تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
نقش کوتاهى مردم در ظهور
امام از انظار پنهان شده و در پس پرده غیبت قرار میگیرد و اگر مردم در انجام وظیفه کوتاهی نمیکردند. دشمنان هم جرأت نمیکردند آنقدر گستاخ شوند، تا این که حکمت خداوند بر غیبت آن وجود مقدس تعلق بگیرد.
یکی از وجوه حکمت غیبت امام زمان (علیه السلام) کوتاهی کردن مردم است و توضیح آن مهم این است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) پس از مجاهدتهای عظیم و تحمل مشقتها و صبر و پایداری شدید، و نبردهای سخت با موانع بزرگ بالاخره با توفیقات الهی توانستند، دین و احکام الهی را به واقعیت درآورند و به این صورت وحی الهی در قالب قرآن به صورت نوشته درآمد. پس از اتمام حیات ظاهری آن وجود مقدس قرآن به صورت (میراث) برای بشریت ماند.
در قرآن رئوس مطالب، مغز حقایق و کلیات امور در عین فصاحت و بلاغت، به طوری مختصر و خلاصه و در نهایت ایجاز ذکر شده است. قرآن احتیاج به مفسر و احکام آن احتیاج به معلم و معضلات حقایق آن احتیاج به شکافنده دارد. طرح کلی و نقشه اساسی قرآن احتیاج به پیاده کننده و برنامه قرآن احتیاج به مجری دارد. همه اینها در وجود امام خلاصه میشود که جانشین پیامبر است و خداوند او را برای این منظور در نظر گرفته است و تنها کسی است که لیاقت و شایستگی این کار را دارد و بیشتر و بهتر از هر کسی به قرآن، خدا و سنت و روش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آشناست. نه خطا میکند و نه دچار اشتباه میشود.
امام سرپرست مردم است، همانطور که خداوند درباره رسول خدا فرموده است که آن حضرت بیشتر از خود مردم اختیارشان را دارد. امام هم که جانشین همان رسول است همان وضع را نسبت به مردم دارد و مانند پدری که در خانواده خیر افراد خانواده را در نظر میگیرد و خطرها را از آنها دفع میکند و چیزهائی را که خیر آنها در آن است در اختیارشان قرار میدهد امام هم دنیا و آخرت مردم را نگهداری کرده و آنها را از خطرات دنیوی و اخروی حفظ نموده و خود آنها را در صراط مستقیم به امر خدا هدایت مینماید.
این در هنگامی است که مردم ایشان را اطاعت نموده و به اوامرشان عمل کرده و از نواهی ایشان اجتناب کنند. در صورتی که مردم دور امام را بگیرند و او امر او را اطاعت نمایند و دشمن را از او دفع کنند و در راه حق او را یاری نمایند. در آن صورت، بر امام واجب میشود مردم را در راه خداوند هدایت کند و آنها را در راه حق رهبری نماید. اما وقتی که مردم مطیع امام نباشند و امر او را انجام ندهند و برعکس نهی او را انجام بدهند، برای وی جایز است که از مردم کناره گیری کرده و سکوت اختیار نموده و به کارهای مذکور نپردازند.
شاید یکی از دلایل غیبت امام زمان (علیه السلام) همین امر باشد. زیرا در عین حالی که از طرفی زمان آن امام (علیه السلام) زمان خیلی سختی بوده، از طرف دیگر اطاعت مردم هم از آن وجود مقدس بسیار کم بود و اصلا چنان مردم از وادی حقیقت پرت بودند و آنقدر به وظایفشان بی توجهی مینمودند که امام قبلی، روی یاری مردم حسابی نمیکردند و امام حسن عسکری (علیه السلام) به طوری نسبت به مردم بی اعتماد بودند که حتی وجود و تولد چنین شخصیتی را هم یعنی فرزندشان را که قرار بود بعد از ایشان امام گردد از مردم کتمان میکردند به طوری که فقط عده کمی از اصحاب خیلی خاص ایشان از آن اطلاع داشتند.
آری امام، یاور و ناصر قابل توجهی نداشتند و برعکس اوضاع زمان هم خیلی سخت بود و خلیفه و دشمنان هم قوی و درصدد جستجوی آن وجود مقدس و از بین بردن ایشان بودند. در چنین اوضاع و احوالی امام از انظار پنهان شده و در پس پرده غیبت قرار میگیرد و اگر مردم در انجام وظیفه کوتاهی نمیکردند. دشمنان هم جرأت نمیکردند آنقدر گستاخ شوند، تا این که حکمت خداوند بر غیبت آن وجود مقدس تعلق بگیرد.
برگرفته از کتاب: نگاهی تحلیلی به زندگی حضرت مهدی
جمعی از نویسندگان
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.