پيامبر اکرم / همسران پيامبر /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

گفته می شود که حفصه و عايشه در مورد زينب بنت جحش میخواستند توطئه ای را پایه ریزی کنند و سوره «تحريم» هم اين مطلب را ذکر کرده است، منظور چه توطئه اي می باشد؟ (آن قضيه عسل و بوي دهان و... منظور نیست) بحث توطئه، که ذکر شده مورد سوال است؟


در سوره تحريم خداوند متعال، پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را مورد عتاب قرار داده است که چرا چيزي را که خداوند بر او حلال نموده، بر خويش حرام کرده است، يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ[1] اما کاري که عايشه و حفصه انجام دادند و در برخي از موارد تعبير «توطئه» از آن شده است، به نظر مي رسد يا توافقي بوده در خصوص بیان نسبت ناروا به پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در خصوص بوي بد دهان ايشان، با اين هدف که توجه پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت به زينب بنت جحش کمتر شود، و يا افشاي رازي بوده از طرف حفصه، که آن راز را براي عايشه فاش کرد. در اين خصوص اقوال متعدد و پراکنده اي ذکر شده که به آن ها اشاره مي شود.طبرسي مي نويسد: «روايت است که حضرت در خانه زينب بنت جحش عسلي نوشيد پس عايشه و حفصه توافق کرده و به حضرت گفتند: بوي شيره عرفط (درخت عرعر) از تو استشمام مي کنيم و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از بوي بد کراهت داشت و عسل را بر خود حرام کرد، معناي آيه اين است که چرا عسل را که خدا بر تو حلال کرده بر خود حرام ساخته اي».[2]در تفسير نمونه نيز آمده است: «پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گاه که نزد «زينب بنت جحش» (يکي از همسرانش) مي رفت زينب او را نگاه مي داشت و از عسلي که تهيه کرده بود خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي آورد، اين سخن به گوش «عايشه» رسيد، و بر او گران آمد، مي گويد: من با «حفصه» (يکي ديگر از همسران پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ) قرار گذاشتيم که هر وقت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نزد يکي از ما آمد فورا بگوئيم آيا صمغ «مغافير» خورده اي؟! («مغافير» صمغي بود که يکي از درختان حجاز به نام «عرفط» (بر وزن هرمز) تراوش مي کرد و بوي نامناسبي داشت) و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مقيد بود که هرگز بوي نامناسبي از دهان يا لباسش شنيده نشود، بلکه به عکس اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد! به اين ترتيب روزي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نزد «حفصه» آمد، او اين سخن را به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گفت، حضرت فرمود: من «مغافير» نخورده ام، بلکه عسلي نزد زينب بنت جحش نوشيدم، و من سوگند ياد مي کنم که ديگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روي گياه نامناسبي و احتمالا مغافير نشسته باشد) ولي اين سخن را به کسي مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و به گويند چرا پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ غذاي حلالي را بر خود تحريم کرده؟ و يا از کار پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در اين مورد و يا مشابه آن تبعيت کنند، و يا به گوش زينب برسد و او دل شکسته شود). ولي سرانجام او اين راز را افشا کرد، و بعداً معلوم شد اصل اين قضيه توطئه اي بوده است، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سخت ناراحت شد و آيات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پايان داد که ديگر اين گونه کارها در درون خانه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تکرار نشود.[3]آيت الله مکارم مي نويسد: «اين چه رازي بود که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به بعضي از همسران خود گفت که او رازداري نکرد؟، مطابق آن چه در شان نزول گفتيم، اين راز مشتمل بر دو مطلب بود: يکي نوشيدن عسل نزد همسرش زينب بنت جحش، و ديگر ی تحريم نوشيدن آن بر خود در آينده بود، و منظور از همسر غير رازدارش در اين آيه «حفصه» بود، که او اين سخن را شنيد و به «عايشه» بازگو کرد. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ چون از طريق وحي، از اين افشاي راز، آگاه شده بود، قسمتي از آن را به «حفصه» فرمود، و براي آنکه او زياده شرمنده و خجل نشود از ذکر قسمت ديگري خودداري کرد (ممکن است قسمت اول، اصل نوشيدن عسل باشد و قسمت دوم تحريم آن بر خويشتن)».[4]در برخي از منابع سخن از تحريم ماريه قبطيه توسط رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ‌مي باشد و اين رازي است که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را به حفصه گفت و حفصه آن را براي عايشه بازگو کرد.توطئه اي که دو تن از زنان پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ براي بريدن علاقه پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت به ماريه انجام دادند، چنان که درباره ام سلمه و حتي حضرت خديجه ـ سلام الله علیهاـ که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به آنها علاقه داشت حسادت مي ورزيدند. آنها توطئه های بسیار در حق حضرت مي کردند، که خداوند در پاسخ آنها آيه طلاق (سوره تحريم /آيه 5) را در شأن آنها نازل نمود. برخي گفته اند: هنگامی که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ يکي اززنان را بر خود حرام کرد، و آن را به حفصه گفت و فرمودکه به هيچ کس نگويد. چون پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بيرون رفت، حفصه به ديواري که ميان حجره او و عايشه بود زد و گفت: آيا به تو مژده و بشارت ندهم که پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ماريه را بر خود حرام کرد و خدا ما را از او راحت کرد؛ و آن چه ديده بود به عايشه گفت؛ و آن دو نفر با هم، بر ساير زنان پيغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ تظاهر و دشمني داشتند. پس آيه «أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّم» بر آن حضرت نازل شد.[5]و بعضي گفته اند: که پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روزي که نوبت عايشه بود به خانه ماريه مادر ابراهيم رفت. حفصه از اين مساله مطّلع شد و پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به او فرمود: اين را به عايشه نگو و ماريه را بر خود حرام کرد، حفصه به عايشه گفت و تأکيد کرد که کتمان نموده و فاش نکند.[6]در تفسير «الميزان» نيز آمده است: «قمي در تفسير خود به سندي که به ابن السيار دارد، از او از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت کرده که در تفسير آيه يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَک تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِک فرموده است: عايشه و حفصه روزي که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در خانه ماريه قبطيه بودند به گوش نشستند، و بعداً به آن جناب اعتراض کردند که چرا به خانه ماريه رفتي، حضرت سوگند خورد که والله ديگر نزديک او نمي شوم، خداي تعالي در اين آيه آن جناب را عتاب کرد که چرا حلال خدا را بر خود حرام کردي، کفاره قسم را بده، و هم چنان به همسرت سر بزن. علامه ادامه مي دهد: روايات در اين باب بسيار زياد، و بسيار مختلف است، و در بيشتر آنها آمده که ماريه را به خاطر کلام حفصه بر خود حرام کرد».[7]اما تعارض روايات از اعتبار آنها مي کاهد، علاوه اين مسائل با شأن و جايگاه پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ سازگاري ندارد و رفتن به خانه ماريه نمي تواند در اختيار زنان پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ باشد، آن حضرت علاوه بر رعايت حقوق همسران به خاطر شايستگي و نجابت برخي از زنان به آن علاقه بيشتري داشت و اين مساله امري طبيعي است.نتيجه گيري: به نظر مي رسد با توجه به اقوال متعدد و پراکنده اي که در ذيل آيه اول سوره تحريم، آمده نتوان به يک ديدگاه قطعي دست يافت. در هر حال، کاري که عايشه و حفصه انجام دادند و در برخي از موارد تعبير «توطئه» از آن شده است، يا توافقي بین آن دو بوده در خصوص بيان اين سخن به پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ که دهان شما بوي بد مي دهد، با اين هدف که توجه پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نسبت به زينب بنت جحش، کمتر شود؛ و يا افشاي رازي بود در خصوص تحريم يکي از همسرانش، که پيامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را براي حفصه بيان کرده بود و حفصه که آن راز را براي عايشه فاش کرد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، آيه اول سوره تحريم، بخش روايتي.2ـ تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، ج24.پی نوشتها:[1]. تحريم / 1.[2]. طبرسي، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، مشهد، ج6، ص356.[3]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1374ش، ج24، ص271ـ272.[4]. همان، ص275.[5]. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات فراهاني، 1360ش، ج25، ص130.[6]. همان، ج25، ص130.[7]. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه همداني، سيد محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين، 1374ش، ج19، ص568.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image