تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
یکى از راههاى تعریف اشیا، تعریف به «مَثَل»؛ یعنى تشبیه حقایق عقلى به امور حسّى و قابل لمس است، تا اکثر مردم به آسانى آنرا درک کنند و بفهمند؛ زیرا انسانها غالباً به محسوسات عادت کردهاند. به نظر میرسد این روش در مثلهاى قرآن به کار رفته است و قرآن مجید در موارد گوناگون، قضایایى را در قالب تمثیل بیان کرده است که میتوان داستان ابلیس را از آن موارد شمرد. البته در خصوص اینکه آیا مثلهاى قرآن، مصداق و وجود خارجى دارد و یا صرف تمثیل است، دو نگرش وجود دارد:الف) به نظر برخى؛ این مَثَلها در حدّ تشبیهات عرفى هستند و وجود واقعى و خارجى نداشته و تنها براى تقریب معارف بلند و اسرار پوشیده نظام هستى به اذهان انسانهایى است که در افق مادى به سر میبرند.ب) بعضى دیگر معتقدند که؛ این مَثَلها بیانگر وجود مثالى آن حقایق است و هیچگونه تشبیه و مجازگویى در کار نیست.به نظر میرسد داستان ابلیس تمثیل تکوینى است و نمیتواند امر الهى به سجده، یک امر حقیقى باشد؛ زیرا این امر از دو حال بیرون نیست یا امر مولوى و تشریعى است و یا امر تکوینى، اگر امر را مولوى فرض کنیم دچار محذور میشویم؛ چون که خطاب امر تنها متوجه به ابلیس نبود، بلکه شامل او و فرشتگان بود، در حالیکه ملائکه نمیتوانند مخاطب تکلیف الهى قرار گیرند و از طرفى امر به سجده را نمیتوان به دو بخش تفکیک نمود تا تشریعى و تمثیلى باشد و اگر امر تکوینى فرض شود، آنچه به آن امر شده، مراد الهى است و تحقق آن ضرورت پیدا کرده و تخلّف بردار نیست، در حالیکه ابلیس سجده نکرده است و تخلّف صورت گرفته است؛ از اینرو تنها راه حلّ قضیه این است که داستان مزبور حمل بر تمثیل شود. البته باید توجه داشت که حمل بر تمثیل بدان معنا نیست که اصل جریان واقع نشده و صرفاً یک داستان تخیّلى است، بلکه معنایى دقیقتر از امر اعتبارى، صورت پذیرفته و نباید توهّم شود که اصل این جریان عظیم الهى و واقعیّت مهم دینى تحقق خارجى نداشته است. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.