تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
جلوگیری و ممانعت از عملی شدن خواستهی پیامبر گرامی اسلام(درخواست آوردن قلم و دوات برای نوشتن وصیت قبل از وفاتشان) از وقایع مشهور در تاریخ است که از آن به اسامی مختلفی؛ نظیر واقعهی "یوم الخمیس"، یا واقعهی "قلم و دوات" یاد شده است. سکوت حضرت علی(ع) در این حادثه دلیلی بر نفی اصل وقوع آن نیست، بلکه باید دید که دلیل آن چه بود، و آیا این سکوت منافاتی با شجاعت آنحضرت دارد یا نه؟با مروری به واقعهی «قلم و دوات» که در کتب تاریخی و غیر آن آمده است به نکاتی برخورد میکنیم:شخصی پیامبر(ص) را متهم به هذیانگویی کرد، پیامبری که قرآن دربارهی او میفرماید: «از روی هوا و از پیش خود صحبت نمیکند و فقط وحی ما را به شما ابلاغ میکند. امر وصایت هم از مهمترین امور مربوط به رسالت است.شروع نزاع و مشاجره در بالین رسول خدا(ص) و با بیماریای که ایشان داشتند کار صحیحی نبود که شروع شد و هرگونه اظهار نظر مخالف آن شخص باعث تشدید این مشاجره و رنجش بیشتر رسول خدا(ص) میشد.عدهای با آن شخص که منع از کتابت وصیت رسول خدا(ص) کرد مخالفت کردند، ولی دامنهی مشاجره بالا گرفت و توسط او و همراهانش پذیرفته نشد و پیامبر(ص) همه را از بالین خود دور کرد. بنابر برخی روایات در مصادر برادران اهلسنت، این شخص عمر بن الخطاب بود![1]ولایت علی(ع) و حقانیت او آن قدر روشن و واضح بود که هیچکس در وصی بودن او تردیدی نداشت و سکوت حضرت علی(ع) در منزل پیامبر(ص) فقط به دلیل رعایت مصالحی بود که گذشت. البته بعد از واقعهی سقیفه، چندین بار به سلب حق خود اعتراض کرد، ولی به دلیل رعایت مصالح اسلام و مسلمانان سالها سکوت کرد و با حکومتها به عنوان مشاوری امین همکاری نمود. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.