حفظ نظام اسلامی-امام(ره) و حفظ نظام /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

اینجانب سخنی از امام خمینی(ره) مدتی پیش در سیمای جمهوری اسلامی شنیدم به این مضمون که : حفظ نظام جمهوری اسلامی از حفظ فرد حتی اگر آن فرد امام زمان (ع) باشد مهم تراست زیرا تمام انبیاء و شخص رسول اکرم (ص) و امام زمان (ع) برای اسلام و حفظ اسلام آمده اند ... اینجانب به دنبال این سخنرانی امام گشتم اما نتوانستم منبع آن را و زمان سخنرانی ایشان را پیدا کنم در صورت امکان منبع و زمان این سخنرانی را برای اینجانب ارسال نمایید . البته این مطلب مضمون سخنان حضرت امام بود که خدمتتان عرض کردم .


1 اصل مطلبى که به آن اشاره فرموده اید چنین مى باشد : « امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح‌ع ریزى مى‌کنند براى این‌ع که این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شکست بدهند و نابود کنند و این یک تکلیف الهى است براى همه که اهمّ تکلیفهایى است که خدا دارد یعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر ولو امام عصر ( عج ) باشد ، اهمّیتش بیشتر است . براى این‌که امام عصر هم خودش را فدا مى‌کند براى اسلام . همه ى انبیا از صدر عالم تا حالا که آمدند ، براى کلمه ى حقّ و براى دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند . پیامبر اکرم آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متحمل و متکفل شدند و جانبازى‌ها را کردند همه براى حفظ اسلام است . اسلام یک ودیعه الهى است پیش ملّتها که این ودیعه الهى براى تربیت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ این بر همه کس واجب عینى است . یعنى همه چیز هستیم مکلف هستیم حفظ کنیم تا آن وقتى که یک عده‌اى قائم بشوند براى حفظ او که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته مى‌شود . امروز ایجاد اختلاف ، هر اختلافى باشد ، و کارهایى که اختلاف انگیز است ، هر کارى باشد و با هر اسمى باشد ، این مضرّ به اسلام است و مضرّ به انقلاب است . » منبع : صحیفه نور ، ج 15 ، ص 221 به نقل از سایت پایگاه حوزه {L= (http://www.hawzah.net) =L} صحیفه نور ، ج 19 ، ص 275 به نقل از سایت تبیان {L= (http://www.tebyan.net) =L} 2 مضمون آن کلام که فرمودید ، در بیانات دیگر حضرت امام ( ره ) نیز به چشم مى خورد براى نمونه به چند مورد اشاره مى کنیم . « حکومت که شعبه اى از ولایت مطلقه ى رسول الله ( ص ) است یکى از احکام اولیه ى اسلام است و مقدم برتمام احکام فرعیه حتى نماز و روزه و حجّ است » ( صحیفه نور ، ج 20 ، ص 170 ) « مسئله حفظ نظام جمهورى اسلامى . . . از اهمّ واجبات عقلى و شرعى است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمى‌کند » ( صحیفه امام ج 19 ص 153 ) « حفظ جمهورى اسلامى . . . حفظ اسلام است » ( صحیفه امام ج 14 ص 141 ) « حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است ، که انبیاى عظام از آدم تا خاتم النبیین ( ص ) در راه آن کوشش و فداکارى جان‌فرسا نموده‌اند و هیچ مانعى آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام ( ع ) با کوششهاى توان‌فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند » ( صحیفه امام ج 21 ص 403 ) حفظ جان افراد و حتّى حفظ جان حاکم اسلامى که رسول خدا ( ص ) و ائمه ( ع ) نیز از مصادیق حاکم اسلامى اند جزء احکام فرعیّه اسلام مى باشند . نماز عمود اسلام است و کار عمود ( ستون ) ، حفاظت از کلّ بناست . حاکم اسلامى نیز مجرى اسلام مى باشد . لذا نه ستون اسلام با خود اسلام برابرى مى کند نه حیات دنیوى مجرى آن . اصل اسلام ، که یک نظام منسجم مى باشد ، ارجحیّت بر برخى اجزاء و حیات دنیوى مجریانش دارد و حکومت اسلامى ، نمود بیرونى این نظام منسجم فکرى است . لذا حفظ نظام اسلام چه در بُعد نظرى و چه در بُعد عملى اولویّت بر هر امر دیگرى دارد . بر همین اساس است که حضرت على ( ع ) در لیله المبیت ، جاى پیامبر ( ص ) خوابید . چون در آن موقعیّت ، حفظ جان رسول خدا ( ص ) عین حفظ اسلام بود بخصوص که حضرتش براى تشکیل حکومت اسلامى راهى مدینه بود . و حفظ اسلام بر حفظ جان على ( ع ) ارجحیّت دارد . باز بر همین اساس است که امام حسین ( ع ) ، با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت ، دست به قیام بر ضدّ یزید زد . چون اصل اسلام را در حیطه ى عمل ، در خطر مى دید . شاهد این ادّعا آن است که وقتى مروان به حضرتش پیشنهاد نمود که با یزید بیعت کند ، فرمودند : « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ ما از آنِ خداییم و به سوى او بازگردنده ایم . پس به اسلام باید والسّلام گفت ( با اسلام باید وداع نمود ) چون امّت به حاکمى چون یزید مبتلا گشته است » ( بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 326 ) . شکّ نیست که با وجود امام معصوم ، امثال یزید نمى توانند نظام فکرى اسلام را نابود سازند چون این نظام در وجود معصوم ، تبلور دارد . امّا امثال یزید مى توانند مانع از نمود بیرونى این نظام شوند . لذا امام حسین ( ع ) جان خود را فدا مى کند تا اجازه ى چنین کارى را ندهد . چون وقتى فرزند رسول خدا ( ص ) توسّط یزید کشته شد ، دیگر یزید نمى تواند به نام اسلام ، حکومت نماید و مردم نمى پذیرند که او حقیقتاً خلیفه ى رسول خداست . امّا اگر این اتّفاق نمى افتاد ، او با نام اسلام ، حکومت مى کرد و افکار رژیم اموى به عنوان اسلام ترویج مى گشت و اسلام حقیقى عملاً از بین مى رفت . کما اینکه اگر حضرت على ( ع ) براى مصون ماندن از آزارها با ابوبکر بیعت مى نمود یا حضرت زهرا ( س ) در دفاع از حقّ کوتاه مى آمد ، ما امروز چیزى به نام اسلام راستین در اختیار نداشتیم . آن بزرگواران در برابر ابوبکر چنان رفتار نمودند که مشروعیّت او به عنوان خلیفه ى رسول خدا ( ص ) براى همیشه ى تاریخ ، زیر سوال رفت . البته توجّه شود که امام حسین ( ع ) ، جان خودش را فداى اسلام مى کند نه امامت خودش را . امامت ، اصل اسلام مى باشد و امام معصوم ، عین خود اسلام است . لذا همان گونه که همه چیز باید فداى اسلام شود ، همه چیز باید فداى امامت نیز بشود . امّا امامت قائم به فرد نیست تا با فدا شدن آن فرد ، امامت نیز فدا گردد . امام حسین ( ع ) شخص خود را فداى اسلام نمود ، امّا امامتش به امام سجّاد ( ع ) منتقل گشت . امروز نیز اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامى و حفظ شخص ولىّ فقیه یا حفظ شخص امام زمان ( عج ) ، حفظ نظام اسلامى ، واجبتر است . چرا که با حفظ نظام اسلامى ، ولایت نیز حفظ مى گردد امّا نه در وجود شخص خاصّى . لذا رسول خدا ( ص ) از دنیا رفت و جاى او را امیرمومنان ( ع ) گرفت و با رفتن او ، اسلام نرفت . و به همین ترتیب ائمه ( ع ) یک به یک به دیار باقى شتافتند و هیچگاه جایشان خالى نماند . با رفتن شخص امام زمان ( عج ) نیز خداوند متعال ، زمین را خالى از حجّت نمى گذارد . لذا طبق روایات ، آنگاه که حضرتش ظهور کرده ، مدّتى حکومت نموده و رحلت فرمودند ، امام حسین ( ع ) رجعت نموده و حکومت مى کنند . لذا اسلام ، قائم به شخص امام نیست بلکه قائم به اصل امامت است . حقیقت امر این است که امروز و در زمان غیبت معصوم ، اسلام در قالب جمهورى اسلامى ایران و نظریّه ولایت فقیه نمودار گشته و در حال به اجرا در آمدن است اگر چه هنوز بسیار فاصله داریم با آن روز که موانع برطرف شوند و اسلام ، تمام و کمال به اجرا درآید . ولى به هر حال ، امروز اسلام با این نظام شناخته مى شود . لذا شکست این نظام و آسیب دیدن ولایت فقیه نه شخص ولىّ فقیه مساوى است با شکست اسلام . اگر خداى ناکرده این نظام برافتد ، صدها سال طول مى کشد تا اسلام راستین بتواند دوباره سر بلند نماید . بر همین مبنا بود که امام ( ره ) فرمودند : « حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمّه اى است که گاهى غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز مى گردد » ( صحیفه امام ، ج 20 ، ص 176 ) . خلاصه ى بحث آنکه : اصل امامت و اسلام ، دو چیز نیستند بلکه یک حقیقت مى باشند . لذا معنى ندارد که حفظ اسلام واجبتر از حفظ اصل امامت باشد چون معنى ندارد که یک چیز ، از خودش واجبتر باشد . لذا امیرمومنان ( ع ) شخصش خانه نشین شد ولى بعد از آنکه امامت ابوبکر را دچار مشل مشروعیّت نمود و اصل امامت را اثبات کرد . امّا شخص امام ، تنها مجرى اسلام و محلّ ظهور اصل امامت است . لذا اگر امر دائر شد بین حفظ اسلام ( حفظ اصل امامت و به تَبَع آن ولایت فقیه ) و حفظ شخص امام یا ولىّ فقیه ، حفظ اسلام ، مقدّم است . چون با رفتن شخص امام یا ولىّ فقیه ، مشکلى براى اصل اسلام ایجاد نمى شود و جاى آن شخص را شخص دیگرى مى گیرد و خداوند متعال ، هیچگاه دین خود را قائم به فرد قرار نداده است . لذا فرمود : « وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللَّهُ الشَّاکِرینَ محمد ( ص ) فقط فرستاده ى خداست و پیش از او ، فرستادگان دیگرى نیز بودند آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود ، شما به عقب برمى‌گردید ؟ و هر کس به عقب باز گردد ، هرگز به خدا ضررى نمى‌زند و خداوند به زودى شاکران را پاداش خواهد داد » ( آل‌عمران : 144 ) 3 مضمون بیانات حضرت امام ( ره ) در کلام خلف صالح او نیز نمودار مى باشد . مقام معظّم رهبرى در 14 خرداد 1389 ضمن خطبه هاى نماز جمعه فرمودند : « فکر اسلام ناب ، فکر همیشگى امام بزرگوار ما بود مخصوص دوران جمهورى اسلامى نبود منتها تحقق اسلام ناب ، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامى امکانپذیر نبود . اگر نظام سیاسى کشور بر پایه‌ى شریعت اسلامى و تفکر اسلامى نباشد ، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم ، با زورگویان عالم ، با زورگویان یک جامعه ، مبارزه‌ى واقعى و حقیقى بکند . لذا امام حراست و صیانت از جمهورى اسلامى را اوجب واجبات مى دانست . « اوجب واجبات » ، نه « از اوجب واجبات » . واجب‌ترین واجبها ، صیانت از جمهورى اسلامى است چون صیانت اسلام - به معناى حقیقى کلمه - وابسته‌ى به صیانت از نظام سیاسى اسلامى است . بدون نظام سیاسى ، امکان ندارد » . ما واجبات داریم مثل حفظ جان مومن ، حفظ جان حاکم اسلامى ، نماز و روزه و حجّ و حجاب و . . . و از بین اینها ، برخى ها اوجب هستند مثل حفظ جان مومن و حفظ جان حاکم اسلامى . لذا اگر امر دائر شود بین ترک نماز و ترک حفظ جان مومن یا حاکم اسلامى ، باید نماز ترک شود . باز از بین همین اوجب واجبها ، یکى از همه مهمّتر مى باشد که آن را « اوجب واجبات » مى گویند نه « از اوجب واجبات » . از نظر امام راحل ( ره ) و مقام معظّم رهبرى ، آن امرى که اکنون « اوجب واجبات » است ، حفظ نظام اسلامى است . چرا که نابودى آن ، نابودى اصل اسلام را در پى دارد . اینجاست که شخصى چون امام حسین ( ع ) خود را فدا مى کند تا سدّ راه این نابودى شود . لذا اگر امام حسین ( ع ) شهید این راه نمى گشت الآن یقیناً چیزى به نام اسلام راستین ، وجود خارجى نداشت . اشاره به همین حقیقت است کلام برخى اهل دقّت که فرمودند : « الاسلام محمّدىّ الحدوث و حسینىّ البقاء » . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image