بصیرت از دیدگاه رهبری /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

بصیرتی که رهبر معظم انقلاب «آیت الله خامنه ای» به آن تأکید دارند چیست؟ در چه موضوعاتی و چگونه است؟


بصیرت در حوزه سیاسى در دو مقام معرفتى و رفتار سیاسى قابل طرح است درمقام معرفتى به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم . بصیرت سیاسى در مقام رفتارى ، التزام عملى به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه انقلاب مى فرماید : « . . . نگاه توحیدى به جهان طبیعت ، . . . پایه‌ى اساسى بصیرت است . . . حوادث را درست نگاه کردن ، درست سنجیدن ، در آنها تدبر کردن ، در انسان بصیرت ایجاد میکند یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود . امیرالمؤمنین ( ع ) در جاى دیگر میفرماید : « فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر » . . . » ( بیانات رهبرى در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ، 05 آبان 1389 ) مفهوم بصیرت : براى بصیرت در لغت معانى متعددى نقل گردیده از جمله : بینایى . دانایى . زیرکى . هوشیارى . بینش . آگاهى . چشم خرد . ( لغت نامه دهخدا ) بصیرت در اصطلاح : شناخت روشن و یقینى از دین ، تکلیف ، پیشوا ، حجّت خدا ، راه ، دوست ودشمن ، حق و باطل ، ( بصیرت ) نام دارد . ( پیامهاى عاشورا - جواد محدثى ) شهید مطهرى در تعریف روشن بینى یا همان بصیرت که تجلى آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود مى گوید : روشن بینى یعنى چه ؟ یعنى حسین ( ع ) در آن روز چیزهایى در خشت خام مى‌دید که دیگران در آیینه هم نمى‌دیدند . ( مطهرى ، مرتضى ، حماسه حسینى 2 ، ص 84 ) بنابر این بصیرت صفتى است در شخص که به او توانایى شناخت راه حق و باطل از یکدیگر را مى دهد و البته همچون بسیارى از صفات نفسانى در انسان با زمینه هاى قبل موجود در انسان نیز در ارتباط مى باشد به گونه اى که ممکن است فردى اساسا فاقد قوه و توان لازم براى تشخیص دقیق و صحیح باشد . در نتیجه چنین فردى اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبى بوده و به لحاظ مراتب علمى نیز در سطح بالایى باشد اما در مواردى که نیاز به عنصر بصیرت وجود دارد وى باید در حد یک مقلد باقى بماند و از اظهار نظرهایى که نیازمند این قوه تشخیص مى باشد خوددارى نماید . بصیرت قوه اى است که باید با در نظر گرفتن عوامل تقویت کننده آن و نیز رفع موانع آن ، آن را به فعلیت رساند . و ساده لوحى نیز از مواردى است که از موانع بصیرت به شمار مى رود . و بنابر این از نظر امام خمینى آیت الله منتظرى اگر چه فقیه و استاد بزرگى بودند اما فارغ از مراتب علمى ، ایشان نتوانسته بودند قوه بصیرت خود را تقویت نموده و در نتیجه توان شناسایى حق و باطل از یکدیگر را نداشته و به راحتى از سوى افراد نفوذى در بیتشان از قبیل منافقین و اعضاى نهضت آزادى و به ویژه باند مهدى هاشمى مورد فریب قرار گرفته و در اوج مشکلات و معضلات نظام اعلامیه هایى صادر مى نمودند که دشمنان از آن سوء استفاده مى نمودند فلذا امام خمینى با اعتقاد به فقاهت و جایگاه علمى ایشان ، درعین حال با توجه به ساده لوحى آقاى منتظرى ایشان را فاقد شرایط لازم براى تصدى مسئولیت عظیم رهبرى دانسته و طى نامه 68 / 1 / 6 از این مقام ایشان را عزل نمودند . به طور کلى معمولا انسانهایى که وارد عرصه هاى علمى و دینى مى شوند داراى زمینه هاى بصیرت مى باشند و مى توانند این زمینه ها را تقویت کرده و به مرحله اى برسند که فرد بصیر نامیده شوند اما متاسفانه موانعى باعث مى شود که این زمینه ها رشد و شکوفایى لازم را کسب ننمایند از جمله این موانع عبارتند از : 1 - دلبستگى به دنیا حضرت على علیه السلام در این خصوص مى فرماید : انّ الدّنیا دار محن ، و محلّ فتن ، من ساعاها فاتته ، و من قعد عنها و اتته ، و من ابصر الیها اعمته . . . بدرستى که دنیا خانه محنتهاست ، و جایگاه فتنه‌هاست ، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند و کسى که به دنبالش نباشد را ، با او بنیکوئى همراهى کند و هر که نظر کند بسوى آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او مى گیرد ) . . . . ( شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج 2 ص 637 ) نمونه هاى تاریخى این گروه از افراد نیز همچون « عمر سعد » ها که به خاطر دلبستگى دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند . مقام معظم رهبرى در این خصوص در توصیه اى به جوانان عزیز بسجیان عزیز هر جاى کشور که هستید این بصیرت را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضى از نیازهاى مادى و مسائل کوچک ، جلوى بصیرت ها را بگیرد . ( دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور 71 / 8 / 27 ) 2 - گرفتار شدن به شهوات و لذت ها امیرالمومنین على علیه السلام در این باره مى فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَهَ عَمِىَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَهِ ( / 137 3 ) . هرگاه چشم ظاهرى ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 ) لذا مى بینیم مقام معظم رهبرى در سخنرانى هاى مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگى هشدار داده و در یکى از این سخنرانى ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسى کردن ایران است ( مقام معظم رهبرى ، 6 فروردین 1381 ) چراکه وقتى جامعه اى مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونى از دست مى دهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نماید . علاوه بر رفع موانع ، رسیدن به بصیرت نیازمند تقویت عوامل و زمینه هاى بصیرت مى باشد که بر خى از آنها عبارتند از : - شناخت حقیقت ولایت و ولى امر زمانه خود : شناخت ولى امر زمان در اسلام از چنان جایگاهى برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامى خدا صل الله علیه و آله اگر کسى بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسى است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است ( البحار / 23 94 الغدیر / 10 360 اثبات الهداه / 1 126 تفسیر ابى الفتوح / 1 508 - الحکم الزاهره با ترجمه انصارى ص 108 ) لذا شناخت خود ولى امر مسلمین در این زمان راهکار اصلى و مهمى است که مى تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت على علیه السلام در سخنانى خطاب به دو تن از یاران خود در این باره مى فرماید : فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِى بِالنُّورَانِیَّهِ فَإِذَا عَرَفَنِى بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا . . . ( بحار الأنوار ج 26 ص 7 ) هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمى رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامى که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند . . . . . در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مبانى اعتقادى شیعه هر کسى لیاقت قرار گرفتن در راسى حکومت را ندارد ، بلکه آن کسى شایستگى قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه هاى فردى و دنیایى و با پشتوانه الهى در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار ( علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولى فقیه گذاشته شده است . 2 - داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل از دیگر اموریکه انسان را به بصیرت سوق مى دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسى و اجتماعى مى باشد . على علیه السلام در این باره مى فرماید : أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ . فکر کن تا بصیرت یابى . لَا بَصِیرَهَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ . نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او . ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57 ) البته براى رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسى باید مواد اصلى آن که اخبار صحیح مى باشد را از مجارى صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود . 3 - دوراندیشى در امور از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان مى شود آینده نگرى و تدبیر در مسائل و جریانات مى باشد حضرت على علیه السلام فرموده اند : مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57 ) هر که از قبل پیش بینى کند و به پیشواز کارها برود ( نسبت به امور دور اندیشى کند ) بینا گردد . 4 - پیروى از عالمان وارسته امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانى مى فرماید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ الْبَاقِرُ ع . . . الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَهٌ تُزِیلُ ظُلْمَهَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَهِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَهٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ . . . . ( الإحتجاج على أهل اللجاج ج 1 ص 17 ) عالم مانند کسى است که به همراه خود شمعى دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین مى رود و هر کس که به نور آن روشنى یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات مى یابد 5 - رعایت ایمان و تقواى الهى یکى دیگر از راهکارهاى عملى جهت دست یابى به بصیرت رعایت تقواى الهى مى باشد چرا که خداوند متعال مى فرماید : « ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازى حق از باطل به شما عنایت مى کند » ( انفال ، آیه 29 ) . پرهیزگارى و انجام واجبات و پرهیز و دورى از محرمات ، به انسان نورانیت و روشن بینى درونى مى بخشد به گونه اى که انسان در پرتو آن مى تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتى وسوسه هاى شیطانى را بشناسد و خود را از دام آن رهایى بخشد و قرآن کریم در این باره مى فرماید : « ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون پرهیزگاران هنگامى که شیطانى پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه مى گردند و بیدار و بصیر مى باشند » 6 - عبرت گرفتن از مسائل گوناگون اگر کسى بطور دائم از آنچه که پیراموش مى گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتى مى تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتى که پیدا مى کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند . حضرت على علیه السلام در این خصوص فرموده اند : فِى کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنى بصیرتى است . و در بیان دیگرى این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّى إِلَى الِاسْتِبْصَارِ ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) دایم بودن عبرت گرفتن مى‌کشاند بسوى بصیرت . 7 - ذکر و یاد الهى از دیگر راههاى رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهى مى باشد حضرت على علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ ( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189 ) یعنى هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد 8 - پیمودن مسیر اهل بصیرت به عنوان نمونه یکى از ویژگى هاى برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت مى باشد امام صادق ( ع ) درباره حضرت عباس ( ع ) با تعبیر ( نافذ البصیره ) یاد مى کند که گویاى عمق شناخت آن شهید است ( کانَ عَمُّنَا الْعَبّاسُ بْنُ عَلِى نافِذَ الْبَصیرَهِ صُلْبَ الاِْیْمانِ ) . [ اعیان الشیعه ، ج 7 ، ص [ 430 در زیارتنامه حضرت عباس ( ع ) نیز مى خوانیم : ( وَ اَنَّکَ مَضَیْتَ على بصیرهٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ ) [ مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت عباس ( ع ) ، ص [ 435 که شهادت او را از روى بصیرت و براساس اقتدا به صالحان برشمرده است ، نیز مى خوانیم : خدا را گواه مى گیرم که تو همان راهى را رفتى که شهداى بدر و دیگر مجاهدان راه خدا پیمودند . ( همان ) . در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهداى بدر و مجاهدان اسلام و اقتدا به صالحان و پیروى از انبیا تأکید شده است ، با تعبیراتى همچون : ( اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ . . . وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلى بَصیرَهٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ ) [ همان ، زیارت مسلم بن عقیل ، ص [ 403 . بنا براین ما نیز مى توانیم با مطالعه زندگى اینگونه افراد ، ویژگى هایى که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم . در اینجا به نمونه هایى از ویژگى اهل بصیرت اشاره مى نمائیم : . 1 زمان شناسى زمان شناسى و اقدام به موقع از ویژگى هاى برجسته اهل بصیرت مى باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به موقعى از حوادث ندارد و در نتیجه نمى تواند براى جهان اسلام مفید باشد . چه بسا سخنى بى موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویى دیگر سکوت بى موقع و یا موضع گیریهاى دو پهلوى به ویژه از سوى خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف جبهه حق گردد کما اینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده اى در زمانیکه باید به حمایت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند ، ولى بعد از شهادت امام علیه السلام به ناگاه متوجه شدند چه اتفاقى افتاده و قیام توابین را راه اندازى کردند اگرچه اقدام در جاى خود امرى پسندیده بود ولى دیگر نمى توانست امام حسین علیه السلام را زنده نماید . مقام معظم رهبرى در دیدار خود با شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى ، شناخت « لحظه و نیاز » و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگى بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند : برخى از اهالى کوفه که با عنوان « توابین » چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند ، به امام حسین ( ع ) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه اى را که باید عمل مى کردند ، انجام ندادند زیرا « لحظه » و عاشورا را نشناختند . ( حضرت آیت الله خامنه‌اى رهبر انقلاب اسلامى امروز در دیدار مسئولان شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى و رؤساى ستادهاى دهه فجر سراسر کشور 88 / 10 / 29 ) . 2 شناخت فتنه و تشخیص حق از باطل یکى از ویژگى ها اهل بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق براى آنها ممکن است و در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمى شوند دوران دشوار هر انقلابى ، آن دورانى است که حق با باطل در آن ممزوج بشود . . . در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح ، جنگ با کسانى که مى توانند شعارها را بر هدف هاى خودشان منطبق کنند ، بسیار بسیار دشوار است باید هوشیار بود . موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن ، هوشیارى سیاسى و قدرت تحلیل سیاسى ج البته به دور از ورود در دسته بندى هاى سیاسى ج خودش یکى از آن خطوط ظریفى است . ( سخنرانى در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگى ولى فقیه در سپاه / 6 / 27 1370 ) . 3 شناخت روشن از دین اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنى دارند و براى اعتقادات خود تا پاى جان فداکارى مى کنند . حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به عنوان بزرگ‌ترین یاور سالار شهیدان به هنگام رزم ، مطرح نموده و گفته است : والله ان قطعتم یمینى - انى احامى ابدا عن دینى به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین خود حمایت مى نمایم ( عبدالرزاق مقرم ، مقتل الحسین ، ص 269 ) . . 4 شناختن دوست و دشمن شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگى هاى اهل بصیرت مى باشد لذا مقام معظم رهبرى نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامى دانشجویان این قشر فرهیخته از جامعه را به این مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل هاى اسلامى دانشگاه ، به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف هاى روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را براى شناخت دشمن و روش هاى کینه ورزانه اش براى خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گرى ها و فتنه گرها را بخصوص در محیط دانشجویى شناسایى و خنثى کیند ، اختلافات درون سازمانى و برون سازمانى را به حداقل برسانید . ( پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامى دانشجویان 77 / 7 / 9 ) . 5 تولى و تبرى یکى دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولى و تبرى و جذب و دفع و موضع گیرى بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولایت از دشمنان آنها نیز تبرى مى جوید . قیس بن مسهّر صیداوى در میان راه مکه و کوفه ، از سوى امام حسین ( ع ) مأموریت یافت که نامه اى به مسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند . قیس در نزدیکى کوفه در کمین مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت ، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش د نیفتد . عبیدالله بن زیاد از این کار آگاهانه و جسورانه قیس ، بسیار خشمگین شد و او را مجبور کرد تا به منبر رود و به حضرت على و امام حسین ( ع ) ناسزا بگوید . قیس از فرصت استفاده کرد ، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت : مردم ! حسین بن على ، بهترین خلق خداست پسر دختر پیامبر است . من فرستاده او به سوى شمایم که از میان راه به اینجا آمده ام . به یارى او بشتابید ! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و بر امیرمؤمنان درود فرستاد . عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالاى کاخ فرو انداختند و بدین سان به شهادت رسید . ( ابصارالعین ، ص 112 113 ) . ( عبرتهاى عاشورا / على اصغر الهامى نیا / مرکز تحقیقات اسلامى ) . 6 آگاهى از ترفندها و خدعه هاى دشمن اهل بصیرت خدعه ها و ترفند هاى دشمن را مى شناسند و فریب این نیرنگها را نمى خورند . شناخت و بصیرت نسبت به این موضوع از چنان جایگاهى برخوردار است که مقام معظم رهبرى آن را یکى از راههاى نجات کشورهاى اسلامى از سلطه استکبار جهانى برشمرده اند . ایشان در این زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهاى اسلامى از زورگویى ، اشغال و سلطه گرى استکبار جهانى بازگشت به اسلام ناب محمدى ( صل الله علیه و آله ) و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعى است . ملت هاى مسلمان باید ترفندها و خدعه هاى استکبار را درک کنند . امروز زمان پى بردن به این مطلب است که چرا شرق و غرب ، آمریکا ، شوروى ، ارتجاع و ایادى آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طى یازده سال گذشته بر جمهورى اسلامى ایران وارد کردند . ( دیدار اقشار مختلف مردم 69 / 5 / 24 ) نتیجه اینکه بصیرت قوه اى است در وجود انسان که شناخت مسیر حق از باطل را آسان مى کند و این مساله نیازمند قوه اولیه است تا در پناه بهره گیرى از عوامل بصیرت آفرین و مبارزه باموانع بصیرت از قوه به فعل برسد و انسانهایى که در عرصه علم وارد مى شوند عمدتا داراى این قوه هستند اما موانع دیگرى باعث جلوگیرى از فعلیت یافتن این قبیبل مسائل مى شود و علت تلاشهاى امام خمینى براى بازگرداندن آقاى منتظرى به خط نظام و هشدارهاى فراوان ایشان در مورد نفوذ منافقین در بیت ایشان علیرغم اقدامات مغایر با شان ایشان ، در این نکته بود که امام خمینى آقاى منتظرى را به عنوان فردى عالم و فقیه داراى زمینه هاى بصیرت مى دانستند اما معتقد بودند که نفوذ منافقین و به ویژه اعضاى باند مهدى هاشمى و نیز عوامل دیگر باعث شده است تا قوه بصیرت ایشان به صورت ناقص رشد نموده و نتیجه آن نیز از دست دادن شرایط رهبرى بود و امام راحل به جهت ساده لوحى که در ایشان سراغ داشتند یقین پیدا نمودند که ایشان هرگز قادر به مبارزه با موانع بصیرت نخواهند شد و درنتیجه ایشان را از مقام خود عزل نمودند . لذا رابطه ساده لوحى با عدم بصیرت این است که ساده لوحى یکى از موانع بصیرت به شمار مى رود . با این وجود سخنان بالا به معناى این نیست که تنها انسانهاى با سواد داراى قوه بصیرت مى باشند بلکه بر اساس تعریفى که صورت گرفت انسانهاى با سواد زمینه هاى بصیرت بالاترى دارند اما با توجه به اینکه تعریف بصیرت یعنى داشتن قوه تشخیص صحیح از سقیم ، ممکن است انسانهایى فاقد علم مصطلح باشند اما در بزنگاههایى که باید موضع گیرى انجام شود به تشخیص صحیح دست بزنند واز انسانهاى عالمى که در بزنگاهها مردود مى شوند جلوتر بزنند همچون غلام ابى عبدالله الحسین در صحنه کربلا که علیرغم نداشتن سواد ولى به مرحله والایى از بصیرت رسیده و حاضر شد جان خود را در راه مولاى خود فدا کنند در حالى که امام حسین به آنها اجازه رفتن داده بود و یا جناب حر که علیرغم اموى بودن ، با اندکى تامل راه حق را از باطل تشخیص داد و به سعادت رسید در برابر سرشناسان علمى و تقوایى همچون خواجه ربیع که حاضر به یارى امام حسین علیه السلام نشد و یا فقهاى کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعى که امام را خود دعوت نمودند اما در زمانه یارى خواهى به یارى اش نرفتند و بعد از امام حسین که کار ازکار گذشته بود شمشیر برداشته و با لشکرى که به نام توابین نامیده میشد علیه یزید قیام نمودند و همگى نیز بدون کوچکترین ثمرى براى اسلام کشته شدند . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image