علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

معناي واژههای بني اسرائيل، فرعون، موسي، ابراهيم، نوح،عاد، هود، ثمود، صالح، لوط، أيکه، شعيب که در قرآن آمده چیست؟


قرآن کريم کتاب هدايت بشر است و براي تحقق اين آرمان از راه هاي مختلف و متعدد استفاده مي نمايد و يکي از روش ها و طرقي که قرآن براي هدايت انسان از آن بهره گرفته است بيان تاريخ پيشينيان، مخصوصا تاريخ انبياء و اقوام و ملت هايي است که روزي بر بخش هاي عظيمي از زمين فرمانروايي داشتند و سپس منقرض شدند. بهترين درس هاي عبرت در تاريخ نهفته است و قرآن و روايات با همين رويکرد به سراغ تاريخ مي روند و از آن در جهت هدايت بشر بهره مي گيرند و لذا نحوه بيان قرآن در اين زمينه با بيان کتاب هاي تاريخي تفاوت دارد زيرا قرآن تنها به ذکر وقايع بسنده نمي کند بلکه به سراغ ريشه ها رفته و از آن راه سري به اصل واقعه مي زند و نتيجه گيري مي نمايد. اگر به دقت و درستي نگريسته شود روشن خواهد شد، که تاريخ آزمايشگاه مسائل گوناگون زندگي بشر است و آنچه را انسان در ذهن خود با دلائل عقلي ترسيم مي کند در صفحات تاريخ به صورت عيني باز مي يابد و با توجه به اينکه مطمئن ترين معلومات آن است که جنبه حسي داشته باشد، نقش بيان سرگذشت اقوام و شخصيت هاي بزرگ را در نشان دادن واقعيات زندگي به خوبي مي توان درک کرد. انسان با چشم خود در صفحات تاريخ، شکست مرگباري که دامن يک ملت را بر اثر اختلاف مي گيرد مي بيند و همين گونه پيروزي درخشان قوم ديگر را در سايه اتحاد و همبستگي آنان مشاهده مي کند. امام علي ـ عليه السلام ـ در يکي از سخنان تاريخي خود که در لابلاي وصايايش به فرزند بزرگوارش امام حسن ـ عليه السلام ـ کرده چنين مي فرمايد: «فرزندم من هر چند عمر پيشينيان را يکجا نداشته ام ولي در اعمال آنها نظر افکندم، در اخبارشان انديشه نمودم و در آثار شان به سير و سياحت پرداختم آنچنان که گوئيم همچون يکي از آنها شدم بلکه گوئي من بخاطر آنچه از تجربيات تاريخ آنان دريافته ام با اولين و آخرين آنها عمر کرده ام». دراين ميان سرگذشت برخي از انبياء و اقوام شان بسيار تکان دهنده و آموزنده است که در قرآن آمده و در نوشتار حاضر به طور اجمال اشاره مي شود: 1. اولین واژه مورد بحث « نوح » است. نوح یکی از پیامبران الهی است. آن حضرت بلافاصله بعد از بعثت به سوي قومش آمده و اعلام کرد که من بيم دهنده آشکاري هستم (هود / 25) سپس محتواي رسالت خود را که دعوت به توحيد است بيان نمود اما عکس العمل طاغوت ها و صاحبان زر و زور در برابر دعوت حضرت نوح جز استدلال هاي بي اساس و عذر هاي واهي نبود و در همين راستا گفتند اي نوح ما در اطراف تو و در ميان آنهائي که از تو پيروي کرده اند کسي جز يک عده جوانان کم سن و سال و بي خبر نمي بينيم (سوره هود / 27) آنها ارزش و معيار شخصيت را گم کرده بودند و ثروت و مال، خانه و مرکبِ گرانقيمت را به عنوان معيار سنجش به حساب آورده و تقوي و حقجوئي را که در طبقات کم درآمد بسيار و در طبقات اشرافي کم است ناديده گرفتند تا بالاخره لجاجت شان منجر به غرق شدن آنها شد و آب از درون تنور جوشيدن گرفت. (هود / 40). 2. دومین واژه بني اسرائيل و نيز «أسباط» است که بر فرزندان حضرت يعقوب اطلاق مي شود.اسرائيل به معناي بنده خدا و أسباط جمع سبط است که به معناي اولاد است و لذا به کساني که از نسل حضرت يعقوب بوده بني اسرائيل و سبطي گفته مي شود چون اسرائيل اسم يعقوب پيامبر و به معناي عبدالله و صفوة الله است. و به کساني که از طائفه «قبط» است ( یکی از طایفههای مصر ) قبطي گفته مي شود. و فرعون از همين طائفه بوده که در مقابل حضرت موسي ـ عليه السلام ـ طغیان کرده و فرزندان يعقوب را به استعمار کشيده بود. حضرت موسي و سبطيان از يک طرف و فرعون و قبطيان از طرف ديگر سرگذشت پرماجرايي در قرآن کريم دارند و در مناسب هاي مختلف روي فراز هاي زندگي موسي و بني اسرائيل و فرعونيان در جاي جاي قرآن تکيه شده است که دوران تولد موسي وحوادث اين دوره، دوران فرار از مصر و زندگي در مدين در محضر شعيب پيامبر، دوران بعثت و درگيري موسي ـ عليه السلام ـ با دستگاه فرعون و بالاخره دوران نجات موسي و بني اسرائيل از چنگال فرعونيان و حوادثي که هنگام ورود به بيت المقدس بر آنها گذشت، از مهم ترين فراز هاي تاريخ بني اسرائيل و فرعونيان است. 3. واژه دیگر مورد بحث « ابراهیم » است. اين واژه در اصل به معناي زمين سخت است. ابراهيم خليل يکي از پيامبران اولوالعزم که از طائفهای به اسم «کلدة» است و «کلدة» اسم شخصي است، که قوم ابراهيم به او منتهي مي شود. نام حضرت ابراهيم 69 مرتبه در قرآن کريم ذکر شده و در آيات قرآن از آن حضرت ستايش فراوان شده او از هر نظر اسوه و نمونه يک انسان کامل مي باشد (ص / 47، نحل / 122، نحل / 120 و...). آن حضرت در سرزمين بابل که تحت سيطره نمرود بن کنعان بود به دنيا آمد. سرگذشت و دوران رشد او در غار و سپس دوران مبارزه آن حضرت با بت پرستان و شکستن بت ها و قرار گرفتن در ميان شعله هاي آتش به جرم حقگوئي و دعوت به حق و اهانت به بت ها و... هر کدام درس هاي آموزنده اي است که از مطالعه آن مي توان صبر و استقامت در راه حق را آموخت. 4. هود يکي از پيامبران الهي است که به سوي قوم عاد مبعوث شد. «عاد» اسم شخصي بوده که قوم عاد به او منتسب هستند، اين قوم در سرزمين احقاف يا يمن زندگي مي کردند، قامت هاي بلند و اندامي نيرومند داشته و از نظر تمدن نيز شهرهاي آباد و زمين هاي خرم و سرسبز و باغ هاي پرطراوت داشتند. در آيه 50 از سوره هود قرآن کريم از هود به عنوان برادر قوم عاد ياد کرده و اين تعبير يا به آن جهت است که هود با اين قوم در ريشه نسب با هم مشترکند يا به اين جهت که رفتار هود همانند سائر انبيا، با قوم خود کاملا برادرانه بود نه در شکل يک امير. به هر حال هودِ پيامبر، بخاطر مأموريتِ خود، قومش را به توحيد و نفي هر گونه شرک دعوت نمود. اما قوم سرکش و مغرور هود در برابر او ایستاده و گفتند: اي هود تو دليل روشني براي ما نياورده اي و ما هرگز بخاطر سخنان تو دست از دامن بت ها و خدايا نمان بر نمي داريم، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد. (هود / 53). آنهايي که به هود پيامبر ايمان آوردند هنگام نزول عذاب الهي همراه هود نجات يافتند اما آنهائي که در مقابل دعوت هود لجاجت به خرج دادند در اثر تندباد وحشتناک و سردي که استمرار داشت همچون تنه هاي نخل ريشه کن شدند (آيه 19 و 20 سوره هود). قرآن کريم درسوره ذاريات آيه 41 مي فرمايد: در سرگذشت قوم عاد آيت و عبرتي است در آن هنگام که باد... . 5. صالح يکي ديگر از پيامبران الهي است که به سوي قوم «ثمود» مبعوث شد. اين کلمه از ماده ثمد و در اصل به معناي آب اندک مي باشد و ثمود اسم جد قوم صالح پيامبر است و ثمود فرزند عاثر بن آدم بن سام بن نوح مي باشد. و به نسل و فرزندان ثمود «قوم ثمود» گفته مي شود که در سرزميني به نام «وادي القري» ميان مدينه و شام زندگي مرفهي داشته اند اما بر اثر سرکشی و طغيان چنان از ميان رفتند که امروز اثري از آنها نيست. قرآن در مورد اين قوم از زبان صالح پيامبر حکايت مي کند که به آنان گفت: « شما گمان مي کنيد در اين باغ ها و چشمه ها در اين زراعت ها و نخل ها که ميوه هاي شيرين و شاداب و رسيده دارند، براي هميشه خواهيد ماند». و به آنان گفت: «به خاطر داشته باشيد که خدا شما را جانشيان قوم عاد قرار داد و در زمين مستقر ساخت». قوم ثمود با انکار معاد و تکذيب پيامبران (شعرا / 141) بر لجاجت خود در مقابل دعوت به حق صالح ادامه دادند و پيامبر آنان از طرف خدا معجزه اي آورد که همان ناقه صالح پيامبر است و به آنان گفت به اين ناقه آسيبي نرسانيد که دچار عذاب الهي مي شويد (هود / 64). مشخصات اين ناقه به طور کامل در قرآن نيامده ولي از آيات کلام الله مجيد (شعرا / 155 و قمر 28 و شمس / 13) استفاده مي شود که شتري عادي نبوده بين قوم ثمود و اين شتر تقسيمي در مورد نوشيدن صورت گرفته بود که قوم ثمود بايد آن را رعايت مي کردند ولي آنان «ناقة الله» را کشتند و از صالح پيامبر خواستند که اگر راست مي گوئي عذاب الهي را بر ما نازل کن و در نتيجه بر اثر صيحه و صاعقه آسماني نابود شدند. 6. قوم شعيب که همان طائفه «أيکه» مي باشد ( واژه أيکه به درخت هاي درهم آميخته اطلاق مي شود و بعد اسم شده براي طائفه شعيب. همان طائفه اي است که راه توحيد را رها ساخته و در سنگلاخ شرک و بت پرستي سرگردان شدند و در سرزمين مدين که در مشرق خليج عقبه قرار داشته به تجارت مي پرداخته ولي در اثر غفلت و دوري از خدا به فساد به خصوص فساد اقتصادي دچار گشتند و به کم فروشي و ندادن حقوق ديگران و برهم زدن مقياس ها و ميزان هاي اجتماعي و تجاوز به آبروي مردم رو آوردند و به جاي اينکه دعوت پيامبرشان خطيب الانبياء يعني شعيب را لبيک بگويند به او گفتند: 1. اي شعيب ما بسياري از حرف هاي تو را نمي فهميم (هود / 91) 2. ما تو را در ميان خود ضعيف مي يابيم (هود / 91). 3. اگر ملاحظه فاميل و اقرباء تو نبود تو را سنگباران مي کرديم (هود / 91). 4. اي شعيب آيا نمازت به تو دستور مي دهد که ما پرستش بت هاي مان را ترک کنيم (هود / 87). اين حرف ها و حرف هاي ديگري که گفتند همگي از لجاجت و جهل آنان حکايت مي کرد و در اثر همين لجاجت در مقابل حق، آخر الامر دچار عذاب الهي شدند. 7. اسم لوط پيامبر در قرآن 27 مرتبه ذکر شده و ايشان مطابق نقل ابن عباس و جمهور مفسران پسرخاله ابراهيم پيامبر بوده است. واژه «لوط» در لغت به معناي چسبيدن مي باشد. اما قوم حضرت لوط همان قوم ابراهيم خليل ـ عليه السلام ـ مي باشد و ايشان از خاندان و دودمان ابراهيم ـ عليه السلام ـ است و همان طوري که در لغت عرب گاهي به عمو «اب» گفته مي شود به برادر زاده يا خواهر زاده نيز «ذريه» اطلاق مي شود. قومي که حضرت لوط به سوي آنان مبعوث شده بود يکي از شنيع ترين کارهاي آنان مسئله هم جنس بازي و لواط بود که در اثر همين گناه هلاک شدند. عملي که قبل از اين کس ديگري مرتکب آن نشده بود وقتي مطابق حکايت قرآن حضرت لوط پيامبر به آنان فرمود آيا شما از روي شهوت به سراغ مردان مي رويد نه زنان، شما جمعيت تجاوز کاري هستيد (اعراف / 81). پاسخ اين قوم اين بود که لوط و همسر او را از شهر بيرون کنيد (اعراف / 82). .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image