سوالات قیصر روم از عمر و پاسخ امام علی (ع) به آن سوالات /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

  راویان می گویند بین "حارث بن سنان ازدی" و بین مردی از انصار مشاجره ای صورت گرفت. برای دادخواهی نزد عمر رفتند، عمر به "حارث" انصاف نداد. او از اسلام مرتد شد و به قیصر روم ملحق گردید. "حارث" آنچه را از قرآن فراگرفته بود فراموش کرد. مگر فرموده خدای متعال: (ومن یبتَغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه وهو فی الاخرة مِن الخاسرین)[1]. قیصر این آیه را شنید و گفت: به زودی برای پادشاه عرب مسائلی می نویسم، اگر جواب مرا داد اسیرانی را که نزد من هستند آزاد می کنم. ولی اگر جواب نداد نزد آنان می روم و نصرانیت را به آنان عرضه می کنم. هر کس از آن ها را پذیرفت، او را به بردگی می گیرم و هر کسی انکار کرد او را می کشم، و به عمر مسائلی نوشت از جمله آن ها:             1 – تفسیر سوره فاتحه.             2 – آبی که نه از زمین بود نه از آسمان؟             3 – چیست آن چیزی که نفس می کشد و روح در آن نیست؟             4 – عصای موسی از چه چیزی بود، اسم آن چیست و طول آن چقدر است؟             5 – کنیز باکره ای در دنیا برای دو برادر است و در آخرت برای یکی از آن هاست؟             وقتی این مسائل به عمر رسید نتوانست آن را حل کند و به امام (ع) متوسل شد و آن را به او عرضه کرد.


                  متن  جواب امام:                     امام جواب این مسائل را نوشت و این متن آن چیزی است که بعد از نام خدا نوشته است:              مِن علی بن ابیطالب صهرِ محمَّدٍ (ص)، ووارث عِلمه، وأقرب الخلق إلیه، ووزیره، ومَن حَقَّت له الولایة واُمِرَ الخلقُ مِن أعدائه بالبراءة، قُرَّةِ عین رسول الله، وزوجٍ ابنته، وأبی وُلده إلی قیصر مَلِک الرُّوم.        أمّا بعد، فإنّی أحمدُ الله الَّذی لا إله الا الله هو عالمُ الخفیات، ومُنزل البرکات، مِن یهدی الله فلا مُضِلَّ له، ومَن یضلل الله فلا هادی له، وردَ کتابُک وأقرأنیهِ عمر بن الخطاب.        فأمّا سؤالک عن اسم الله تعالی: فإنَّه اسمٌ فیه شِفاءٌ مِن کلِّ داءٍ، وعونٌ عَن کلِّ دَواء.        أمّا الرَّحمن: فهو عَونٌ لکلِّ مَن آمن به، وهو اسمٌ لم یسمَّ به غیرُ الله الرَّحمن تبارک وتعالی.        وأمّا الرَّحیم: فَرَحِمَ مَن عصی وتاب وآمَن وعَمِلَ صالحاً.        وأمّا (الحمدُ لله ربِّ العالمین): فذلک ثَناءٌ علی ربِّنا تبارک وتعالی بِما أنعم علینا.        وأمّا قوله: (مالِک یومِ الدّین) فإنَّه یملک نَواصی الخَلق یوم القیامة، وکلُّ مَن کان فی الدُّنیا شاکاَ أو جَبّاراً أدخَلَه النّار، ولا یمتنع من عذاب الله عزَّ وجلَّ شاک ولا جَبّار، وکلُّ من کان فی الدُّنیا طائعاً مُدیماً مُحافظاً أدخله الجنَّة برحمته.        وأمّا قولُه: (إیاک نعبد وإیاک نستعین) فإنّا نستعین بالله عزَّ وجلَّ مِن الشَّیطان الرَّجیم لا یضلُّنا کما أظَلَّکم.        وأمّا قولُهُ: (اهدِنا الصِّراط المستقیم) فذلک الطَّریق الواضح مَن عمل فی الدُّنیا عملاً صالحاً فإنَّه یسلُک علی الصِّراط إلی الجَنَّة.        وأمّا قوله: (صراط الَّذین أنعمت علیهم) فتلک النِّعمة الَّتی أنعمها الله عزَّ وجلَّ علی مَن کان قبلَنا مِن النَبِیین والصِّدِّیقین فنسأل الله ربَّنا أن ینعم علینا کما أنعم علیهم.        وأمّا قوله: (غیرِ المغضوب علیهم) فاولئک الیهود بدَّلوا نعمة الله کفراً فغضب علیهم فجعل منهم القِرَدَة والخنازیر، فنسأل ربَّنا أن لا یغضب علینا کما غضِب علیهم.        وأمّا قوله: (ولا الضّالین) فأنت وأمثالُک یاعابد الصَّلیب الخَبیث، ضللتُم مِن بعد عیسی بن مریم (ع)، فنسأل الله ربَّنا أن لا یضلَّنا کما ظللتُم.        وأمّا سؤالک عن الماء الَّذی لیس من الارض ولا مِن السَّماء، فذلک الَّذی بَعَثتُهُ بلقیس إلی سلیمان بن داود، وهو عَرَقُ الخَیل إذا جَرَت فی الحُروب.        وأمّا سؤالک عَمّا یتنفَّس ولا روحَ له فذلک الصُّبح إذا تَنَفَّس.        وأمّا سؤالک عَن عصا موسی مِمّا کانت؟ وما طولُها؟ وما اسمُها؟ وما هی؟ فإنَّها کانت یقال لها البرَنِیة الرّائدة، وکان إذا کان فیها الرُّوح زادَت، وإذا خَرَجَت منها الرُّوح نقصت، وکانت مِن عَوسجٍ، وکانت عشرة أذرُعٍ، وکانت من الجَنَّة أنزلها جبرئیل (ع).        وأمّا سؤالک عن جاریةٍ تکون فی الدُّنیا لاخوین وفی الاخرة لواحدٍ، فتلک النَّخلة فی الدُّنیا هی للمؤمن مِثلی وللکافر مثلُک، ونحن مِن وُلد آدم (ع)، وفی الاخرة للمُسلم دون الکافر المشرک، وهی فی الجنَّة ولیس فی النّار، وذلک قوله عزَّ وجلَّ: (فیهِما فاکهةٌ ونخلٌ ورُمّان)[2].             از علی بن ابیطالب داماد محمد (ص)، وارث علم او، نزدیک ترین خلق به او و وزیرش و کسی که ولایت برای او تحقق یافت و به مردم دستور داده شد، از دشمنان او بی زاری کنند، نور چشم رسول خدا، زوج دخترش و پدر فرزندانش به قیصر پادشاه روم.             من سپاس می گویم خدایی را که جز او خدایی نیست، دانا به تمام پنهانی ها و نازل کننده برکات است. کسی را که خدا هدایت کند گمراه نمی شود و کسی را که خدا گمراه کند هدایت کننده ای برای او نیست. نامه تو رسید و عمر بن خطاب آن را برای من خواند.             و اما سئوال تو از اسم خدای متعال، آن اسمی است که شفای کل دردها در آن است و کمک هر دارویی است.             رحمان: آن کمک می کند به هر کسی که به او ایمان بیاورد. آن اسمی است که غیر از خدا به آن نامیده نشده است. الرحمن تبارک و تعالی.             رحیم: رحم می کند به کسی که عصیان کرد و توبه نمود، ایمان آورد و عمل صالح انجام داد.             (الحمدلله رب العالمین): این ثنا بر پروردگار ما تبارک و تعالی است به آنچه که بر ما انعام فرموده است.             فرموده او (مالک یوم الدین) چون او مالک پیشانی خلق است، در روز قیامت، هر کسی که در دنیا شک داشته یا جبار بوده که وارد آتش می کند و از عذاب خدای عزوجل هیچ شکاک و جباری رهایی ندارد. و هر کسی که در دنیا فرمانبردار مطیع و همیشه حافظ باشد او را به رحمت خود وارد بهشت می کند.             فرموده او: (ایاک نعبد وایاک نستعین) ما از خدای عزوجل از شر شیطان رجیم کمک می خواهیم که ما را گمراه نکند آنگونه که شما را گمراه کرد.             فرموده او (اهدنا الصِّراط المستقیم) این راه روشنی است. کسی که در دنیا عمل صالح انجام دهد، به سوی بهشت راه می یابد.             فرموده او: (صراط الَّذین أنعمت علیهم) نعمتی که خدای عزوجل به آن هایی که قبل از ما بودند انعام داده از پیامبران و صدیقان از خدا و ما از پروردگارمان درخواست می کنیم که به ما نعمتش را ببخشد، آن گونه که بر آن ها بخشیده است.             فرموده او: (غیر المغضوب علیهم) پس آن ها یهودند که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند. و خدا بر آن ها غضب کرد و آن ها را به صورت میمون و خوک قرار داد. پس از پروردگار می خواهیم که بر ما غضب نکند آن گونه که بر آن ها غضب کرد.             فرموده او: (ولا الضالین) پس تو امثال تو ای پرستش کننده صلیب خبیث، بعد از عیسی بن مریم (ع) گمراه شدید. از خدا و پروردگارتان درخواست می کنیم که ما را گمراه نکند آن گونه که شما را گمراه کرد.             سئوال تو از آبی که نه از زمین بوده و نه از آسمان، این آن چیزی است که "بلقیس" برای "سلیمان بن داود" فرستاد. آن عرق اسب بود که در جنگ از بدن آن ها جاری می شد.             و سئوال تو از آنچه نفس می کشد و دارای روح نیست. آن صبح است هنگامی که می دمد. و سئوال تو از عصای موسی که از چه چیز بود؟ و طولش چقدر بود؟ و اسم آن چه بود؟ و آن چیست؟ به آن برنیة الرائدة می گفتند که وقتی روح در آن دمیده می شد، زیاد می شد. و وقتی روح از آن خارج می شد، کوتاه می شد و از عوسج بود. ده ذراع بود و از بهشت بود که جبرییل (ع) نازل کرده بود. سئوال تو از کنیزی که در دنیا برای دو برادر و در آخرت برای یکی است. پس این نخله در دنیاست، برای مؤمن مانند من و کافری مانند تو. ما از فرزندان آدم (ع) هستیم که در آخرت برای مسلمان در بهشت است. نه کافر مشرک که در جهنم است. و این فرموده خدای عزوجل است: (در آن دو میوه، خرما و انار است). سپس نامه را پیچید و آن را برای قیصر فرستاد، قیصر وقتی آن را خواند، تعجب کرد و اسیران را آزاد و اسلام آورد، اهل مملکتش را به اسلام فرا خواند. نصاری بر علیه او شوریدند و تصمیم به کشتن او گرفتند. پس از آن ها عذرخواهی کرد و گفت: من به دلیل آزمایش شما گفتم مسلمان شده ام، پس از او دست برداشتند و او اسلام خود را پنهان داشت تا مرد[3]. .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image