربار بوده‌اند که طبعا نمى توانستند نقاط ضعف آنان را گزارش کنند بلکه چیزى را مى نگاشتند که پادشاهان بر آن فرمان داده واز آن خشنود مى‌گشتند نه آنچه که در عالم خارج وجود داشته است . بنابراین نمى توان به برخى تواریخ ، اعتماد کامل نمود تا بر اساس آن به داورى نشست . ثالثا : در دنیاى امروز ، هر ملتى با تمدن موجود خود ، مورد شناساى قرار مى‌گیرد و عموما هم ملت‌ها به دنبال گسترش و تعمیق همان تمدن مى‌باشند چون این فرهنگ و تمدن است که مى تواند در برابر نیازهاى جامعه امروزى آنان پاسخ‌گو باشد . بنابراین هرچند ما در دنیا بعنوان ملتى که از یک سابقه تمدنى طولانى برخورداریم مطرح مى باشیم ولى باید این را بپذیریم که اکنون ما از یک تمدن متعالى بنام تمدن اسلامى ( که یکى از گزینه هاى تمدنى آینده دنیا نیز بشمار مى رود ) بهره مى بریم که بى تردید فرهنگ غالب و تمدن با شکوه و یکه تاز این سرزمین مى باشد لذا ما همواره باید بدنبال توسعه این تمدن باشیم ضمن این که از پیشینه خود نیز نباید غفلت کرده و آن را نادیده بیانگاریم چرا که در این صورت است که خواهیم توانست سخن دین و آموزه‌هاى نجات بخش آن را به تمام دنیا عرضه ، و در مقابل نیازهاى روزافزون جوامع در حال نو شدن ، پاسخ‌گو باشیم . رابعا : ما بعنوان کسانى که داعیه فرهنگ اسلامى داشته و الگوهایى ( معصومین ( ع ) ) بس ارجمندتر از افرادى همانند سلاطین باستانى داریم که طبق صریح آیه قرآن آنان بعنوان الگوهاى راستین مطرح مى شوند : « لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَه » ( نحل / 30 ) دیگر نیازى به الگو پذیرى از افرادى چون کورش کبیر نداشته بلکه در زندگى امروز خود شدیدا به اهل بیت ( ع ) نیازمندیم . خامسا : اگر مشاهده مى‌شود که رهبر معظم انقلاب ، سخن مورد ادعا را در شیراز مطرح فرمودند به شخص خاصى اشاره نداشته‌اند بلکه ایشان به نوع پادشاهان عصر باستان اشاره کرده‌اندکه حقیقتا در بررسى منصفانه تاریخ ، مى بینیم که عموما پادشاهان ظالم بوده‌اند ( هر چند ممکن است برخى امور مثبت را نیز انجام داده باشند ) و رویکرد اصلى و اساسى آنان بر هجمه به حقوق ضعیفان جامعه استوار بوده است . سادسا : پس از انقلاب بنا بر بدگویى از تمدن باستان و نادیده انگاشتن وجوه مثبت آن نبوده است بلکه ممکن است به اقتضاى ماهیت انقلابى آن ، کمتر به آنان پرداخته شده باشد که این هم نمى تواند بعنوان نقطه ابهام آمیز مطرح باشد . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image