تعریف دین ، مذهب ، ملت و شریعت /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

تعریف کامل و جامع از دین ، مذهب ، ملت و شریعت بیان بفرمایید.


با پیشرفت دانش ، معلوم شده است که درباره هیچ یک از پدیده هاى جهان نمى توان تعریف کاملى ارائه داد. تعریف باید جامع و مانع باشد؛ یعنى همه موارد خودى را دربرگیرد و همه موارد بیگانه را بیرون کند. در گذشته تصور مى شد ارائه تعریف جامع و مانع امکان دارد، اما اکنون روشن شده است که هیچ تعریفى جامع و مانع نیست و تعریفها برخى از جوانب موضوعات را نشان مى دهند. بعضى موضوعات آسانتر و بعضى دشوارتر تعریف مى شوند. یکى از موضوعاتى که به سختى تعریف مى شوند، دین است . علت این امر تنوع بسیار زیاد ادیان در جوامع بشرى است . دانشمندان براى پیدا کردن یک یا چند وجه اشتراک در تعریف ادیان کوشیده اند، ولى کارشان به جایى نرسیده است . این امر موجب شده است که تعریفهاى بى شمارى براى دین ارائه شود که هیچ کدام از آنها جامع و مانع نیست . برخى گفته اند دین به معناى اعتقاد به یک امر قدسى است و برخى آن را ایمان به موجودات روحانى دانسته اند. گروهى دیگر گفته اند دین عبارت است از ایمان به یک یا چند نیروى فوق بشرى که شایسته اطاعت و عبادت هستند. مذهب در گذشته به مکتبهاى فکرى درون یک دین (مانند مذاهب چهارگانه یا پنجگانه فقه اسلامى ) اطلاق مى شد. در مغرب زمین ، واژه « Religion » به معناى مکتبهاى درون یک دین و به معناى خود دین به کار مى رود و حدود نیم قرن است که متجددان کشور ما تحت تاءثیر این موضوع ، کلمه « مذهب » را به هر معنا استعمال مى کنند. در این نوشته واژه « دین » و « ادیان » در مورد همه آیینها، اعم از صحیح ، منسوخ ، محرف و جعلى به کار مى رود، همان طور که خداى متعال به کافران فرموده است : « لکم دینکم ولى دین » (کافرون : 6). ملت در لغت به معناى روش و آیین است و اصطلاحا به مجموعه ادیان توحیدى اطلاق مى شود. در علم کلام اسلامى به پیروان ادیان توحیدى ملیین مى گویند و هر گاهم یکى از اهل کتاب مسلمان شود؛ سپس از اسلام برگردد، مرتد ملى نامیده مى شود. همچنین علماى اسلام واژه « ملت » را اختصاصا براى اسلام به کار مى برند. حدود یک قرن است که کلمه « ملت » در زبان فارسى به معناى توده مردم استعمال مى شود و این کاربرد احتمالا از کشور ترکیه به ایران سرایت کرده است . شریعت معمولا به معناى احکام و قوانین آسمانى است و گاهى به معناى دین به کار مى رود. 2- دین از نظر جامعه شناساناگر دین را با چیزى مانند پزشکى مقایسه کنیم ، حکم خواهیم کرد که دین یک امر اجتماعى است و پزشکى یک موضوع فردى . البته به سبب ارتباط محکم و متقابل فرد و اجتماع ، مى توان هر موضوع فردى را اجتماعى و هر موضوع اجتماعى را فردى نیز نامید. جامعه شناسان دین را یک نهاد اجتماعى مى دانند و به همین دلیل ، درباره آن بحث مى کنند، ولى پزشکى یک نهاد نیست و جامعه شناسان با آن کارى ندارند. رویکرد جامعه شناسان به مبحث دین رویکردى علمى است . علوم در گذشته به ماوراءالطبیعه وابسته بودند و همین وابستگى موجب پدید آمدن رشته هایى مانند علوم غریبه و مانع پدید آمدن رشته هایى چون جامعه شناسى مى شد. علوم غریبه (مثلا کیمیاگرى ) قابل تبیین نبود و صرفا شیوه هایى را پیشنهاد مى کرد و مدعى مى شد که به نتیجه معینى مى انجامد. در فضاى فکرى قدیم که رازورى حاکم بود، علم جامعه شناسى که به توضیح پدیده ها مى پردازد، جایى نداشت . از اواخر قرون وسطى ، زمزمه جدایى علم از ماوراءالطبیعه پیدا شد و به تدریج این شیوه پا گرفت و از مغرب زمین به سراسر جهان سرایت کرد. از این رو، دور از انتظار نیست که جامعه شناسان هنگام سخن گفتن درباره دین ، کارى به جنبه آسمانى آن نداشته باشند و آن را ساخته ذهن بشر و تکامل یافته جادو بدانند که براى تاءمین نیازهاى معیشتى ساخته شده است ؛ زیرا دیدگاه علمى هر چیز را از آسمان فرو مى کشد و آن را تشریح و تبیین مى کند. به نظر جامعه شناسان ، دین ، دست کم در مراحل نخستین خود، سخت به جادوى ابتدایى مى ماند؛ به این معنا که جادوگر و دیندار، هر دو مى کوشند تا با تدبیرى هستى را بر سر مهر آورند و آسایش خود را تاءمین کنند. پس هر دو ندا در مى دهند و از نیروهاى مطلوب خود یارى مى جویند؛ با این تفاوت که اولى نیروهاى یارى رسان و راحت بخش را در طبیعت مى داند، ولى دومى آنها را در ماوراى طبیعت مى جوید. تفاوت دیگر اینکه اولى براى دست یافتن به نیروهاى دور دست غیر طبیعى ، راهى جز تضرع نمى یابد. جادوگر بر نیروهاى طبیعى عمل مى کند و آنها را به همراهى مى خواند، اما دیندار از نیروهاى غیرطبیعى مى خواهد که او را در مقابل نیروهاى طبیعى دریابند. جادوگر شى ء مورد عمل خود، آمرانه مى گوید: « یار من باش ! » ، دیندار صرفا استرحام مى کند. 3- مراحل دیندین مانند هر پدیده دیگر رو به تکامل بوده است و دانشمندان با پیروان ادیان در این نظر موافقند؛ جز اینکه دینداران مراحل دین را مانند کلاسهاى درس رو به تکامل مى دانند، ولى دانشمندان مى گویند دین از جادو و پرستش طبیعت و شرک به مرحله توحید رسیده است . هم اکنون گونه هایى از ادیان اولیه در نقاط دور افتاده جهان وجود دارد و پژوهشگران براى تحقیق در مراحل دین ، آنها را مورد توجه قرار مى دهند. 4- فایده تاریخ ادیاننخستین انگیزه مطالعه و بررسى هر موضوعى ارضاى حس کنجکاوى است و به همین دلیل ، دانشمندان هنگام تحقیق درباره پدیده ها، ارزش اقتصادى یا سایر منافع مادى را در نظر نمى گیرند و تنها پس از به نتیجه رسیدن تحقیق است که منافع اقتصادى مورد توجه قرار مى گیرد. تشویق و همکارى دولتها در چنین مواردى نیز به امید حصول نتیجه مادى است . خود دانشمندان با شور و هیجان به تحقیق مى پردازد، در حالى که نمى دانند موضوع مورد بحث آنان به نتیجه مى رسد یا نه . کسانى هم که در تاریخ ادیان مطالعه مى کنند تا از آن براى رشته هاى دیگر علوم انسانى سود بجویند؛ زیرا رشته هاى علوم به یکدیگر پیوند دارند و این پیوند میان رشته هاى مشابه بیشتر است . دین به عنوان پدیده اى که هیچ گاه از انسان جدا نشده ، براى پژوهشگران اهمیت فراوانى دارد. در این هنگام ، تاءثیر شگفت آور دین در زندگى بشر و نقش آن در رشد و شکوفایى علم و هنر روشن مى شود. فایده دیگر مطالعه تاریخ ادیان ، بهره بردن از آن در برقرارى ارتباط با افراد و جوامع گوناگون است . از این رو، دولتهاى بزرگ براى تحمیل سیطره خود بر دولتهاى کوچک ، به سراغ خاور شناسان مى روند و از آگاهیهاى آنان در باب روحیات و باورهاى ملتها استفاده مى کنند. تحقیق در تاریخ ادیان براى دینداران سود معنوى دارد و به باورهاى دینى ایشان عمق مى بخشد. آنان در بحث خود، کژیها و نابهنجاریهاى ادیان رقیب را جستجو مى کنند و در صددند درستى دین موروثى و مقبول خویش را ثابت کنند. همچنین در این رشته ، فهم درست اعتقادات دینى ملتها میسر گردد و تنها پس از آن مى توان راه راست را به آنان نشان داد و کاستیهاى آن ادیان را تفهیم کرد. 5- دسته بندى ادیانادیان را مى توان از جنبه هاى گوناگون دسته بندى کرد: ادیان ابتدایى (مانند آنچه میان اقوام ابتدایى دیده مى شود)، ادیان قدیم (مانند آیینهاى منقرض شده خاورمیانه ) و ادیان پیشرفته (مانند ادیان بزرگ کنونى ). ادیان ساده (مانند آنیمیسم ، توتیسم و فتیشیسم )، ادیان فلسفى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و آیین کنفوسیوس ) و ادیان وحیانى (مانند زردشتى گرى ، یهودیت ، مسیحیت و اسلام ). ادیان غیر توحیدى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و شینتو) و ادیان توحیدى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام ). ادیان سامى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام )، ادیان آریایى (مانند ادیان ایران باستان ، هندوستان ، روم و یونان قدیم ) و ادیان خاور دور (مانند آیین کنفوسیوس ، تاتوئیسم و شینتو). ادیان شرقى (مانند هندوئیسم ، بودیسم و شینتو) و ادیان غربى (مانند یهودیت ، مسیحیت و اسلام ). دسته بندیهاى دیگرى نیز در منابع دین شناسى وجود دارد. سیر تکامل دین و جهان بینی انسان تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان است و دین خدا که همان دین اسلام است (ان الدین عندالله الاسلام) از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است و اولین فرد انسان حضرت آدم پیامبر خدا و منادی توحید و یگانه پرستی بوده است و ادیان شرک آمیز همگی در اثر تحریفات و اعمال سلیقه ها و اغراض فردی و گروهی پدید آمده است. در قرآن کریم تصریح شده نسل کنون بشر به دو نفر مرد و زن منتهی است بنام آدم و حوا.آدم پیغمبر بوده و وحی های آسمانی به وی نازل می شده است. دین آدم بسیار ساده بوده است و پس از آدم و زوجه اش فرزندانش روزگاری با نهایت سادگی بدون اختلاف می گذرایندند، چون روز به روز شماره افراد افزوده و به قبائل مختلف تقسیم شدند و درهر قبیله نیز بزرگانی یافت می شدند که افراد قبیله به آنان احترام می گذاشتند و حتی پس از مرگ نیز مجسمه های ایشان را می ساختند و مورد ستایش قرار می‌داند و از همین روزگار بت پرستی در میان رواج گرفت چنانکه در اخبار امامان وارد شده که پیدایش بت پرستی از این راه بوده است و تاریخ بت پرستی نیز همین معنی را تأئید می‌کند. کم کم در اثر اجحافاتی که اقویا به ضعفا می نمودند اختلافاتی بین مردم پیدا شد این اختلافات باعث به وجود آمدن فرقه های مختلف گردید. به هر حال طبق آیات قرآن مانند : «کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیکم بین الناس فیما اختلفوا فیه بقره 3/2» می توان دوران زندگی دینی بشر را به صورت زیر بیان کرد: اول: دوران سادگی و بی رنگی بشر؛ دوم : دوران زندگی اجتماعی؛ سوم : دوران تضادها و تصادمهای اجتناب ناپذیر اجتماعی یا همان دوران اختلافات؛ چهارم : مرحله آمدن انبیاءاز طرف خداوند برای نجات انسان . از نظر اسلام و دانشمندان مسلمان دین خداوند یکی است و از نخستین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. لذا تاریخ پیدایش دین همزمان با پیدایش انسان می باشد . به خصوص علامه طباطبایی و استاد مطهری درباره سیر تکامل دین و جهان بینی بشرنظرات جالبی را ارئه نموده اند. ولی جامعه شناسان و مردم شناسان غربی می گویند: دین انسانها به صورت تکاملی رشد نموده است و از طبیعت پرستی شروع شده تا به بت پرستی و در آخر به خدا پرستی رسیده است. آنها دین را فطری بشر نمی دانند و بیان می کنند: جهان بینی انسان به موازات رشد و تکامل فرهنگ معنوی و بینش او دائماً در حال تحول و تکامل بوده است و در مسیر تکامل خود مراحلی را طی نموده است تا به حرکت کنونی رسیده است. الف: مرحله ادیان ابتدایی ب: مرحله ادیان قدیم و چند خدایی ج: مرحله ادیان متکامل و یک خدایی . 2- ادیان ابتدایى1- دین نزد انسان ابتدایىاز نظر پژوهشگران علوم انسانى ، نخستین نشانه هاى موجود از دین گرایش به پرستش طبیعت است . نمونه هایى از این گرایش هم اکنون در مناطق دور افتاده جهان ، میان انسانهاى ابتدایى مشاهده مى شود. در این گرایش به منظور رام کردن نیروهاى طبیعت ، باید از آن نیروها تجلیل کرد و از آنها درخواست لطف و احسان داشت . انسانهاى ابتدایى عصر ما مراسمى دینى دارند که در آن لباسهاى عجیب و غریبى مى پوشند، ماسک بر صورت مى زنند و به حرکات موزونى مشغول مى شوند و ضمن آن از گونه اى مناسب و به دور از طغیان و طوفان آنان را سیراب کند و به زمین مى گویند برویاند و از مزارع و درختان مى خواهند که محصول بهتر و بیشترى بدهند و مانند اینها. 2- عناصر مشترک ادیان ابتدایىبا آنکه ادیان ابتدایى در بیغوله هاى جهان پراکنده شده اند و نمى توان میان آنها هیچ ارتباطى تصور کرد، شگفت آور است که آن ادیان باورهایى مشابه یکدیگر دارند. برخى از عناصر مشترک ادیان ابتدایى به قرار زیر است : 1-2. خدا و خدایان باید توجه داشت دینداران به خدایى بسیار والا و فوق تصور بشر عقیده دارند. آنان معتقدند علم و قدرت خدا بى نهایت است و هر گاه در متون دینى چیزى بر خلاف آن یافت شود، براى تاءویل آن تلاش مى کنند. از قرآن مجید به روشنى مى فهمیم که مشرکان نیز پیوسته به چنین خدایى معتقد بوده اند. به ادعاى برخى مشرکان ، خدا از بس بزرگ و پاک و منزه است ، با جهان مادى ارتباطى ندارد؛ از این رو، باید براى حاجت خواستن به شرکاى او مراجعه کنیم . آنان این موجودات را کارگزاران امور جهان مى دانستند و رجوع به آنها را عظیم الشاءن به مردم مى گفتند این شریکان از جانب خداى متعال تعیین نشده اند و به همین دلیل ، هیچ قدرتى ندارند و نباید به آنها متوسل شد. تاریخ نشان مى دهد که شرک به خداى متعال سابقه اى دیرینه دارد و بشریت پیوسته به آن مبتلا بوده است . در عصر حاضر نیز تقریبا نیمى از جمعیت جهان در قالب هندوئیسم ، بودیسم ، شینتو و ادیان ابتدایى بت مى پرستند (واژه « بت » در زبان فارسى نیز از نام « بودا » گرفته شده است ). جامعه شناسان دوران شرک را مقدم بر دوران توحید معرفى مى کنند، ولى پیروان ادیان توحیدى با این فرضیه به شدت مخالفند و شرک را انحراف از توحید مى دانند. به زعم برخى ادیان ، خدایان در تاریخ براى انسان جلوه گر شده اند و بتان نمادى از آنها هستند. این سنخ ادیان به فرستادگان الهى یعنى انبیا (ع ) عقیده ندارند. 2-2. نیاکان پرستى ترس از مرگ خرافاتى را در جوامع ابتدایى پدید آورد و آن اقوام درباره ارتباط مردگان با زندگان عقایدى داشتند. برخى از مردم باستان از بازگشت اموات مى ترسیدند و مردگان را کاملا با طناب مى بستند و گورها را محکم مى کردند تا از بازگشت آنان جلوگیرى کنند. این عقاید کم کم به نیاکان پرستى تبدیل شد که در دورانهاى مختلف در سراسر جهان وجود داشته است و اکنون مظاهر آن در سرزمینهایى مانند ژاپن به چشم مى خورد. بتان در مواردى مجسمه نیاکان بوده اند. 3-2- جادوجادو در ادیان با آنچه در تصور ماست تفاوت دارد. در آن ادیان جادو عبارت است از مراسمى براى دلجویى و مددخواهى از نیروهاى طبیعت . در این مراسم ، جادوگر فعالیت مى کند و رهبرى مراسم را بر عهده مى گیرد. از آنجا که در جوامع ابتدایى علم و سواد مطرح نیست ، این افراد نیز چیزى بیش از سایرین نمى دانند و تنها اعتقاد همگان به وجود نیروهایى در این اشخاص آنان را از سایرین ممتاز کرده است . جادوگران از نیروى خود براى معالجه بیماران نیز استفاده مى کنند. این گونه جادوگران معمولا شمن (shaman) نامیده مى شوند. جادوگران ریاضتهایى نیز مى کشند و بسیار مى شود که در بدن خود نشانه هایى پدید مى آورند و در مواردى خود را اخته مى کنند. 4-2- قربانىمیان اقوام سراسر جهان قربانى براى معبود انواعى داشت و از ریختن جرعه اى آب یا شراب تا اهداى گیاهان و محصولات ، ذبح حیوانات و کودکان و بزرگسالان ، همچنین به آتش افکندن کودکان را شامل مى شد. آنان برخى اوقات براى آنکه جمعیت کاهش نیابد، براى تهیه قربانى به سرزمینهاى دیگر یورش مى بردند و افرادى را اسیر و سپس در راه خدایان خود قربانى مى کردند. قربانى عفت ، یعنى فحشا دادن به احترام بتان (Hierodouleia) نیز نزد اقوام مختلف رواج داشت . اهراق جرعه به عنوان قربانى همواره یکى از رسوم میخوارى بوده و در تورات کنونى (خروج 29:41 و موارد دیگر) و در شعر عربى و فارسى بدان اشاره شده است: شربنا و اهرقنا على الارض جرعة اگر شراب خورى جرعه اى فشان بر خاک از آن گناه که نفعى رسد به غیر چه باک فللارض من کاس الکرام نصیب از آن گناه که نفعى رسد به غیر چه باک از آن گناه که نفعى رسد به غیر چه باک در دورانهاى بعد قربانى انسان منسوخ شد و اندک اندک قربانى به حیوانات منحصر گردید، ولى نمونه هایى از آن تا دورانهاى نزدیک به ما وجود داشته است . اکنون که قوانین کشورها چنین چیزى را اجازه نمى دهد، گاهى در گزارشهاى خبرى مى بینیم که در برخى روستاهاى هندوستان و مناطق دیگر یک بت پرست به دور از چشم پلیس ، فرزند خود را در پاى بتى قربانى کرده یا تصمیم داشته قربانى کند، ولى دیگران از این کار جلوگیرى کرده اند. البته مرتکبین این جرم در عصر ما دستگیر و مجازات مى شوند، ولى در گذشته هاى دور از آنان تقدیر مى شده است . شاید فرمان آزمایشى خداى متعال به حضرت ابراهیم خلیل (ع ) مبنى بر قربانى کردن فرزندش براى این بوده که معلوم شود موحدان نیز در عشق و علاقه به معبود حقیقى چیزى کم ندارند. 3- توتمدر ادیان ابتدایى توتم (Totem) قبیله عبارت است از نشانى که از قبیله حمایت مى کند. آن نشان ممکن است یک گونه حیوان ، نبات یا جماد باشد. حیوانات گوناگونى میان اقوام مختلف احترام دارند و احیانا تصویر آنها را روى پرچم کشورها مى بینیم . با مراجعه به تاریخ ملتها و مشاهده پرستش شیر در آفریقا، ببر در هندوستان ، عقاب و خرس و سگ آبى در آمریکاى شمالى ، گاو نر در یونان و مصر، گاو ماده در هندوستان و آفریقا و اسکاندیناوى ، گاومیش در جنوب هندوستان و کانگورو در استرالیا، در مى یابیم که حیوانات مذکور توتم آن اقوام بوده اند. هنوز هم مقدس شمردن کبوتر و مار نزد بسیارى از ملتها ادامه دارد. واژه « توتم » از زبان سرخ پوستان آمریکا آمده است . 4- تابوتابو (Taboo) عبارت است از محرمات قبیله ، مانند مقررات ازدواج و تغذیه . ممکن است قبیله اى ازدواج درون قبیله را مجاز بداند و قبیله دیگر آن را حرام بشمارد. افراد این قبیله باید براى همسریابى به سراغ قبایل دیگر بروند. واژه « تابو » از زبان قومى ابتدایى در مجمع الجزایر پولینزى آمده است . 5- مانادر آیینهاى باستانى برخى از اشیا را داراى نیرو مى دانستند و مورد توجه قرار مى دادند. ممکن است سنگى ، چوبى ، درختى یا حیوانى داراى خاصیت تلقى شود و از آن حاجت بخواهند و بدان تبرک بجویند. این اشیاء مانا (Mana) خوانده مى شوند. بقایاى این تصور نیز در ادیان و گرایشهاى دیگر موجود است . واژه « مانا » نیز از زبان قومى ابتدایى در مجمع الجزایر پولینزى آمده است . 6- آنیمیسمآیین باستانى بسیارى از اقوام گذشته جان پرستى (Animism) بوده است . بر اساس این آیین همه مظاهر طبیعت روح دارند و براى بهره بردارى از آنها باید به نیایش و سپاس و ستایش آنها پرداخت . پرستش زمین ، آسمان و اجرام سماوى ، آتش ، رعد، برق ، ابر، دریا، رودخانه ، طوفان ، جنگل ، گیاهان و حیوانات ، بویژه گاو ماده ، مار کبرا، همچنین پرستش توتم قبیله و روح نیاکان و بزرگان ، همراه با دلجویى از موجودات خطرناک ، مانند شیطان و جن (از ما بهتران !)، میان اقوام باستانى رواج داشته است (گرایش به عبادت جن و پناه بردن برخى افراد نادان به آنها مورد نکوهش قرآن مجید قرار گرفته است : انعام : 100، سباء: 41، جن : 6). جان پرستان طبیعت را داراى شعور و انسانوار مى دانند و به گونه اى با آن راز و نیاز مى کنند و براى آن قربانى تقدیم مى دارند، گویا طبیعت تحت تاءثیر این امور قرار مى گیرد. بقایاى این گرایش در برخى ادیان بخصوص آیین هندو تا این زمان مشاهده مى شود. برخى از بتان نماد قواى طبیعت هستند. 7- فتیشیسمفتیش (Fetish) واژه اى پرتغالى به معناى جادو است . ایمان به فتیش ، یعنى احترام به یک شى ء مادى که نیرویى جادویى در آن نهفته است ، در اقوام ابتدایى یافت مى شود. این شى ء معمولا از سنگها و مواد معدنى است ، که به عقیده آن اقوام همراه داشتن آن خوشبختى مى آورد. 8- اساطیربشر هنگامى که از کشف رازهاى جهان احساس ناتوانى کرد، براى توضیح پدیده ها به اسطوره روى آورد و از قوه خیال کمک گرفت . اساطیر ابعاد گوناگونى داشتند و از مهمترین ابعاد آنها ترویج فضایل و کمالات بود. بنابراین اساطیر هم سازنده و هم ویرانگر بودند: سازندگى روح آدمى با فضایل و ویرانگرى اندیشه آدمى در توضیح پدیده ها. همان طور که تفکر عمومیت دارد، بدل آن نیز که اسطوره باشد، در همه جوامع بشرى عمومیت داشته است . نیمه اول شاهنامه فردوسى نمونه اى از اساطیر است که در آن قهرمانانى مانند رستم مطرح مى شوند. رستم یک ابرمرد است که براى برانداختن کزیها و حاکم ساختن ارزشها مى جنگد. از دیدگاه علمى ، فلسفه و دین تکامل یافته اسطوره هستند، ولى این ادعا در مورد دین از دیدگاه دینى مردود است و اعتقاد به آن با دیندارى مناقات دارد. کتابنامه1. الیاده ، میرچا، اسطوره ، رویا، راز، ترجمه رویا منجم ، تهران : انتشارات فکر روز، 1375. 2. الیاده ، میرچا، رساله در تاریخ ادیان ، ترجمه جلال ستارى ، تهران : انتشارات سروش ، 1372. 3. الیاده ، میرچا (ویراستار)، فرهنگ و دین ، ترجمه هیاءت مترجمان ، تهران : طرح نو، 1374. 4. حکمت ، على اصغر، تاریخ ادیان ، تهران : انتشارات ابن سینا، 1345. 5. زرین کوب ، عبدالحسین ، در قلمرو وجدان ، تهران : انتشارات سروش ، 1357. 6. کریشنان ، رادا، ادیان شرق و فکر غرب ، ترجمه رضازاده شفق ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران : 1344. 7. کریشنان ، رادها، مذهب در شرق و غرب ، ترجمه فریدون گرگانى ، تهران : سازمان کتابهاى جیبى ، 1344. 8. گئر، جوزف ، حکمت ادیان ، ترجمه و تاءلیف محمد حجازى ، تهران : کتابخانه ابن سینا، 1337. 9. گئر، جوزف ، سرگذشت دینهاى بزرگ ، ترجمه ایرج پزشک نیا، تهران : نشر اندیشه ، 1352. 10. مصطفوى ، على اصغر، اسطوره قربانى ، تهران : انتشارات بامداد، 1369. 11. ناس ، جان بى .، تاریخ جامع ادیان ، ترجمه على اصغر حکمت ، تهران : انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى ، 1370. ,publishers harpercollins :york new ,religions our ,(.ed) arvind ,sharma .12 .1993 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image