علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

در آیه 17 سوره حج و آیات شبیه آن چرا «آمنوا» «هادوا» با «الذین» آمده ولی «صابئین» و «نصاری» بدون آن؟


برای رسیدن به جواب مقدماتی لازم است: الف: در آیه مورد سوال خداوند از شش طائفه سخن به میان آورده که عبارتند از: 1ـ مؤمنین به خاتم پیامبران که جمله اسمیه «الذین آمنوا» بر آن دلالت می نماید و دلیل بر این که مراد امت خاتم پیامبران است، قرینه مقابله است که در آیه مشاهده می شود. 2ـ گروندگان به موسی و پیامبران قبل از آن که کتابشان تورات است و با جمله اسمیه «و الذین هادوا» این طائفه را خدا بیان کرده است. 3ـ مشرکین و بت پرستان که جمله اسمیه «و الذین اشرکوا» به قرینه مقابله بر آن دلالت دارد. 4ـ صابئین و مراد از آن به دلیل خود آیه پرستش کنندگان کواکب و ستارگان نیست؛ زیرا در مقابل مشرکین قرار گرفته بلکه مراد از آن معتقدین به آئینی است که حد وسط میان یهودیت و مجوسیت است و کتابی دارند که آن را به حضرت یحیی بن زکریا پیغمبر نسبت داده اند. 5ـ نصاری یعنی پیروان حضرت مسیح یا به جهت این که منسوب به قریه ناصره است نصاری خوانده می شوند و یا به جهت آن که در جواب حضرت مسیح گفتند ما یاور تو هستیم. 6ـ مجوس قوم معروفی است که به زرتشت ایمان آورده و کتاب مقدسشان «اوستا» نام دارد. منتهی تاریخ حیات و زمان ظهور زرتشت بسیار مبهم است بطوری که می توان گفت به کلی منقطع است. این طائفه کتابشان را در جریان استیلای اسکندر بر ایران از دست دادند بطوری که حتی یک نسخه هم باقی نماند تا آن که در زمان پادشاهان ساسانی مجدداً به رشته تحریر در آمد و به همین جهت وثوق بر واقعیت مذهب ایشان ممکن نیست ولی آن چه مسلم است آن است که مجوسیان برای تدبیر عالم به دو مبدأ خیر و شر، نور و ظلمت، یزدان و اهریمن معتقدند و نیز معتقد به قداست آتش هستند و در قدیم آتشکده هایي در ایران و چین و هند برای مجوسیان وجود داشته که مجوسیان وجود همه عالم را مستند به «اهورا مزدا» دانسته و او را ایجاد کننده همه می دانستند. ب: می دانیم هر زبانی برای خودش دستور زبان، قواعد و قوانینی دارد که رعایت و اعمال آن هم در زیبایی و فصاحت و بلاغت آن زبان مؤثر است و هم در سرعت تفهیم و تفهم نقش بسزائی دارد و زبان عربی که قرآن کریم به این لسان نازل شده مستثنی از این قاعده کلی نبوده و نیست و از طرفی می دانیم که فصحاء عرب و نامآورترین متکلمین زمان نزول قرآن از آوردن حتی یک آیه مثل قرآن عاجز بوده و خواهند بود و لذا یکی از جهات اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت و نظم و ترتیب کلمات آن از جهت مفرد و جمع، حاضر و غائب و... می باشد که بحثی پر دامنه است. راجع به سوال پرسشگر محترم به عرض می رساند که در ادبیات زبان عربی واژه هایي وجود دارد که از آن به «موصول» تعبیر می کنند و از ویژگی هایي برخوردار است که به برخی اشاره می شود: اولاً «موصول» چه اسمی باشد و چه حرفی، با این که معرفه است؛ ولی نوعی از ابهام در آن وجود دارد که با «صله» و کلام بعد از واژه که از آن به «موصول» تعبیر می کنند، این ابهام برداشته شده و لذا موصولات از جمله معرفه ها می باشند؛ کلماتی که از جمله موصولات به شمار می رود زیاد است و برخی از آن ها عبارتند از: «الذی، الذین و التی و...». ثانیاً آن چه مربوط به سوال می شود این است که «صله» چه جمله اسمیه باشد و چه فعلیه باید مشتمل بر ضمیری باشد که به موصول بر گردد و از حیث افراد و جمع و.... نیز مطابقت با موصول داشته باشد. نظیر این که گفته می شود: «جاء الذی ایاه ضربت»، آن کسی که او را زدم آمد. در این کلام «الذی» موصول و آن چه بعد از او آمده صله موصول است و جمله اسمیه نظیر این که بگوئیم «ذهب الذی إنه قائم»؛ «رفت آن کسی که یقیناً ایستاده بود.» ملاحظه می کنیم آن چه بعد از «الذی» که مفرد «الذین» است آمده جمله اسمیه است. حال اگر صله موصول، جمله فعلیه یا اسمیه نبود حداقل باید اسم خالص نباشد، بلکه وصف باشد؛ مثلاً اسم فاعل و اسم مفعول باشد که از نظر قواعد زبان عربی می تواند ضمیری را در بر داشته و عمل فعل را انجام دهند امّا اسم جامد نظیر احمد، که بیانگر وصفی نمی باشند مطابق قواعد و دستور زبان عربی که اجمالاً به آن اشاره کردیم نمی تواند صله موصول قرار بگیرد و لذا کلمات از قبیل «مجوس» «نصاری» و «صابئین» که در آیه مورد سوال آمده نمی توانند همراه با «الذین» بیایند چون نه نظیر «آمنوا» «هادوا» و «اشرکوا» جمله فعلیه است و نه جمله اسمیه و نه وصف هستند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image