دروغ و تعارف /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

سلام تعریف دروغ در ادبیات دینی ما دقیقا چیست؟آیا تعارفاتی که نیت قلبی را به همراه ندارد به نوعی دروغ محسوب می شود؟خیلی از کارها را می توان با توریه رفع و رجوع کرد آیا این باعث حیله گری نمی شود؟


اگر کسی ادعای دوست داشتن کسی را بکند ودر قلبش او را دوست نداشته باشد؛دروغ می گوید وعقوبت دارد، ویا اگر کسی به کسی چیزی را تعارف کند ودر قلبش نخواهد که آنرا بدهد ، دروغ گفته است وعقوبتش را نیز دارد! ویک نوع حیله گری نیز محسوب می شود، گاهی شیطان عمل زشت کسی را زیبا جلوه می دهد تا به این وسیله ،دروغگو ،متوجه گناهی که می کند نشود! پس اگر کسی برای لذت بردن، دروغی رامانند اینکه« دوستت دارم ویا تو را بعنوان همدم میخواهم» بگوید، گناه بیشتری کرده چون هم قصد او از این دروغ رسیدن به لذت نفس بوده است وهم قصد فریب دیگری را داشته !برای این که پاسخ کامل تری به سؤال داده شود ، قسمتی از متن کتاب ارزشمند معراج السعاده را که روایت مربوط به موضوع نیز در آن است را می آوریم ؛ به این امید که مورد قبول واقع شود و مؤثر باشد انشاالله (معراج السعادة متن 573 صفت هیجدهم: دروغ گفتن ..... ص : 573و574)« از جمله گناهان کبیره، بلکه قبیح ترین گناهان و خبیث ترین آنها دروغ است وآن صفتى است که: آدمى را در دیده ها خوار، و در نظرها بى وقع و بى اعتبار مى سازد. و سرمایه خجالت و انفعال، و باعث دل شکستگى و ملال. سبب و اساس ریختن آبرو در نزد خلق خدا، و باعث سیاه روئى دنیا و عقبى است. و آیات در مذمّت این صفت بسیار، و اخبار در نکوهش آن بى شمار است. خداوند کریم مى فرماید: «إنَّما یَفْتَرِى الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ » یعنى: «این است و جز این نیست که: به دروغ، افترا مى بندند کسانى که ایمان به خدا ندارند». «1»پیامبراکرم- صلّى اللّه علیه و آله- فرمود که: «هرگاه مؤمنى بدون عذر شرعى، دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته بر او لعنت مى کنند. و از دل او تعفّن و گندى بلند مى شود و مى رود تا به عرش مى رسد. و خداى- تعالى- به سبب آن دروغ، گناه هفتاد زنا بر او مى نویسد، که آسان ترین آنها زنائى باشد که با مادر خود کرده باشد». «2» و از آن سرور پرسیدند که: «مؤمن، جبان است؟ فرمودند: بلى. عرض کردند: بخیل است؟ فرمود: بلى. عرض شد که: دروغگو است؟ فرمود: نه». «3»و فرمود که: «دروغ، روزى آدمى را کم مى کند». «4» و نیز از آن بزرگوار مروى است که: «واى بر آن کسى که سخن گوید به دروغ، تا حاضران را بخنداند. واى بر او واى بر او واى بر او». «5» و فرمود: «گویا مردى به نزد من آمد و گفت: برخیز. برخاستم با او روانه شدم تا رسیدم به دو نفر، یکى نشسته بود و دیگرى ایستاده، در دست او قلابى از آهن بود آن را فرو مى برد به یک طرف سر او و مى کشید تا به شانه او مى رسید، بعد از آن بیرون مى آورد به طرفى دیگر فرو مى برد. من گفتم این چه عمل است؟ گفت: این مرد نشسته ،مردى است دروغگو، که به این نحو در قبر، عذاب مى شود تا روز قیامت». «6» و فرمود: «شما را خبر دهم به بزرگترین گناهان کبیره، و آن شرک به خدا، و عقوق والدین، و کذب است». «7»و حضرت امیر المؤمنین- علیه السّلام- فرمود که: «بنده اى مزّه ایمان را نمى یابد تا دروغ را ترک کند، خواه دروغ از روى شوخى و هزل باشد یا از جدّ». «8» و حضرت امام محمد باقر- علیه السّلام- فرمود که: «خداى- تعالى- از براى بدى، قفلها قرار داده است، کلید این قفلها شراب است، و دروغ بدتر است از شراب». «9»و فرمود که: «دروغ، خراب کننده بناى ایمان است». «10» و از حضرت امام حسن عسکرى- علیه السّلام- مروى است که: «جمیع اعمال خبیثه در خانه اى است و کلید آن خانه دروغ است». «11»و مخفى نماند که: بدترین انواع دروغ، دروغ بر خدا و رسول و ائمه- علیهم السلام- است، یعنى: کسى مسأله اى گوید که: مطابق با واقع نباشد، یا حدیثى دروغ نقل کند و امثال این ها. و همین قدر در مذمت دروغ بر ایشان کافى است که: «روزه را باطل مى کند». «12» و باعث وجوب قضا و کفاره مى شود بنابر اقوى، همچنان که در کتب فقهیه مسطور است.»سخن از توریه شد ، لازم است راجع به توریه نیز به موارد زیر توجه شود:- توریه چیست : 1- توریه ، اصطلاحی در متون دینی بدین معنا که متکلم معنایی از کلام خود را که مرادش نیست به مخاطب منتقل کند. توریه ، در لغت به معنای پنهان کردن ، پوشانیدن و افشا نکردن راز است (فراهیدی ؛ ابن منظور؛ فیروزآبادی ، ذیل «وری »).- در اصطلاح متون دینی و فقها توریه آن است که متکلم از سخن خود معنایی را جز آنچه مخاطب می فهمد (یعنی معنایی خلاف ظاهر) اراده کند ( رجوع کنید به فَیُّومی ؛ طُرَیحی ، ذیل «وری »؛ جرجانی ، ص 97؛ سیوطی ، ج 2، ص 83).- به تعبیر منابع ادبی و علوم قرآنی ، توریه که از محسِّنات معنویِ سخن به شمار می رود، آن است که گوینده ، لفظی را که دو معنای نزدیک و دور (قریب و بعید) دارد، به کار بَرَد و به اتکای قرینه ای پنهان ، معنای دور را اراده کند، حال آنکه مخاطب به معنای نزدیک التفات بیابد. در این منابع ، توریه با واژه هایی چون ایهام * و تخییل و مغالطه و توجیه هم معرفی و اقسامی برای آن بیان شده است ( رجوع کنید به تفتازانی ، ص 425؛ زرکشی ، ج 3، ص 493؛ سیوطی ، همانجا؛ دَسوقی ، ج 2، ص 529ـ530؛ هاشمی ، ص 377ـ 378). نجفی اصفهانی (ص 88 ـ90) توریة مورد بحث را «توریة عرفی » نامیده و آن را متمایز از «توریة بدیعی » دانسته است .2- هر چند واژة توریه در قرآن کریم نیامده ، در تفاسیر و منابع حدیثی ، آیات متعددی را از مصادیق توریه شمرده اند ، مثلا، آیات 88 و 89 سورة صافات (فَنَظَرَ نَظْرَةً فی النجومِ، فقال اِنّی سَقیمٌ: سپس نگاهی به ستارگان افکند و گفت من بیمارم ) که گفتة حضرت ابراهیم علیه السلام است به بت پرستان ، پیش از شکستن بتها. بیشتر مفسران شیعه ( رجوع کنید به فضل بن حسن طَبْرِسی ؛ طباطبائی ، ذیل آیات ؛ توحیدی ، ج 1، ص 399ـ400، 402) و اهل سنّت (از جمله جَصّاص ، ج 4، ص 393؛ زمخشری ؛ قرطبی ؛ ثعالبی ؛ آلوسی ، ذیل آیات ) آن را بر توریه حمل کرده و مراد وی را بیمار شدن در آینده یا بیماریِ منجر به مرگ یا مردن دانسته اند- نمونه دیگر: آیة 63 انبیاء (بَلْ فَعَلَهُ کَبیرُهُمْ هذا) است . به نظر مفسران ، مرادِ حضرت ابراهیم از این گفته ، آن بوده که اگر این بتها سخن می گویند شکستن بتها کار بت بزرگ بوده است . به بیان دیگر، حضرت ابراهیم سخن خود را بر شرطی محال تعلیق کرده تا بطلان مدعای بت پرستان را برای آنان به اثبات برساند ( رجوع کنید به زمخشری ؛ فضل بن حسن طبرسی ؛ ابن جوزی ؛ قرطبی ، ذیل آیه ). احادیثی را نیز مؤید این نظر دانسته اند ( رجوع کنید به المیزان طباطبائی ، ذیل آیه )3- مواردی چند از کاربرد یا تجویز توریه ، در سیرة پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم نقل شده است ، از جمله گفته اند که آن حضرت هنگامی که آهنگ سفر یا جهاد داشت ، با توریه قصد خود را پنهان می کرد تا دشمنان از آن آگاه نشوند ( رجوع کنید به ابن اثیر، ج 4، ص 160؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 8، ص 117؛ نراقی ، ج 2، ص 323)،- در سیرة امامان شیعه علیهم السلام و پیروان آنها نیز توریه کردن به عنوان یکی از راههای تقیه * در موارد اضطرار، مقبول بوده است (برای نمونه رجوع کنید به مجلسی ، ج 31، ص 503 ـ 505، ج 97، ص 131؛ نوری ، ج 12، ص 266). احمدبن علی طبرسی (ج 2، ص 370ـ371) با ذکر نمونه هایی از توریة امامان ، حدیثی نقل کرده که بر طبق آن امام صادق علیه السلام توریة یکی از یاران خود را در برابر فردی از مخالفان که در حضور ایشان بود، تأیید فرمود (نیز رجوع کنید به التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری ، ص 355ـ 356). در سخنان امامان ، تقیه و توریه مایه رحمت الاهی بر شیعیان و موجب حفظ و سلامت مؤمنان از شر کافران و بدکاران خوانده شده است ( رجوع کنید به همان ، ص 1؛ احمدبن علی طبرسی ، ج 2، ص 440؛ مجلسی ، ج 17، ص 328، ج 65، ص 33، ج 68، ص 15ـ16، ج 72، ص 404ـ405).4- در منابع فقهی ، توریه به عنوان یکی از راههای نجات از دروغگویی و سوگند دروغ ، در ابواب گوناگون مطرح شده است . این نکته مبتنی بر این نظر است که توریه با کذب تفاوت ماهوی دارد و موضوعاً از آن خارج است . نظر مشهور در فقه اسلامی نیز همین است که توریه اصولاً مصداق دروغ نیست ، زیرا سخنی را می توان کذب دانست که مقصود متکلم از آن با واقعیت منطبق نباشد و توریه چنین نیست ( رجوع کنید به مکاسب مرحوم شیخ انصاری ، ص 50؛ اصفهانی ، ج 2، ص 31ـ32؛)- هرچند بسیاری از فقها به این نکته تصریح نکرده اند، از این امر که فقهای شیعه وجوب توریه را تدبیری برای خروج از کذب در موارد اضطرار دانسته اند ( رجوع کنید به انصاری ، همانجا) و فقهای اهل سنّت هم با استناد به حدیث نبوی «اِنّ فی المَعاریضِ...» توریه را گشایشی (مندوحه ) برای پرهیز از کذب به شمار آورده اند (برای نمونه رجوع کنید به شوکانی ، نیل الاوطار ، ج 9، ص 110ـ111)، می توان دریافت که اکثر قاطع فقها همین نظر را دارند.- با اینهمه ، برخی فقها با این استدلال که معیار صدق و کذبِ سخن ، انطباق معنای ظاهر آن با واقعیت است نه انطباق معنای مراد با واقعیت ، یا استدلالهای دیگر، توریه را نوعی کذب شمرده اند ( رجوع کنید به میرزای قمی ، ج 1، ص 419؛ رشتی ، ص 262؛ میرزاحسینقلی ، ج 2، ص 14؛ هاشمی شاهرودی ، ج 1، ص 476). شماری دیگر در فرضی که کاربرد لفظ در معنای مراد، از باب مجاز و نیازمند قرائن یا قیودی باشد که در سخن وجود ندارد، آن را مصداق دروغگویی می دانند (برای نمونه رجوع کنید به مکارم شیرازی ، ص 407ـ 408).5- باتوجه به مطالب فوق ، شیعه تاآنجا که می تواند درامورعادی (غیر از موارد ضروری که منجر به نجات شخص ویا جامعه واز این قبیل موارد، ) از توریه پرهیز می کند ، چون ممکن است همانطوری که بعضی از فقها فرموده اند فریب طرف مقابل را به همراه داشته باشد ودچار گناه نیرنگ شود.پانوشتها:(1) نحل، (سوره 16)، آیه 105.(2) جامع السعادات، ج 2، ص 322.(3) بحار الأنوار، ج 72، ص 262، ح 40.(4) کنز العمال، ج 3، ص 623، خ 8220.(5) بحار الأنوار، ج 72، ص 235، در بیان ح 2. و کنز العمال، ج 3، ص 621، خ 8215.(6) محجة البیضاء، ج 5، ص 241. و احیاء العلوم، ج 3، ص 117.(7) محجة البیضاء، ج 5، ص 242. و احیاء العلوم، ج 3، ص 118.(8) کافى، ج 2، ص 340، ح 11.(9) کافى، ج 2، ص 338، ح 3.(10) کافى، ج 2، ص 339، ح 4.(11) بحار الأنوار، ج 72، ص 263، ذیل ح 46.(12) کافى، ج 2، ص 340، ح 9. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image