ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا در مسيحيت در باره اخلاق عملي مطلبي است؟ لطفا ضمن توضيح منابعي را هم معرفي نمائيد؟


جهت پاسخ اين پرسش لازم است نکاتي ياد آوري شود: 1. اخلاق در اصل واژهاي عربي است که مفرد آن خُلق ميباشد، در لغت به معناي سرشت و سجيه به کار رفته است. اعم از اين که سجيه و سرشتي نيکو و پسنديده باشد، مانند جوان مردي و دليري، يا زشت و ناپسند باشد مثل فرو مايگي و بزدلي.» 2. به طور کلي دو نظر و ديدگاه درباره اخلاق در ميان مکاتب زنده جهان مطرح است: برخي معتقد هستند که اخلاق نسبي است به اين معنا که بعضي از کارها و اعمال، از نظر برخي ملل يک کار خوب و پسنديده محسوب ميشود در حالي که از نظر ملل ديگر يک عمل ناپسند و زشت تلقي ميشود به عنوان نمونه در اسلام ازدواج يک امر مقدس و يک عبادت تلقي ميشد در حالي که مسيحيت تجرد را مقدس ميشمارد و تأهل پليدي است». با توجه به اين نظريه هر ملتي ميتواند براي خودش اخلاق مخصوص داشته باشد. و نظريه ديگر اين است که اخلاق امر مطلق است، به اين معنا که معيار و اصول اخلاق در ميان ملل عالم يکي است، که رعايت اين معيارها در هر زمان و هر مکان ارزش اخلاقي به شمار ميآيد. 3. فرق بين اخلاق نظري و عملي: اخلاق نظري عبارت است از دانستن کليه قواعد اخلاقي که انسان بايد به آنها برسد يعني دانستن و شناختن صفات زشت و رذائل اخلاقي و تشخيص صفات خوب ومکارم و فضائل اخلاقي و رفتار بر اساس آنها. اخلاق عملي، دانستن جزئيات موارد اخلاقي است و روشن ميکند که انسان چگونه بايد عمل کند تا بتواند صفات پليد اخلاقي را از خود دور سازد و متخلق به اخلاق نيکو و فضائل اخلاقي گردد و به يک انسان کامل و سعادتمند تبديل شود. امّا اين که در مسيحيت مطالبي در باره اخلاق عملي هست يا نه؟ متون و تعاليم اخلاقي مسيحيت نشان ميدهد که مسيحيت داراي دستورهاي اخلاقي ميباشد که اين دستورات اخلاقي از چندين منظر بيان شده است: 1. کتاب مقدس چندين دستور اخلاقي دارد که به ده فرمان معروف است: قتل مکن، زنا مکن، دزدي مکن، و به همسايه خود گواهي دروغ مده، به زن همسايه خود طمع مدار، و برخانه همسايه خود و مزرعه و غلام و گاو و حمار وي و هر چه از آن همسايه تو باشد شايق مباش». روش زندگي نوع راهبان نشان ميدهد که آنان اعتقاد به رعايت مسائل اخلاقي داشته اند. راهبان با اين اعتقاد نوعي جهاد روحاني با نفس اماره را در پيش گرفته و ميکوشيدند بر بدن و جسم و شئونات جسماني چيره شوند و البته آنان در اين امر راه افراط را پيش گرفته و به اين جهت خانه و خاندان خود را ترک ميگفتند و به بيابانها پناه ميبردند، و زندگي خود را در انزوا و خلوت ميگذراندند و در نتيجه سه نوع راهبان، در ميان مسيحيان پديد آمدند: 1. معتکفان ، 2. غارنشينان، 3. راهبان ساکن در بيغولهها». 3. چيزي ديگري که حاکي از وجود اخلاق عملي در مسيحيت است موعظه روي کوه حضرت مسيح مي باشد موعظه روي کوه طولاني ترينمجموعه از تعاليم اخلاق عيسي ـ عليه السلام ـ در اناجيل است. اين مواعظ عمدتا مجموعهاي است که نويسندگان اناجيل آن را از يک مجموعه قديم گفتار عيسي ـ عليه السلام ـ که دانشمندان جديد آن را «منبع» مينامند، گرد آوردهاند موضوعات اين موعظه بسيار متنوع هستند مانند تمجيد، فرمانبري شريعت موسي، پرهيزکاري استفاده از اموال و پيروي از کلمات عيسي». براي اطلاع بيشتر و کاملتر ميتوانيد به کتاب مسيحيت از لابه لاي متون از صفحه 94 ـ 101 مراجعه نمائيد. و به جهت تنوع و طولاني بودن آن از آوردن آنها خود داري شده است. 4. اخلاق در خانواده مسيحي: مسيحيت در مورد اخلاق زنا شوئي و رعايت نمودن حقوق زن و شوهر نسبت به همديگر دستورهايي اخلاقي دارد: همديگر را در خدا ترسي اطاعت کنيد اي زنان، شوهران خود را اطاعت کنيد چنان که خداوند را، زيرا شوهر سر زن است چنان که مسيح نيز سر کليسا و او نجات دهنده بدن است ليکن همچنان که کليسا مطيع مسيح است، هم چنين زنان نيز شوهران خود را در هر امري مطيع باشند، اي شوهران زنان خود را محبت نماييد چنان که مسيح هم کليسا را محبت نمود. در مورد وظائف پدر و فرزند نيز تعاليم اخلاقي وجود دارد که مسيحيان را به پيروي از آن دعوت نموده اند: «اي فرزندان والدين خود را در خداوند اطاعت نماييد زيرا که اين انصاف است، پدر و مادر خود را احترام نما.... اي پدران فرزندان خود را به خشم مياوريد بلکه ايشان را با تأديب و نصيحت خداوند تربيت نمائيد. 5. يکي ديگر از تعاليم اخلاقي مسيحيت که خيلي به رعايت آن به صورت افراط اهتمام مي دهند مسأله محبت است و به عنوان رکن اخلاق در مسيحيت آن را معرفي مي کند: اگر به زبان هاي مردم و فرشتگان سخن گوييم و محبت نداشته باشيم مثل نحاس صدا دهنده و سنج فغان کننده شده ايم و اگر نبوت داشته باشيم، جميع اسرار و همه علم را بدانيم ايمان کامل داشته باشيم.... محبت نداشته باشيم هيچ هستيم». با اين که دستورهاي اخلاقي را در تعاليم ديني مسيحيت مي بينيم ليکن آنچه از گفتار برخي دانشمندان مسيحي نقل شده حکايت از اين دارد که ميان مسيحيت فعلي و اخلاق، شکاف و فاصله عميق به وجود آمده است و مي شود گفت که دستورها و اندرزهاي اخلاقي از جامعه فعلي مسيحيت گريخته اند و مسيحيت به طور کلي مشتمل بر چهار دستور اخلاقي است که يک سلسله نصحيت ها است، از قبيل اين که راست بگوئيد، دروغ نگوييد، مال مردم را نخوريد. به همين جهت و نتيجه اخلاق مسيحيت را اخلاق بردگي ناميده اند به علاوه ظالم را در ظلمش و فاسد را در فسادش شديدتر مي کند.». و ميشود چنين بيان کرد که در مسيحيت امروز اخلاقي به معناي واقعي خودش وجود ندارد، و اخلاق امروزي مسيحيان با معيارهاي ديني و مذهبي مطابقت و هم خواني ندارد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image