تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

در برخی از تفاسیر در تفسیر آیه (ألیس الله بکافٍ عبدَه) (زمر 36) آمده است: إنما الکافی هو اللّه دون سواه حیث الکفایة تعنی تمام الربوبیة ولایة (وَ کَفی‌ بِاللَّهِ وَکِیلًا) (4: 45) و علماً (وَ کَفی‌ بِاللَّهِ عَلِیماً) (70) و وکالة (وَ کَفی‌ بِاللَّهِ وَکِیلًا) (81) و آیات دیگری که کفایت تنها به خدا نسبت داده شده است. و طبق این آیات، که لفظ (کافی) تنها به خدا نسبت داده شده، دعاهایی که در آنها کفایت را از غیر خدا می‌خواهیم درست نیستند و برخلاف قرآن است؛ مانند (یا محمد یا علی اکفیانی فإنکما کافیای). آیا این برداشت صحیح است و این دعاها با قرآن مخالفت دارند؟


هرچند آیاتی مانند «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ» دل انسان مؤمن به خدا را به راستی آرامش می‌دهد، و تنها خدای مهربان را گشاینده گره‌ها و برطرف ‌کننده غم‌ها می‌داند، اما آدمی چاره‌ای ندارد که در امور خود توسل به اسباب و وسائط فیض الهی نماید و این توسل از راه‌ها و الفاظ مختلفی نمود پیدا می‌کند که در روایات بیان شده است؛ مانند لفظ «إکفیانی» و وقتی چنین عقیده‌ای همراه با این بود که همه چیز به دست قدرت الهی و اذن او است، در این هنگام الطاف نهان و آشکار خداوند، و ضمانت خداوندی برای کفایت نمودن همه امور بنده‌اش را مشاهده خواهد کرد. چنان‌چه در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب»؛ آنها که کافر شدند می‌گویند: تو پیامبر نیستی! بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد او است، میان من و شما گواه باشند!. همان‌طور که دیده می‌شود، لفظ «کفی» به الله و «من عنده علم الکتاب» نسبت داده شده است؛ و طبق روایات، «من عنده علم الکتاب» پیامبران و ائمه اطهار(ع) هستند بنابر این، برداشت یاد شده از آیات اگر به معنای رد دعاهایی باشد که با الفاظ «اکفیانی» از معصومان(ع) چیزی خواسته می‌شود، مورد تأیید نیست.   .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image