پیش ما می ماندید! /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

مطالعه داستان زندگى شما و اتفاق مهم و سرنوشت سازى که برایت رخ داده، هر خواننده اى را به تحسین و تعظیم قهرمان داستان - یعنى شما عزیز دانشجو - وا مى دارد. من نیز یکى از این خواننده هاى نامه شما بودم که نه یک بار؛ بلکه صدها بار به شما آفرین گفتم و عزم و اراده محکم و باور قلبى تان نسبت به کعبه و مولود کعبه را ستودم. جوانان و دانشجویان عصر حاضر و فضاى فرهنگى جامعه کنونى نیز باید به وجود عزیزانى همچون شما، مباهات و افتخار کنند که این گونه با یک تصمیم عاقلانه، شجاعانه، برق آسا و سریع، از دام گسترده شده و مهلک شیطانى نجات یافته، از عفت و پاک دامنى خود محافظت، نگه دارى و پاسدارى کردید.


مطالعه داستان زندگى شما و اتفاق مهم و سرنوشت سازى که برایت رخ داده، هر خواننده اى را به تحسین و تعظیم قهرمان داستان - یعنى شما عزیز دانشجو - وا مى دارد. من نیز یکى از این خواننده هاى نامه شما بودم که نه یک بار؛ بلکه صدها بار به شما آفرین گفتم و عزم و اراده محکم و باور قلبى تان نسبت به کعبه و مولود کعبه را ستودم. جوانان و دانشجویان عصر حاضر و فضاى فرهنگى جامعه کنونى نیز باید به وجود عزیزانى همچون شما، مباهات و افتخار کنند که این گونه با یک تصمیم عاقلانه، شجاعانه، برق آسا و سریع، از دام گسترده شده و مهلک شیطانى نجات یافته، از عفت و پاک دامنى خود محافظت، نگه دارى و پاسدارى کردید. امکان نجات و رهایى از پرتگاه سقوط، در آخرین لحظات را فراهم نموده، سعادت و خوشبختى را در آغوش کشیدید. اینجا است که چنین رفتارى، ما را به سخن زیباى آن امام معصوم (علیه السلام) رهنمون مى شود که فرمود: «خداوند اولیاى خود را بین بندگان خود مخفى کرده است؛ پس هیچ یک از بندگان خدا را کوچک نشمارید». واقعاً اولیاى الهى، بین بندگان خداوند ناشناخته اند و آن گونه نیست که با نگاهى به ظاهرشان، بتوان آنها را شناخت. معدود افرادى هستند که مى توانند در چنین موقعیت هایى، قرار گیرند و دست از پا خطا نکنند و این گونه سریع از مهلکه حتمى سقوط، خود را نجات دهند. همان طور که خودتان نیز نوشته اید، این اتفاق ما را به یاد داستان حضرت یوسف (علیه السلام) مى اندازد قرآن از زبان حضرت یوسف (علیه السلام) مى فرماید: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ» یوسف (12)، آیه 53.؛ «نفس خویش را تبرئه نمى کنم؛ زیرا که نفس، یقیناً بسیار بر بدى ها امر مى کند؛ مگر آنچه را که پروردگارم رحم کند؛ همانا پروردگارم، غفور و رحیم است». این آیه نکات زیبایى را مى آموزد که به بعضى از آنها اشاره مى شود: 1. یوسف (علیه السلام) مصون ماندن خویش از گناهان و ارتکاب بدى ها را امداد خدا مى داند؛نه برخاسته از اراده خود و بدون توفیق الهى. بنابراین، یوسف در مقام بیان این حقیقت است که اگر من مرتکب گناه نشده ام، نه به جهت توان شخصى است؛ زیرا نفس، ترغیب کننده به گناه و بدى است. پس آلوده نشدن من به گناه، به توفیق الهى و رحمت او بوده است. 2. ضرورت هوشیارى در برابر تمایلات نفسانى و لزوم فراهم آوردن زمینه هاى جلب رحمت الهى، براى مصون ماندن از خطرات آن، پیام دیگرى است که این داستان آموزش مى دهد و چنین گمان نشود که اگر یک بار و در یک رویداد، توانستیم بر هواهاى نفسانى پشت پا بزنیم؛ پس در تمام صحنه هاى شیطانى دیگر نیز مصون و محفوظ خواهیم ماند. پس اگر در هر لحظه و کمتر از هر آنى در برابر چنین موفقیت هایى واقع شدیم، باید به رحمت الهى امیدوار باشیم و از مقام ربوبیت او کمک بطلبیم که در غیر این صورت، پیروز نخواهیم شد. 3. مطمئناً کسى که از چنین امتحانى این گونه سرافراز بیرون آمده و به کمک و لطف الهى از مهلکه نجات یافته است؛ خداوند او را پذیرفته و مورد بخشش و عفو خداوند قرار گرفته است «إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ یوسف (12)، آیه 53. شما با همین ترحم خداوند بوده است که توانسته اید از سیطره نفس اماره فرار کنید و به دامن غفران و رحمت الهى وارد شوید. به یقین آمرزیده شدن گناهان و خطاها، نسبت به گذشته است و نسبت به آینده، باید مراقبت و محافظت خود استمرار دهید. بنابراین، هر چند پیام داستان واقعى شما، کاملاً روشن و مشخص است؛ اما تأکید بر آن نیز خالى از لطف نیست. انسان موجودى است مختار و در پرتو همین اختیار و آزادى عمل، مى تواند در سخت ترین و شکننده ترین موقعیت ها و شرایط، چنان تصمیمى را بگیرد که موجب تحسین همگان را فراهم سازد و به تمام جبراندیشان و یا سست اراده ها و کسانى که فریاد «نتوانستن» سر مى دهند و گمان مى کنند در چنین شرایطى اختیار از انسان سلب و به پرتگاه سقوط و منجلاب اخلاقى کشیده مى شود؛ اعلام مى داریم که: انسان موجودى است با اراده و اختیار و امکان فرار از چنین موقعیت هایى کاملاً فراهم است. پس مى توان چشم خود را کنترل کرد، گوش خود را بست و دیگر اعضا و جوارح را به لجام عقل پیوند زد و در یک جمله، مى توان غریزه سرکش جنسى خود را در اوج شهوت مهار کرد. در پایان، ما نیز این نکته را - که شما با علم حضورى به آن رسیده اید - مورد تأکید قرار مى دهیم که اگر لطف حق و توسّل به ائمه اطهار(علیه السلام) در میان نبود، چه بسا نمى توانستید، به چنین رفتار و موفقیت مهمى دست یابید و خود را نجات دهید! پس به شکرانه این نعمت، این پیوند و ارتباط معنوى با رب الارباب و ائمه اطهار(علیه السلام) را بیش از پیش تقویت کنید. خداوند، به همه ما عقلى مرحمت فرماید که بر هوس هاى سرکش پیروز گردیم و اگر در اشتباهیم، چراغ روشنى از توفیق و هدایت فراروى ما قرار دهد. محمد رضا احمدی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image