کلام /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

در مورد امامان معصوم(عليهم السلام)و اطمينان به احاديث آن ها دچار شك و ترديد شده ام لطفاً مرا راهنمایی نماييد؟


شک دو قسم است: 1. شكّي كه مقدّمة يقين است و ترديدی كه پل عبور به اطمينان است و پرسشی كه مقدمه وصول است و اضطرابی كه مقدمه آرامش است. 2. شكی كه در درون جان ما اقامت گزيده است، و به صورت يك ناهنجاری روانی و وسواس روحی در آمده است. اگر شكّ از نوع اوّل باشد بسيار خوب و لازم است و معمولاً بسياری از انسان های انديشمند آزاد انديش برای رسيدن به يقين در باورهای خود، ابتدا دچار شك، ترديد، اضطراب و تزلزل و پرسش مي شوند و همين انگيزه ای براي رسيدن به اطمينان و آرامش و يقين و پاسخ حقيقی می شود. «شك معبر خوب و لازمي است هر چند منزل و توقّفگاه نامناسبی است. اسلام كه اين همه دعوت به تفكر و ايقان مي كند، بطور ضمنی می فهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شكّ و ترديد است و با تفكر و انديشه صحيح بايد به سر منزل يقين و اطمينان برسد. يكی از حكما می گويد: «فائده گفتار ما را همين بس كه تو را به شكّ و ترديد می اندازد تا در جستجوی تحقيق و ايقان بر آيی.» شك، نا آرامی است، اما هرآرامشی بر اين نا آرامی ترجيح ندارد. حيوان شك نمی كند، ولی آيا به مرحله ايمان و ايقان رسيده است؟!آن نوع آرامش، آرامش پايين شكّ است،بر خلاف آرامش اهل ايقان كه بالای شك است....آن چه می تواند مایه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد، او را به سوی تحقيق نراند...» اما راه رهایی از شك وگذر و رسيدن به اطمينان، عبارت است از تفكر صحيح و به روش صحيح و پس از آن توجه به مبدأ فيّاض عالم هستی كه رحمت بيكرانش به همه رسيده و باران لطفش به همه جا باريده است. كسب معرفت صحيح، هم تكليف عقلانی هر انسانی است و هم راه رسيدن به يقين و انسانيت و عمل صالح. در مورد سؤال مطرح شده، ابتدا ما بايد معرفت كامل و صحيح در حدّ خودمان نسبت به امامت و جايگاه آن و نيز سخنان امام(عليه السلام) كسب كنيم تا پايه ارزش و اهميّت سخنان و كلام معصوم را بشناسيم چرا كه عدم معرفت يا معرفت ناقص، ريشه شك ها و ترديدهایی است كه چه بسا اگر پاسخی درخور دريافت نشود تبديل به شك پاينده و وسواس روحی و روانی شود. 1. امام، خليفه الله الاعظم و بزرگترين نماد اسماء و صفات الهی و آينه تمام نمای كمال مطلق حضرت أحديت است، لذا هر صفت كمالی كه در خداوند به نحو اطلاق و استقلال وجود دارد در آينه وجود امام معصوم نيز وجود دارد و فرق ميان خدا و امام معصوم تنها در اين است كه او خالق و واجب الوجود بالذات است و امام، مخلوق خدا و ممكن الوجود است و هرچه دارد از خداست، لذا اوصافی چون علم، قدرت، راستگویی (صدق)، حكمت، عدالت و... همه و همه در امام به نحو اتم و اكمل وجود دارد، ضمن اين كه امام، صاحب عصمت است، عصمت يعنی مصونيّت از هر خطایی عمدی و سهوی و از هر اشتباه چه در انديشه و پندار يا در رفتار و كردار و يا در سخن و گفتار پس امامان معصوم(عليهم السلام)در همه اين ها معصوم هستند و هيچ خطایی در سخن ورفتار و انديشه آن ها راه ندارد چرا كه متّصل به غيب و اقيانوس كمالات الاهی هستند. 2.سخن امام(عليه السلام) الهام چرا كه امام به علم غيب الهی وصل است. در ضمن روايتی امام رضا( عليه السلام) فرمودند: « آيا خداوند نمي گويد: عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه أحداً الا من ارتضي من رسول دانای غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمی سازد، مگر رسولانی كه آنان را برگزيده است»، پس رسول الله ( صلي الله عليه و آله ) نزد خداوند برگزيده (مرتَضي) است و ما وارثان آن رسولی هستيم كه خداوند او را بر آن چه از غيبش كه خواهد آگاه ساخته است، پس ما، آن چه گذشته است و آن چه مي آيد تا روز قيامت را مي دانيم.» پس هر آن چه خداوند به پيامبرش عطا فرموده بالتّبع به امامان معصوم رسيده است. خداوند به پيامبر وحی فرستاد و بر امامان(عليه السلام) نيز وحي مي فرستد با اين تفاوت كه وحی نبوت و رسالت اختصاص به پيامبر دارد و به امام(عليه السلام)، الهام و افهام می شود همان گونه كه خداوند در مورد پيامبر فرمود: و ما ينطِقُ عنِ الهوی،اِن هو الاّ وحيٌ يوُحی ، علّمَهُ شديد القُوی... هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گويد، آن چه می گويد چيزی جز وحی كه بر او نازل شده نيست، آن كس كه قدرت عظيمی دارد (جبرئيل امين) او را تعليم داده است؛ امام معصوم نيز از روی هوای نفس سخن نمي گويد و كلامش وحی الهی است كه به كانون علم الهی متصل است. 3. از آن جا كه علم الهی، حاكی از واقعيت و حقيقت است لذا علوم معصومين(عليه السلام) كه در سخنان و كردار آن ها جلوه گر شده است نيز حاكی از واقعيت است و علوم معصومين(عليه السلام) را نبايد با علوم خود مقايسه كنيم كه به هزاران جهل آميخته است و است و در معرض زوال؛ و ممكن است چندی ديگر خطای آن آشكار شود. علم امام، عين واقع و متن حق است و زوال ناپذير و است و هرگز جهل در ساحت آن راه ندارد. پس معيار حق، سخن معصوم و رفتار و كردار معصوم است، البته در اين جا سخنی لازم به ذكر است و آن اين كه چون در دوران ما دسترسی مستقيم به امام معصوم( عليه السلام ) نيست و فاصله ما با امامان گذشته زياد است و ممكن است دست جعل و تحريف و خطا در كلمات منقول از امامان معصوم ( عليهم السلام ) راه يافته باشد، لذا اصول و قواعدی براي تشخيص روايت و حديث درست از نادرست وجود دارد، كه با آن معيار مي توانيم كلام واقعی معصوم را تشخيص دهيم و بر طبق آن عمل كنيم. هر چند در برخی موارد، چون كلام معصوم(عليه السلام) سطح بسيار بالایی دارد و فهم آن كار همگان نيست، لذا احتياج به تخصّص دارد كه عالمان دين، متخصصان فهم كلام معصومند، و اگر كلام عالمان راستين برای ما مقدّس است براي اين است كه كلام عالمان،تفسير كلام امام معصوم( عليه السلام) است و كلام امام، مقدس است. در زيارت جامعه كبيره آمده است: «كلامُكُم نورٌ و اَمرُكم رُشدٌ و وَصيتكم التقوي» سخن شما نوراست و دستور شما ماية رشد است و سفارش شما به تقوا و پرهيزگاري است. 4.گاه شك و ترديد در كلام معصوم(عليه السلام)كه در اسلوب زمان خود ادا فرموده اند ريشه روانشناختی دارد به اين معنا كه گمان مي كنيم چون به اسلوب زمان ما ادا نشده است، لذا به درد روزگار ما نمی خورد و هستند انسان هايي ديگر كه كلماتی در قالب روز گفته اند، كه بسيار هم زيباست، اما اين يك مغالطه خطرناك است. هر سخن يك محتوا دارد و يك قالب، مسلماً امام معصوم در خور فهم اهل زمان خود و در قالب كلام اهل زمان خود سخن مي گويد اما اين مطلب، ـ طبق بيانات گذشته ـ محتوای كلام امام را تغيير نمي دهد، كلام امام چه در قالب و چه در محتوا نور است و متصل به علم غيب كه متن حق واقع است، بنا بر اين كلام او با هيچ بشری نمي تواند مقايسه شود. 5. در حديث موثّقي از امام محمد باقر (عليه السلام) ، نقل شده است كه به دو تن از شيعيان زيدي مذهب كه مطرود امام بوده اند فرمود:« شرِّقا و غرِّبا فلا تَجِدانِ علماً صحيحاً الّا شيئاً خرج من عندنا اهلِ البيت.» به مشرق برويد و به مغرب برويد، علم درستی جز آن چه از ما اهل بيت تراوش می كند، نخواهيد يافت. 6. امام باقر ( عليه السلام ) فرمود: « رسول خدا( صلی الله عليه و آله) فرمود: حديث آل محمد صعب و مستصعب است (دشوار فهم است و فهم آن كار هر كسي نيست)، جز فرشته مقرّب يا پيغمبر مُرسل يا بنده‌ای كه خدا دلش را به ايمان آزموده، به آن ايمان نياورد. پس هر حديثی كه از آل محمد( صلی الله عليه و آله) به شما رسيد در برابر آن آرامش دل يافتيد و آن را آشنا ديديد، بپذيريد و هر حديثی را كه دلتان از آن رميد و نا آشنايش ديديد، آن را به خدا و پيغمبر و عالم آل محمد ( صلی الله عليه و آله) رد كنيد، همانا هلاك شده كسی است كه حديثی را كه تحمل ندارد برايش بازگو كنند (حديثی را كه توان فهم آن را ندارد)، و او بگويد بخدا اين چنين نيست، و انكار مساوی كفر است. نتيجه اين كه امام معصوم، مظهر كمالات خدايی است و صاحب عصمت و علم لدنّی و غيبی است كه هرگز خطا بر نمی دارد و علوم او كه در سخنان او جلوه گر است متن واقع و حق است و علم صحيح و حق تنها در مكتب اهل بيت يافت مي شود. البته مشخص است كه مقصود از علم، علم به مبدأ و معاد عالم و روش زندگی و راه وصول به سعادت حقيقی در انديشه و اخلاق و عمل است نه علوم طبيعی و رياضی، هر چند امامان معصوم به اذن الهی در تمام علوم سرآمد روزگارند، اما آن چه مهم تر است آن علم ذكر شده است، كه هيچ كس جز معصومان و كسانی كه در مكتب آن ها پرورش يافته اند آن علم را ندارد. بنا بر اين در حقانيت كلام معصوم جای هيچ گونه ترديدی باقی نمی ماند. سخن آخر اين كه با برقراری ارتباط روحی و صميمی با خداوند و معصومين و به ويژه امام حيّ و حاضر، موعود عشق و مهربانی حضرت مهدی صاحب الزمان (ارواحنا فداه) و با توسل به ايشان، دل خود را به آرامش و يقين مي توان رساند و مطمئنا با اين توجه روحانی و معنوی صادقانه، نتيجه خواهيم گرفت. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image