تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

پيشوايان دين به ما دستور داده اند تا آنجا كه قدرت داريم از حقّ خود دفاع كنيم و زير بار ظلم نرويم ، چنان كه حضرت امام حسين(ع) مى فرمايد: «اى مردم آگاه باشيد فرومايه اى مرا ميان جنگ ( كشته شدن) و تن به ذلّت دادن مخيّر ساخته، ولى ما هرگز تن به ذلّت نمى دهيم» ، پس چگونه برادر بزرگوار او با وجود اين كه فرومايگى معاويه كمتر از يزيد نبود، در برابر اعمال او صبر كرد؟


در مورد قيام امام حسين(عليه السلام) و صلح برادر بزرگوارش امام حسن(عليه السلام) بايد تمام جهات تاريخى و اوضاع و احوال زمان آن دو بزرگوار را در نظر بگيريم تا اسرار آن «صلح» و اين «جنگ» روشن شود. درست است كه معاويه از نظر روحيّات چندان تفاوتى با فرزندش يزيد نداشت، ولى به گواهى همه تواريخ، معاويه مردى محافظه كار و مرموز بود و سعى مى كرد اعمال نارواى خود را در قالب هاى فريبنده و عوام پسند بريزد. داستان بر سر نيزه كردن قرآن ها در جنگ صفّين و با اين حيله جلو شكست قطعى خود را گرفتن نمونه اى از اين موضوع است; ولى جانشين خام و ناپخته او - يعنى يزيد - نه تنها به اصول اسلام عقيده اى نداشت بلكه از اصول كشور دارى و سياست بكلّى بى بهره بود، لذا آن مختصر حفظ ظاهرى را هم كه معاويه مراعات مى كرد رعايت نمى نمود، آشكارا قوانين اسلام را زير پا گذاشته و بى پروا با مقدّسات اسلام مخالفت مى نمود و پرده درى و وقاحت را به حدّاكثر رسانيده بود.در چنين شرايطى، افكار عمومى مسلمان ها آماده شورش بر ضدّ دستگاه بنى اميّه و بر چيدن اين بساط ننگين بود، در اينجا بود كه قيام امام حسين(عليه السلام) به عنوان آخرين ضربت كار خودش را كرد و ماهيّت اين خاندان را كه بر اثر اعمال بى رويّه يزيد تا اندازه اى روشن شده بود، كاملا برملا نمود و نتيجه آن، پيروزى اسلام و شكست واقعى بنى اميّه و طرد آنها از صفحه عمومى افكار مسلمانها بود; ولى اوضاع و شرايط زمان معاويه اينچنين نبود.و به قول يكى از دانشمندان، اگر امام حسن(عليه السلام) در زمان يزيد بود قيام مى كرد و اگر امام حسين(عليه السلام) در زمان معاويه بود صلح مى كرد.گواه روشن اين مطلب اين است كه: خود امام حسين(عليه السلام) بعد از برادرش امام حسن(عليه السلام) حدود ده سال در برابر معاويه صبر كرد و اقدام به مبارزه و جنگ ننمود، ولى به محض اين كه شنيد معاويه از دنيا رفته و فرزند وى يزيد به جاى او نشسته، مبارزه را شروع كرد و از آغاز با ردّ قطعى بيعت او، به وى اعلان جنگ داد و از پاى ننشست تا در صحنه جانبازى كربلا آخرين قطرات خون خود را در راه سربلندى و عظمت اسلام و كوتاه كردن دست هاى آلوده و جنايتكار بنى اميّه نثار كرد.ضمناً از بيانات ياد شده روشن مى شود كه خاموش نشستن در برابر دستگاه معاويه كه ظواهر را تا حدودى رعايت مى كرد و پرده درى را از حد نگذرانده بود - آن هم براى حفظ خون مسلمانان بى گناه - براى حضرت امام حسن و براى حضرت امام حسين(عليه السلام) در ده سال از امامت ايشان ذلّتى نبود.موضوع مهمّ ديگرى كه بايد بر آنچه گفته شد افزود، اين است كه طبق گواهى تاريخ وضع سياست خارجى مسلمانان در زمان معاويه ايجاب چنان صلحى را مى نمود; زيرا امپراطور روم شرقى كه جنگ هاى داخلى مسلمانان را به دقّت تعقيب مى كرد، خود را آماده مى ساخت كه اگر جنگ ديگرى ميان امام حسن(عليه السلام) و معاويه در گيرد، بر مرزهاى كشورهاى اسلامى حمله كند و شكست هاى گذشته خود را جبران سازد و اگر چنين حادثه اى رخ مى داد، ممكن بود ضربه سختى بر پيكر اسلام و مسلمين وارد شود.چنين شرايطى ايجاب مى كرد كه امام مجتبى(عليه السلام) صلح كند و دشمن را عملا سرجاى خود بنشاند. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image