تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه
دهکده جهانى {L= (GlobalVillage =L} ) اصطلاحى است که مارشال مک لوهان در توصیف آینده ? جهان ، تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعى به کار برد . و پیش بینى کرد حدود 50 سال بعد شرایط ارتباطى جدیدى در جهان شکل خواهد گرفت که جهان را مشابه یک دهکده جهانى خواهد کرد . مک لوهان ادوار تاریخى بشررا بر مبناى نوع ارتباط و تحول ابزار ارتباط بشرى طبقه بندى نموده و در این راستا براى تاریخ بشر سه مرحله را ازهم تفکیک مى کند : 1 ) مرحله ى بدوى و بى سوادى 2 ) مرحله ى ارتباط کتبى 3 ) مرحله ى ارتباط الکترونیک . از دیدگاه مک لوهان دنیاى امروز یک دنیاى الکترونیکى است و رسانه هاى الکترونیکى با گسترش خود فاصله هاى زمانى و مکانى موجود میان انسانها را از بین برده اند . به عبارتى دقیق تر وسایل ارتباط جمعى جدید مانند تلویزیون ، رادیو ، مطبوعات ، اینترنت و . . . شیوه هاى زندگى بشرى را تحت تاثیر خود قرار داده و متحول نموده و به گونه اى جهان کنونى را به یک دهکده ى کوچک تبدیل کرده اند . مک لوهان این دهکده ى کوچک را دهکده ى جهانى مى نامد که در آن افکار و اعمال جوامع از یک دیگر پنهان نمى باشند و در عین حال تاریخ شاهد به منصه ى ظهور رسیدن یک نوع جدید از فردگرایى انسانى است . ازدیدگاه وى دردهکده ى جهانى هرگونه اتفاقى که دریک نقطه مى افتد قابل تسرى و تعمیم به دیگر نقاط دهکده است . چرا که فرایند تبادل اطلاعات ، علوم و اندیشه با سرعت قابل ملاحظه اى درجریان است . شناخت دقیق دهکده جهانى در فرایند شناخت دقیق جهانىشدن ابعاد و تفاسیر مختلف آن میسر مىباشد : تعبیر « جهانىشدن » در برابر واژه {L= «Globalization» =L} به کار مىرود . این مفهوم سابقه چندانى در علوم اجتماعى ندارد . اصطلاحاتى چون {L= «Globalization» =L} و {L= «Globalize» =L} و {L= «Globalizing» =L} و از حدود دهه 1960 مطرح شدند و از اواسط دهه 80 شیوع گستردهاى یافتند . مفهوم جهانى شدن و مفاهیم نزدیک به آن نظریاتى هستند که از سوى اکثر پژوهشگران مسائل سیاسى وامور بینالملل براى توصیف وضعیت کنونى حاکم بر نظام بینالملل به کار مىرود . به طور کلى در نظریاتى که چنین مفهومى را به انحاء مختلف مطرح مىکنند . جهانى شدن به معناى فرایندى اجتماعى است که از مدتها پیش آغاز شده و رو به گسترش است و در آن قید و بندهاى جغرافیایى که بر روابط اجتماعى و فرهنگى سایه افکنده است از بین مىرود . بر حسب این نظرات در دنیاى کاملاً جهانى شده گویا عمدتا یک جامعه و یک فرهنگ در سراسر سیاره زمین مستقر خواهد شد ، گرچه احتمالاً در این فرهنگ اختلاف ، تنوع ، آزادى و انتخاب فردى پذیرفته مىشود ، اما « وابستگى به سرزمین » به عنوان یک اصل وحدت بخش در زندگى اجتماعى و فرهنگى از بین خواهد رفت و جامعهاى مستقر خواهد شد که حدود و ثغور جغرافیایى - به معناى امروزین آن - از بین خواهد رفت . به تعبیرى خلاصه جهانى شدن فرایندى است که همپاى گسترش آن جهان نیز از جهاتى کوچکتر و فشردهتر مىشود . البته در مورد این مفهوم تعاریف و تفاسیرى متعدد و از زوایاى مختلف ارائه شده است . برخى از تفسیرها فرایند جهانى شدن را با روىکردى عمدتا اقتصادى مطالعه مىکنند در این تعاریف ، جهانىشدن را با گسترش تجارت آزاد و پذیرش اصول اقتصادى لیبرالیسم و سرمایهدارى مترادف مىدانند . اما باید توجه داشت که دگرگونىهاى اقتصادى مسلما حوزههاى فرهنگى و سیاسى جهان را نیز از بروز تحولات ، بىنصیب نمىگذارد . علاوه بر این روند جهانى شدن مسلما از اساس ، یک مفهوم چند بعدى و فراگیر است . بعضى از تعاریف نیز بر جنبه سیاسى این مفهوم متمرکز شدهاند و جهانى شدن را عبارت از فراگیر شدن دموکراسى لیبرال و کمرنگ شدن حاکمیت ملى کشورها مىدانند . برخى از تعاریف نیز به شکلى بر گسترهى جهانىشدن و افزایش ارتباطات و وابستگىهاى متقابل و شدت روابط فراملى تأکید مىکنند . در ادبیات غربى مفهوم جهانى شدن معمولاً و به صورت ضمنى توجیهکننده گسترش جبرى فرهنگ غرب و جامعه سرمایهدارى است . از این منظر ، جهانى شدن پیامد مستقیم گسترش فرهنگ اروپایى از طریق مهاجرت ، استعمار ، ارتباط و تقلید فرهنگى در سراسر کرهى زمین است . در مورد این که آیا جهانى شدن یک جریان و روند طبیعى است یا یک جریان تحمیل و هدایت شده ، در مسأله جهانى شدن دو نظریه تحت عنوان دو واژه مطرح است : یک واژه جهانىشدن {L= «Globalization» =L} و دیگرى واژه جهانىسازى {L= «Globalizing» =L} جهانىشدن به معناى نزدیکتر شدن جامعه جهانى ، به دلیل سرعت ارتباطات روندى طبیعى یک واقعیت است . اما جهانىسازى جریانى تحمیل و هدایت شده و یک سیاست براى تداوم سلطه است و محدود به مسأله ارتباطات نیست ، بلکه این نظریه از دیرباز ، دستکم از زمان جنگ جهانى اول مطرح بوده است . ویلسون رئیسجمهور وقت آمریکا ، مسأله دولت جهانى فدرال را مطرح کرد . در خلال جنگ جهانى دوم هم رزولت رئیسجمهور وقت آمریکا این نظریه را مطرح کرد که ما در واقع یک جامعه جهانى و یک خانواده هستیم . در این خانواده ، همه اعضاى جامعه جهانى را دولتها تشکیل مىدهند این خانوادهى جهانى فاقد پدر و مادر است ولى برادران بزرگترى دارد که رسالت و مسؤولیت پدر و مادر این خانواده را بر عهده دارند . نظریه {L= «Bigbrothers» =L} یا برادران بزرگتر در این زمان مطرح شد و آمریکا به عنوان برادر بزرگ ، این نقش و رسالت را پیدا کرد که اگر برادران کوچکتر خواستند تخطى کنند آنها را تنبیه کند ! نظریه حق وتو براى پنج قدرت جهانى ناشى از همین مسأله بود . منتها این پنج برادر بزرگتر نهایتا به دو برادر بزرگتر تبدیل شدند و دنیا را بین خودشان تقسیم کردند . فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى این موقعیت را براى آمریکا ایجاد کرد که خود را به عنوان برادر بزرگتر معرفى کند که در حقیقت مسؤولیت اداره خانواده جهانى را بر عهده داشت . در مسأله نظام تکقطبى که به دنبال سیاست نظم نوین جهانى مطرح شد ، آمریکا در رأس این نظام قرار گرفت و بقیه دولتها با توجه به قدرتشان ، جایگاه خاصى یافتند براساس نظریه دو تن از اندیشمندان آمریکا به نام گیدنزو رابرتسون دنیا به دلیل سرعت ارتباطات به صورت یک دهکده کوچک جهانى درآمده است . این دهکده یک کدخدا دارد که آمریکا است . یک فرهنگ دارد که فرهنگ غربى است یک اقتصاد دارد که اقتصاد آزاد و لیبرال است و یک سیاست دارد که سیاست دموکراسى و لیبرالیزم غربى است . فرهنگها و خرده فرهنگها و خرده اقتصادهاى دیگر در حاشیه قرار مىگیرند که چارهاى جز تبعیت از فرهنگ و اقتصاد و سیاست مرکز و محور ندارند . آمریکایىها این نظریه را به عنوان جهانىشدن مطرح کردند ، حال آن که در واقع همان « جهانىسازى » است . به طور خلاصه مىتوان وجوه مختلف جهانىسازى را به شرح ذیل تبیین کرد : 1 - در زمینه اقتصاد : جهانى شدن کالا ، نیروى کار ، تکنولوژى ، سرمایه و ارزشى افزوده در چارچوب تقسیم کار جهانى . 2 - در زمینه سیاسى : تضعیف دولتهاى ملى وناکارامدى آنها در حل مسایل داخلى به دلیل ارتباط و همبستگى فزاینده مسایل داخلى وخارجى و درهم تنیدن این مسایل ، رشد پیمانها و اتحادیههاى منطقهاى و جهانى و ظهور سازمانهاى بینالمللى ، همگى نشان از شکلگیرى نظام نوین سیاسى در جهان است . 3 - در زمینه فرهنگى - اجتماعى : جهانى شدن ارزشهاى فرهنگى ، ذائقهها ، فرهنگ مصرف و تمدن غربى ( عمدتا انگلوساکسون ) . فرهنگزیدایى ، مذهبزدایى ، ایدئولوژىزدایى ، تاریخزدایى و . . . در کشورهاى جنوب ضرورت جهانى کردن فرهنگ سرمایهدارى است . 4 - در زمینه نظامى : جهانىشدن ارتشهاى کشورهاى صنعتى پیشرفته ، تشکیل نیروهاى واکنش سریع آمریکایى و . . . 5 - در زمینه اطلاعرسانى وتبلیغاتى : جهانىشدن اطلاعرسانى و تبلیغات نظام سرمایهدارى ضلع پنجمى است که براى جهانى شدن اقتصاد ضرورى است . خبرسازى و خبررسانى خبر ساخته شده ، تحلیلسازى و القاء این تحلیلها با استفاده از تکنولوژىهاى پیشرفته ارتباطاتى در این پروسه از اهمیت بالایى برخوردار مىباشند . خلاصه این که جهانىشدن یک فرایند طبیعى و امرى تقریبا اجتنابناپذیر است . اما جهانىسازى نوعى از اعمال مدیریت لیبرال دموکراسى آمریکایى است بر این تحول تقریبا محتوم و ابزارهاى آن سازمانهاى بینالمللى ، وسایل ارتباطى و قدرت نظامى مىباشد . اما در مورد آراء و نظراتى که در این زمینه وجود دارد باید گفت که به طور کلى در مورد واکنش و نحوه مواجهه با فرایند جهانى شدن ، سه راهبرد و سه نظریه عمده وجود دارد : {J 1 - راهبرد همگرایانه انفعالى : J} در این استراتژى ، نظام سرمایهدارى لیبرال به عنوان آخرین حلقه نظام مدیریتى تلقى مىشود و هر نوع مخالفت با این جریان ، شنا کردن در جهت مخالف و محکوم به فنا خواهد بود . در این تلقى ، براى ترقى و توسعه ، الگویى جز الگوى غربى و راهى جز پیدا کردن جایى در قطار پیشرفت غربى و سوار شدن بر آن وجود ندارد . {J 2 - راهبرد واگرایانه و مقابلهاى : J} این راهبرد جهانى شدن را یک جریان هدایت شده و نیز دو وجهى ، یعنى همسانکننده ( در اقتصاد ) و شکافآور و برهم زننده ( در سیاست ) مىداند و مخالفت همه جانبه با آن لذا توصیه مىکند . ایمانوئل والرشتاین در کتاب « سیاست و فرهنگ در نظام متحول جهانى » معتقد است : هر اندازه که با این نظام رابطه داشته باشیم به همان میزان زیان خواهیم دید . {J 3 - راهبرد تبادل و گفتگو : J} این استراتژى که خصوصا از سوى جمهورى اسلامى ایران طرح و ترویج شده بر مبناى نیک نهادى و اخلاقى بودن انسان استوار است . این پیشنهاد راهى است براى دستیابى به اهداف مشترک فرهنگها و تمدنها . اگر چه وجوه تفاوت فراوانى در مبانى و مؤلفهها ، میان فرهنگها ( از جمله میان اسلام وغرب لیبرال ) وجود دارد ، اما تأکید این تفکر بر تعامل و دیالوگ بر محورهاى مشترک و میان تمدنى و مفاهیمى ، چون صلح ، امنیت جهانى ، عدالت ، دین و معنویت و . . . است . آن چه این نظریه باید عمیقا و با دغدغه بیشترى به آن عنایت کند ، التفات به مکانیسم گفتگو و توجه به نابرابرى در ساز و کار گفتگو میان اسلام و غرب و التفات و تأکید بر مبانى ارزش اسلام است . بىتوجهى به این امور مىتواند خطر استحالهى فرهنگى را در پى داشته باشد . پایان سخن آن که : فرهنگ خودى براى در امان ماندن از این استحاله و براى آن که در این نظام جهانى شد و در حال گفتگو ، صدایى قوى در میان سایر صداها ارائه دهد ، علاوه بر کسب مؤلفهها وعناصر مثبت از فرهنگهاى دیگر ، علىالقاعده مىتواند با تأمل و بازسازى خردورزانه در سنتها و بازاندیشى عالمانه در ارزشهاى خود ، فعالانه از امکانات و ابزار ارتباطى دنیاى جدید براى عرضه آرمانها و ارزشهاى خود سود جوید . به هر حال بقاء و پویایى ارزشهاى خود و به طور کلى بقاى فرهنگهاى سنتى ، منوط به تأمل و اندیشه صاحبان آنهاست . البته اگر چه در کوتاهمدت به نظر مىرسد ، ادامه روند تفوق غرب و ارزشها و نهادهاى آن امرى قهرى است . اما در یک چشمانداز وسیع ، جهانى شدن مىتواند تحت شرایطى به بسط ارزشهاى متعالى و متناسب با فطرت الهى انسان کمک کند و با توجه به گرایشهاى فزایندهى معنوى که در کشورهاى پیشرفته در حال حاضر مشاهده مىشود ، انسان تشنهى معنویت را در مقابل گزینههاى متعدد معنوى موجود قرار مىدهد . خصوصا اگر مروجان دین و معنویت ، موجودى خود را به نحوى شایسته و فعال و به صورت ایجاب ارائه دهند ، در نهایت ممکن است این اوضاع بتواند براى یک فرهنگ معنوى ، و چه بسا یک فرهنگ دینى حقیقتجو و « عدالتخواه » زمینهسازى کند . بنابراین راهى که براى ما باقى مىماند ، بازگشت به هویت شیعى و ملى خودمان است واستفاده از ظرفیتهاى موجود براى همراهى سایر کشورها در صحنه بینالملل و کند کردن روند جهانىسازى و نیز اعمال قدرت مستضعفان در برابر مستکبرانى که مىخواهند همه دنیا را یکپارچه در اختیار داشته باشند . براى آگاهى بیشتر . ک : 1 - آن سوى جهانىسازى ، دکتر محمد حسین رفیعى ، نشر صمدیه ، چاپ اول ، 1381 2 - جهانى شدن تکامل فرایند برونبرى ارزشها و نهادهاى غربى ، حسین دهشیار ، اطلاعات سیاسى و اقتصادى ، شماره 158 - 157 3 - بررسى پدیدهى جهانى شدن [ گفتگو ] ، دکتر محمد جواد لاریجانى ، دکتر توکلى ، دکتر منوچهر محمدى ، مجله معرفت ، شماره 124 4 - فرهنگ واژهها ، عبدالرسول بیات و جمعى از نویسندگان ، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینى ، چاپ اول ، 1381 5 - فرهنگ علوم سیاسى ، غلامرضا على بابایى ، تهران : نشر آشیان ، 1382 واژه جهانى شدن 6 - سایت باشگاه اندیشه و حوزه و . . .
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.