کپی برداری کوئیلیو از مولوی و ادبیات فارسی!! /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

جرعه نوش ادب فارسی


جرعه نوش ادب فارسی پائولو کوئیلو در تالیفات و نوشته‌هایش به شدت متاثر از متون ادبی ایرانیان است. در مسافرتش به ایران درمصاحبه‌های مختلف اعتراف نمود که خمیرمایه کتاب «کیمیاگر» را از مثنوی مولوی گرفته است.1 در «ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد» الهامات زیادی از داستان‌های ملانصرالدین گرفته است، در مقدمه کتاب «شیطان و دوشیزه پریم» اشاره به یک تفکر ایران باستان (نبرد دائمی خیر و شر در اسطوره زروان و اهورا و اهریمن) می‌کند و این رمان را بر مبنای نبرد و کشش متضاد خلقت بنا می‌کند. در کتاب «بریدا» آیین قدیمی هم پیالگی ایرانیان را مورد اشاره قرار می‌دهد. در « پدران فرزندان نوه‌ها » از سعدی شیرازی اقتباس می‌کند.2 بعد از مسافرت وی به ایران روزنامه‌ای می‌نویسد: «کوئیلو قطره‌ای از ادبیات ایران چشید و مست شد». مترجم آثار وی، مقاله را ترجمه نموده و برایش می‌فرستد. کوئیلو با اذعان به صحت این گفته، اضافه می‌کند: «قطره‌ای از فرهنگی ایرانی نوشیدم مست شدم. بعد از مسافرت به ایران دو قطره نوشیدم و از پا افتاده‌ام.»3 وی بعد از بازدید از آرامگاه سعدی در شیراز گفت: «سعدی شیرازی بر آثار من و به ویژه مقاله‌ای کوتاه من در سراسر جهان بسیار موثر بوده است.»4 وی چنان مجذوب غنای ادبیات ایران گردید که بارها قبل از نقل داستان‌ها به مخاطبین خود یادآور می‌شد «ممکن است داستانی که قصد نقل آن را دارم در ادبیات شما آمده باشد». در شیراز داستان گذشت یک جنگجو از فرد مغلوب را ـ به علت تف انداختن به صورت قهرمان ـ به یک سامورایی نسبت داد. یکی از حاضرین به کوئیلو یادآوری می‌کند « ما خودمان این داستان را داریم». در این لحظه مترجم داستان خدو انداختن خصم بر علی » را از مثنوی معنوی برای کوئیلو حکایت کرد. وی می‌گوید: «من همیشه نگرانم داستانی را که تعریف می‌کنم منشاش ایرانی باشد» به گفته کوئیلو اولین کتابی که مادر وی در کودکی به او داد که مطالعه نماید کتاب «رباعیات خیام» بود.5 در مورد کتاب کیمیاگر به خصوص باید گفت که وی علیرغم اینکه اصل داستانش را از مثنوی مولوی گرفته است در خود کتاب هیچ اشاره‌ای به این اقتباس نمی‌کند و مایل است ابتکار این داستان به نام خودش تمام شود. البته وی در مسافرتش به ایران مجبور می‌شود پرده از این راز بردارد در میان مخاطبین ایرانی‌اش به این اقتباس اذعان کند. چه خوب بود که وی در مقدمه کتابش به این اقتباس اشاره می‌کرد و صداقت لازم یک نویسنده را از خود به نمایش می‌گذاشت. شروع داستان در حکایت مثنوی چنین آمده است «بود یک میراثی مال و عقار ... (مثنوی دفتر ششم بیت 4206 به بعد) ابیات زیر در ادامه کاملاً با فرازهای کتاب کیمیاگر تطبیق می‌کند: خواب دید او هاتفی گفت او شنید که غنای تو به مصر آید پدید در فلان موضع یک گنجی است زفت در پی آن بایدت تا مصر رفت برامید وعده هاتف که گنج یابد اندر مصر بهر دفع رنج گفت با خود گنج در خانه من است پس مرا آنجا چه فقر و شیون است بر سر گنج از گدایی مرده‌ام زانک اندر غفلت و در پرده‌ام. هرچند کوئیلو پاره‌ای از عناصر داستان را تغییر داده و عناصر جدیدی ( افسانه شخصی و روح کیهانی) را وارد نموده است اما باید سوگوارانه گفت که آن چه کیمیاگر را از محتوا انداخته و اساس آن را سست و تهی نموده است همین ابتکار نابجاست. کاش وی تقلید خود از مولوی را کامل می نمود و همچون شاگردی هوشیار، جهان بینی مولوی را در این سیر معنوی لحاظ می کرد و غایتی منطقی و مشترک و کیمیایی حقیقی معرفی میکرد، نه هدفی افسانه محور آن هم از نوع شخصی و فردی. کاش تصویری صحیح از ذات خداوند ارائه می‌کرد و با ایده روح کیهانی نوشته خود را آلوده نمی‌ساخت. آن چه کیمیاگر را جذابیت بخشیده و با اقبال شایانی مواجه ساخته است بکار‌گیری همان عناصر مشترکی است که در مثنوی آمده است. همین مفاهیم کلیدی‌اند که نکات تربیتی داستان و سیر معنوی سالک را در خود جای داده است. در هر دو کتاب، خواب و رویا (یقظه بعد از وقفه ) قدم اول سلوک است و در حقیقت محرک اصلی قهرمان داستان همین عامل است. طلب گنج در هر دو تعقیب می شود و مقصد هم منطقه باستانی مصر است که البته گنج در هر دو در غیر مصر یافت می‌شود و بازگشت به مکان اول اجتناب‌ناپذیر معرفی می‌شود. اضطرار و درماندگی و قطع امید از همه جا عامل گرایش به معنویات محسوب می‌شود و بریدگی از محسوسات، موتور محرکی است که سالک را به ماوراء و کشف حقیقت رهنمون می‌سازد. مرام رایج غربیان که با عرضه زیبا و بسته بندی فریباِ، فراورده‌های دیگران را به نام خود به فروش می‌رسانند ازجانب کوئیلو در اقتباس مفاهیم مثنوی، بکارگیری شده است. نتیجه این که هر چند کوئیلیو در کیمیاگر دسته‌ای از افکار و ایده های غیر قابل دفاع را به داستان مولوی افزوده است، اما جذابیت کیمیاگر به خاطر همان چهارچوبی است که مولوی در کتابش ابداع نموده است. نوشته شده توسط: حمزه شریفی‌دوست منابع: 1.مصاحبه با روزنامه همشهری، روزنامه¬های شیراز، مصاحبه با خبرنگاران در تهران و سخنرانی در جمع خوانندگان آثارش در تهران) 2.پدران فرزندان نوهها ص 30) 3.گزارش سفر کوئیلو به ایران گزارش شماره 6 - سایت کاروان) 4.(همان - گزارش 7) 5.(ماهنامه کارنامه، شماره 106) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image