مقام امامت-مقام پیامبران(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

کدام پیامبران علاوه بر پیامبری به امامت رسیدن؟


پیامبری که قرآن به امام بودن او تصریح دارد حضرت ابراهیم –ع-است . قرآن در مورد مقام امامت ابراهیم –ع- می فرماید :وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ (بقره-124) (به خاطر بیاورید) هنگامى که خداوند ابراهیم را با وسائل گوناگونى آزمود، و او بخوبى از عهده آزمایش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمى رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایسته این مقامند).حضرت ابراهیم علیه السلام از پیامبرانی است که مقام امامت از طرف خداوند به ایشان داده شد. از این آیه مورد بحث اجمالا چنین استفاده مى شود: مقام امامتى که به ابراهیم بعد از پیروزى در همه این آزمونها بخشیده شد. فوق مقام نبوت و رسالت بود.توضیح اینکه: امامت معانى مختلفى دارد:1- امامت به معنى ریاست و زعامت در امور دنیاى مردم (آن چنان که اهل تسنن مى گویند).2- امامت به معنى ریاست در امور دین و دنیا (آن چنان که بعضى دیگر از آنها تفسیر کرده اند).3- امامت عبارت است از تحقق بخشیدن برنامه هاى دینى اعم از حکومت به معنى وسیع کلمه، و اجراى حدود و احکام خدا و اجراى عدالت اجتماعى و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و نبوت بالاتر است، زیرا نبوت و رسالت تنها اخبار از سوى خدا و ابلاغ فرمان او و بشارت و انذار است اما در مورد امامت همه اینها وجود دارد به اضافه اجراى احکام و تربیت نفوس از نظر ظاهر و باطن (البته روشن است که بسیارى از پیامبران داراى مقام امامت نیز بوده اند).در حقیقت مقام امامت، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنى ایصال به مطلوب است، نه فقط ارائه طریق.علاوه بر این هدایت تکوینى را نیز شامل مى شود یعنى تاثیر باطنى و نفوذ روحانى امام و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهاى آماده و هدایت معنوى آنها (دقت کنید).امام از این نظر درست به خورشید مى ماند که با اشعه زندگى بخش خود گیاهان را پرورش مى دهد، و به موجودات زنده جان و حیات مى بخشد نقش امام در حیات معنوى نیز همین نقش است.در قرآن مجید مى خوانیم هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً خدا و فرشتگان او بر شما رحمت و درود مى فرستند تا شما را از تاریکیها به نور رهنمون گردند و او نسبت به مؤمنان مهربان است (احزاب- 43).از این آیه بخوبى استفاده مى شود که رحمتهاى خاص خداوند و امدادهاى غیبى فرشتگان مى تواند مؤمنان را از ظلمتها به نور رهبرى کند.این موضوع در باره امام نیز صادق است، و نیروى باطنى امام و پیامبران بزرگ که مقام امامت را نیز داشته اند و جانشینان آنها براى تربیت افراد مستعد و آماده و خارج ساختن آنان از ظلمت جهل و گمراهى به سوى نور هدایت تاثیر عمیق داشته است.شک نیست که مراد از امامت در آیه مورد بحث معنى سوم است، زیرا از آیات متعدد قرآن استفاده مى شود که در مفهوم امامت مفهوم هدایت افتاده، چنان که در آیه 24 سوره سجده مى خوانیم: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ: و از آنها امامانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت کنند، چون استقامت به خرج دادند و به آیات ما ایمان داشتند.این هدایت به معنى ارائه طریق نیست، زیرا ابراهیم پیش از این، مقام نبوت و رسالت و هدایت به معنى ارائه طریق را داشته است.حاصل اینکه قرائن روشن گواهى مى دهد که مقام امامت که پس از امتحانات مشکل و پیمودن مراحل یقین و شجاعت و استقامت به ابراهیم بخشیده شد غیر از مقام هدایت به معنى بشارت و ابلاغ و انذار بوده است.پس هدایتى که در مفهوم امامت افتاده چیزى جز ایصال به مطلوب و تحقق بخشیدن روح مذهب و پیاده کردن برنامه هاى تربیتى در نفوس آماده نیست.این حقیقت اجمالا در حدیث پر معنى و جالبى از امام صادق ع نقل شده:ان اللَّه تبارک و تعالى اتخذ ابراهیم عبدا قبل ان یتخذه نبیا، و ان اللَّه اتخذه نبیا قبل ان یتخذه رسولا، و ان اللَّه اتخذه رسولا قبل ان یتخذه خلیلا، و ان اللَّه اتخذه خلیلا قبل ان یجعله اماما، فلما جمع له الاشیاء قالَ: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قال: فمن عظمها فى عین ابراهیم قالَ: وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ قال: لا یکون السفیه امام التقى: خداوند ابراهیم را بنده خاص خود قرار داد پیش از آنکه پیامبرش قرار دهد، و خداوند او را به عنوان نبى انتخاب کرد پیش از آنکه او را رسول خود سازد، و او را رسول خود انتخاب کرد پیش از آنکه او را به عنوان خلیل خود برگزیند، و او را خلیل خود قرار داد پیش از آنکه او را امام قرار دهد، هنگامى که همه این مقامات را جمع کرد فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم، این مقام به قدرى در نظر ابراهیم بزرگ جلوه کرد که عرض نمود: خداوندا از دودمان من نیز امامانى انتخاب کن، فرمود: پیمان من به ستمکاران آنها نمى رسد ... یعنى شخص سفیه هرگز امام افراد با تقوا نخواهد شد.بطورى که از اشارات موجود در آیات و تعبیرات مختلفى که در احادیث وارد شده بر مى آید کسانى که از طرف خدا ماموریت داشتند داراى مقامات مختلفى بودند:1- مقام نبوت- یعنى دریافت وحى از خداوند، بنا بر این نبى کسى است که وحى بر او نازل مى شود و آنچه را بوسیله وحى دریافت مى دارد چنان که مردم از او بخواهند در اختیار آنها مى گذارد.2- مقام رسالت- یعنى مقام ابلاغ وحى و تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهى بخشیدن، بنا بر این رسول کسى است که موظف است در حوزه ماموریت خود به تلاش و کوشش بر خیزد و از هر وسیله اى براى دعوت مردم به سوى خدا و ابلاغ فرمان او استفاده کند، و براى یک انقلاب فرهنگى و فکرى و عقیدتى تلاش نماید.3- مقام امامت- یعنى رهبرى و پیشوایى خلق، در واقع امام کسى است که با تشکیل یک حکومت الهى و بدست آوردن قدرتهاى لازم، سعى مى کند احکام خدا را عملا اجرا و پیاده نماید و اگر هم نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجراى احکام مى کوشد.به عبارت دیگر وظیفه امام اجراى دستورات الهى است در حالى که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات مى باشد، و باز به تعبیر دیگر، رسول ارائه طریق مى کند ولى امام ایصال به مطلوب مى نماید (علاوه بر وظائف سنگین دیگرى که قبلا اشاره شد).ناگفته پیدا است که بسیارى از پیامبران مانند پیامبر اسلام ص هر سه مقام را داشتند هم دریافت وحى مى کردند، هم تبلیغ فرمانهاى الهى، و هم در تشکیل حکومت و اجراى احکام تلاش مى کردند و هم از طریق باطنى به تربیت نفوس مى پرداختند.کوتاه سخن اینکه: امامت همان مقام رهبرى همه جانبه مادى و معنوى جسمى و روحانى و ظاهرى و باطنى است، امام رئیس حکومت و پیشواى اجتماع و رهبر مذهبى و مربى اخلاق و رهبر باطنى و درونى است.امام از یک سو با نیروى مرموز معنوى خود افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنى رهبرى مى کند.با قدرت علمى خود افراد نادان را تعلیم مى دهد.و با نیروى حکومت خویش یا قدرتهاى اجرایى دیگر، اصول عدالت را اجرا مى نماید.از آنچه در بیان حقیقت امامت گفتیم بخوبى استفاده مى شود که ممکن است کسى مقام پیامبرى و تبلیغ و رسالت را داشته باشد و امام مقام امامت در او نباشد، این مقام، نیازمند به شایستگى فراوان در جمیع جهات است و همان مقامى است که ابراهیم پس از آن همه امتحانات و شایستگى ها پیدا کرد، و این آخرین حلقه سیر تکاملى ابراهیم بود.آنها که گمان مى کنند منظور از امامت تنها فرد شایسته و نمونه بودن است گویا به این حقیقت توجه ندارند که چنین مطلبى از آغاز نبوت در ابراهیم بوده.و آنها که گمان مى کنند منظور از امامت سرمشق و الگو بودن براى مردم بوده باید به آنها گفت این صفت براى ابراهیم و تمامى انبیاء و رسل از آغاز دعوت نبوت وجود دارد و به همین دلیل پیامبر باید معصوم باشد چرا که اعمالش الگو است.بنا بر این مقام امامت، مقامى است بالاتر از اینها و حتى برتر از نبوت و رسالت و این همان مقامى است که ابراهیم پس از امتحان شایستگى از طرف خداوند دریافت داشت.تفسیر نمونه، ج 1، ص: 438 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image