تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
*مظاهری سیف: یوگای جدید جزئی از عرفانهای کاذب است/ توجه به بعد ورزشی یوگا اشکالی ندارد
حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف، رئیس مؤسسه علمی فرهنگی «بهداشت معنوی» با بیان اینکه در حال حاضر برداشتها و باز تولیدیهای جدیدی از یوگا در دنیا ارایه میشود، اظهار میدارد: مشاهده میشود که اساتید جدید یوگا بعضاً هندی نیستند، بلکه اروپایی و آمریکایی هستند که ما آنها را جز عرفانهای نوظهور حساب میکنیم، یوگای جدید دارای یکسری تغییرات است که با آنچه که در یوگای سنتی هند که مبتنی بر ریاضتکشی است، متفاوت است، اما اکنون یوگا به بخش گیاهخواری توجه دارد.
وی با تاکید بر اینکه که امروز در یوگا برخی از ابعاد کنار گذاشته شده و بخش جدیدی از آن به جامعه ارایه شده است، ادامه میدهد: این برداشتهای جدید جز عرفانهای کاذب قرار میگیرد، آنچه که امروز یوگا را شکل میدهد، از غرب وارد شده است نه از هند! مربیهای یوگا چون میبینند آموزههای غربی بیشتر طرفدار دارد، به طور طبیعی به این سبک روی میآورند.
حجتالاسلام مظاهری سیف با اشاره به اینکه اساس یوگا بر پرستش الهه استوار است، بیان میکند: اگر به یوگا به عنوان ورزش نگریسته شود، اشکالی ندارد، اما اگر به عنوان یک سری آموزههای معنوی در نظر گرفته شود، آن گاه جای بحث است.
*یوگا و معارضهای با دین و معارف اسلامی/ نفی بسیاری از مسلمات دینی در یوگا
حجتالاسلام والمسلمین حمزه شریفی دوست که یک کتاب مستقل در نقد و آسیب شناسی یوگا تألیف کرده است، درباره یوگا می گوید: درست است که یوگا امروزه در کشور ما با نام کمیته یوگای ایران و به عنوان یک ورزش مطرح است؛ اما اساتید و مربیان یوگا آن را به عنوان یک مسلک ماواریی و به عنوان یک عرفان مطرح می کنند و اصلاً زیربار نمیروند که یوگا تنها یک ورزش است، آنها به صراحت می گویند که یوگا راه رسیدن به سعادت و عالم معناست.
مدیر گروه های پژوهشی مرکز مطالعات بهداشت معنوی در ادامه بیان میدارد: با این نگاه دیگر نمی توان با خوشبینی برخورد کرد و گفت یوگا در کشور ما معارضه ای با دین و معارف اسلامی ندارد، چرا که همان ادعای نجات و سعادت که رسولان الهی داشته اند، الان در یوگا پرچم آن را برداشته اند و ندای تکامل سر می دهند، مروجان داخلی یوگا در مواجهه با متدینان و علما ادعا می کنند که یوگا فقط ورزش است و با اعتقادات اسلامی کاملاً همسوست؛ اما در حلقههای بالاتر یوگا و خصوصاً در کتاب هایی که مبانی یوگا را توضیح داده اند، بسیاری از مسلمات دینی و اسلامی نفی می شود و یوگا به عنوان «جایگزین دین» که میتواند انسانها را به سعادت و تعالی برساند، معرفی میشود.
*مروج یوگا در ایران: «ادیان الهی، ناقص بودهاند و یوگا آیین کامل است»!
حجتالاسلام شریفیدوست بر این ادعای خود سندی ارائه میکند و اظهار میدارد: مثلاً در کتاب «گنجینه اسرار یوگا» تألیف و ترجمه سید جلالالدین موسوینسب (مروج یوگا در ایران که نظریاتش در باب یوگا برای طرفداران آن حرف آخر محسوب میشود)، به کرات از عرفانی بودن یوگا سخن رفته است. این کتاب یکی از 250 عنوان کتابی است که در ترویج یوگا به زبان فارسی نوشته شده و شش بار تجدید چاپ شده است.
وی ادامه میدهد: موسوینسب به شدت با ورزش خواندن یوگا مخالف است و میگوید که یوگا به عنوان یک آیین و عرفان باید مطرح شود: «معتقدم آنهایی که یوگا را ورزش مینامد، به فرهنگ خیانت میکنند تا دشمنان ملی را شاد کنند.» او معتقد است که ادیان الهی از جمله دین اسلام، ناقص بودهاند و یوگا آیین کامل است و میگوید: «تمام ادیان از جمله اسلام و مسیحیت متناسب با زمان و شعور انسان هر یک درک خاصی از عملکرد ذهن داشتهاند که اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف شده است.» وی ضمن اینکه اسلام را نارسا معرفی میکند، صریحاً به اذکار شرکآلود که هندوییسم در تقدس شیوا ـ یکی از خدایان هندو ـ به کار میبرد، توصیه میکند و میگوید که ذکر «ام ناما شیوایا» من در مقابل شیوا سر تعظیم فرود میآورم) دارای اثر خاص روحی است.
* ترویج تناسخ و نمادهای شیطان پرستی در منابع اصلی یوگا؟!
مؤلف کتاب «نیمنگاهی به معنویت در آیین یوگا» با اشاره به برخی ادعاهای سوال برانگیز موسوی نسب خاطرنشان میکند: او هم چنین از نماد «سواستیکا» (صلیب شکسته) که نماد تناسخ است و در شیطانپرستی هم جایگاه ویژه دارد، با قداست یاد میکند و میگوید که این سمبل، مبارک و سعید است.
شریفی دوست با طرح این سؤال که یوگا به عنوان عرفان مطرح است. اما کدام عرفان؟ میافزاید: اگر عرفان به معنی راهی است که به رضایت خداوند که هم مبدأ هستی است و هم بازگشت همه چیز به اوست؛ ختم میشود، با چه اطمینانی ادعا میشود که یوگا انسانها را به این رضایت می رساند؟! گیریم که بیداری کندالینی در بدن حقیقت داشته باشد، قصه چاکراها و نادیها همگی درست باشد، به فرض که انسان بتواند در سایه یوگا، تنشهای روانی و استرسهای روحی خود را کاهش دهد و با یادگیری چند هزار تکنیک در یوگا به انضباط ذهنی هم دست یابد، دست آخر چه تضمینی وجود دارد که با این امور، رضایت خداوند حاصل شود؟
*بسیاری از مبانی یوگا با معارف دینی سازگاری ندارد
وی با تاکید بر اینکه اگر منظور از عرفان، رسیدن به قدرتهای غیر عادی است که مرتاضان ادعا میکنند؛ میگوید: این گونه قدرتها ضمن اینکه با معجزات و کرامات اولیای الهی، تفاوت ماهوی دارد و دو گونه محسوب میشوند، اولاً مخصوص یوگیها و مرتاضان نیست؛ ثانیاً، اینگونه قدرتها به خودی خود دلیل بر هیچ مزیتی نیست، چه رسد به این که روشنگر راه حقیقت و عرفان ناب و معنویت راستین باشد.
حجتالاسلام شریفی دوست خاطرنشان میکند: بسیاری از مبانی یوگا با معارف دینی سازگاری ندارد، در یوگا، همچون دیگر ادیان و معنویتهای هندی، مفهوم تناسخ تبلیغ میشود، تناسخ به معنی حلول روح انسان به یک کالبد جدید در دنیاست؛ یعنی روح، پس از مرگ انسان به عالم برزخ یا قیامت یا عوالم دیگر منتقل نمیشود، بلکه در همین عالم در قالب و جسمی جدید (مثلاً یک جنین، حیوان، گیاه یا چیزهای دیگر) وارد میشود و حیات جدیدی را تجربه میکند و همین طور پیدرپی در زندگیهای مکرر، به حیات خود ادامه میدهد. با این تبیین، کسانی که به تناسخ معتقدند، به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند و بدون اینکه به قیامت و رستاخیز نیازی باشد و حساب وکتابی لازم بیاید، به زندگانیهای مداوم روح، در دنیا دل میبندند.
* بیخدایی یا باخدایی؟ یوگا نسبت به هر دو خنثی است
شریفی دوست با اشاره به اینکه اگر کمی در مبانی یوگا دقیق شویم، در مییابیم که آموزهها و تعلیمات در یوگا به گونهای است که نه «باخدایی» از آن بر میآید و نه «بیخدایی» به خبرنگار فارس میگوید: به عبارت دیگر در یوگا فقط به نام خدا بسنده شده و آنچه رکن و اساس یوگا است، «روان آرام و ذهن بسامان» است؛ بدون اینکه ذهن و روان با خدا نسبتی روشن داشته باشند و بدون اینکه از ذهن و روان، چیزی به نام خدا جستوجو شود، لذا آنچه در متون اسلامی، غایت سلوک معرفی شده، قرب خداست. چنین قربی در بطن خود، روان آرام و ضمیر روشن را به همراه دارد. روان آرام و ذهن سامان یافته، نه غایت و تمام حقیقت سلوک، بلکه شرط و یا لازمه ورود به سلوک معنوی است.
وی با تاکید بر اینکه آن چه یوگا در این ساحت برای پیروانش به ارمغان می آورد، حداکثر پرورش انسانی متعادل است، نه انسانی راه یافته به معرفت الهی، ابراز میدارد: اصلیترین خاصیت قرب، معرفت به ذات خداوند و اسما و صفات اوست، از طرف دیگر در یوگا موضوع اعتقادات به فراموشی سپرده شده و توجهی به اقناع اندیشه و رشد قوّه عاقله (خرد) انسان نمیشود و همه چیز در سیر درونی خلاصه میشود؛ به این دلیل یوگا برنامهای برای رشد این قوّه ارائه نمیکند و توجهی به آن دسته از استعدادهای وجود آدمی که در حوزه اندیشه و تعقل است، نمیشود.
*یوگا و توقف در نفس نه تعالی روح
این کارشناس عرفانهای نوظهور با بیان اینکه همه تعلیمات یوگا در سه حوزه خلاصه میشود، میگوید: اوّل حرکتهای بدنی؛ دوم دستورهای ذهنی و سوم تکنیکهای تنفسی، در بین این سه، از همه مهمتر دستورهایی است که به قصد سامان دادن قوای انسانی با محوریت ذهن، عرضه میشود، پیداست که در یوگا سیری درونی مد نظر است؛ البته سیری که در تخلیه ذهن و سکوت آن خلاصه میشود، سکوت درون و سامان دادن ذهن، یقیناً با معرفت خدا و رؤیت اسما و صفاتش و درک جمال و جلالش و فنای در ذات بیکرانش بیگانه است، ادعای یکی بودن این دو ناشی از نشناختن ابعاد وجودی انسان و ندیدن ساحتهای ملکوتی روح آدمی است. ساماندهی در یوگا، نه حرکت، که توقف است؛ آن هم توقف نفس در نفس، در متون دینی پرداختن به درون، نه توقف که سیر و حرکت است؛ آن هم سیری که با شهود حقیقت پیوند خورده است. شهود دیدن صرف نیست؛ بلکه از نوع وحدت یافتن و فنا در حقیقتی لایتناهی است که مبدأ هستی میباشد.
مبنع: خبرگزاری فارس
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.