اديان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

آيا تمام فرقه هاي اهل تسنن به حديث غدير و به ويژه کلام گوهر بار رسول خدا(ص)، «من کنت مولاه، فهذا علي مولاه» اعتقاد دارند (و فقط با استدلال هاي بياني و عقلي سعي در ردّ حديث غدير دارند و يا اينکه به اصل سندي اين حديث، اشکالي وارد مي کنند).


در دهمين سال هجرت، رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قصد زيارت خانه خدا را نمود، و تعداد 114 يا 120 يا 124 هزار در اين سفر آن حضرت را همراهي مي کردند. بعد از انجام مراسم حج، پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با جمعيت، آهنگ بازگشت به مدينه کردند. هنگامي که به غديرخم رسيدند، جبرئيل امين فرود آمد و از جانب خداوند متعال، اين آيه را آورد: «اي رسول ما، آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به مردم ابلاغ کن».[1]امين وحي، از طرف خداوند به پيامبر امر کرد تا علي را ولي و امام، معرفي کرده و وجوب پيروي و اطاعت از او را به خلق ابلاغ کند.آنان که در دنبال قافله بودند رسيدند، و کساني که از آن مکان عبور کرده بودند، بازگشتند، پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: خار و خاشاک آن جا را جمع و برطرف کنند. هوا به شدت گرم بود، مردم قسمتي از رداي خود را بر سر و قسمتي را زير پا افکندند، و براي آسايش پيامبر چادري تهيه کردند، اذان ظهر گفته شد و پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نماز ظهر را با همراهان ادا کردند، بعد از پايان نماز، از جهاز شتر، محل مرتفعي ترتيب دادند.پيامبر با صداي بلند، همگان را متوجه ساخت و خطبه خواند و در ضمن خطبه فرمود: خداوندا گواه باش، همانا من در انتقال به سراي ديگر و رسيدن به کنار حوض، بر شما سبقت خواهم گرفت و شما در کنار حوض بر من وارد مي شويد...، مواظب باشيد که من پس از خودم دو چيز گران بها و ارجمند در ميان شما مي گذارم، چگونه رفتار مي کنيد، در اين موقع مردم بانگ بر آوردند: يا رسول الله آن دو چيز گران بها چيست؟ فرمود: کتاب خدا و عترت من مي باشد. همانا خداي دانا و مهربان، مرا آگاه ساخت، که اين دو هرگز از يکديگر جدا نخواهند شد، تا در کنار حوض بر من وارد شوند، من اين امر را از خداي خود درخواست نمودم، بنابراين بر آن دو پيشي نگيريد و از پيروي آن دو باز نايستيد و کوتاهي نکنيد، که هلاک خواهيد شد.سپس دست علي را گرفت و او را بلند نمود، تا حدي که سفيدي زير بغل هر دو نمايان شد. مردم او را ديدند و شناختند، رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين گونه ادامه داد: اي مردم کيست که بر اهل ايمان از خود آنها سزاوارتر باشد؟ مردم گفتند: خدا و رسولش دانا ترند، فرمود: همانا خدا مولاي من است و من مولاي مومنين هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. پس هر کس که من مولاي اويم، علي مولاي او خواهد بود، و بنا به گفته احمد بن حنبل (پيشواي حنبلي ها) پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين جمله را چهار بار تکرار نمود.سپس دست به دعا گشود و گفت: بار خدايا دوست بدار، آن که او را دوست دارد و دشمن بدار آنکه او را دشمن دارد، ياري فرما ياران او را و خوارگردان خوار کنندگان او را. او را معيار، ميزان و محور حق و راستي قرار ده.قبل از پراکنده شدن جمعيت، امين وحي، اين آيه را بر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نازل نمود: امروز دين شما را کامل نموده و نعمت را بر شما تمام کرده و دين اسلام را براي شما پسنديدم.[2] در اين موقع پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: الله اکبر، بر اکمال دين و اتمام نعمت و خشنودي خدا به رسالت من و ولايت علي ـ عليه السلام ـ بعد از من.جمعيت حاضر، از جمله ابوبکر و عمر به امير المومنين اين گونه تهنيت گفتند، مبارک باد مبارک باد، بر تو اي پسر ابي طالب که مولاي من و مولاي هر مرد و زن مومني گشتي.[3]آنچه ذکر شد اجمالي از واقعه غدير بود که همه امت اسلامي اعم از شيعه و سني بر وقوع آن اتفاق دارند، زيرا بيش از سيصد نفر از بزرگان علماي اهل سنت به طرق مختلف حديث غدير و نزول آيات تبليغ و اکمال دين را مستنداً از زياده از صد نفر از صحابه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل نموده اند که سلطان الواعظين، 60 نفر از مشهورترين و مورد اعتماد ترين علماي آنان را با کتاب هايشان که حديث را نقل کرده اند نام مي برد که از جمله آنها افراد ذيل است:1ـ محمد بن اسماعيل بخاري در تاريخ خود ج1.2ـ مسلم بن حجاج نيشابوري در ج2، صحيح مسلم.3ـ ابي داود سجستاني در سنن خود.4ـ محمد بن عيسي ترمذي در سنن خود.5ـ امام احمد حنبل در ج4، مسند خود.6ـ ابن تيميه احمد بن عبد الحليم در منهاج السنة.7ـ ابوالقاسم بن عساکر در تاريخ دمشق.8ـ ابوبکر خطيب بغدادي در تاريخ بغداد.9ـ محمد بن يزيد ابن ماجه قزويني در سنن خود.10ـ سيوطي در تاريخ الخلفاء.عده اي از علماي اهل سنت مانند محمد بن جرير طبري مفسر و مورخ معروف قرن چهارم کتاب مستقلي به نام (کتاب الولايه) در مورد حديث غدير نوشته و حديث را از هفتاد و پنج طريق روايت نموده.احمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمن کوفي معروف به ابن عقده در کتاب الولايه، حديث غدير را به يکصد و بيست و پنج طريق از صد و بيست و پنج تن از صحابه با تحقيقات بليغه نقل نموده است.ابوالقاسم حسکاني در کتاب الولايه، واقعه غدير را مشروحا با نزول آيات نقل نموده است.ابوجعفر طحاوي در کتاب مشکل الآثار صفحه 308 مي گويد: اسناد اين حديث صحيح است و احدي را نسبت به راويان آن طعني نيست.[4] احمد بن محمد عاصمي در دين الفتي مي گويد: اين حديثي است که امت اسلامي آن را با پذيرش دريافت نموده و با اصول موافق است.[5] ابوالفرج، ابن جوزي حنبلي در المناقب مي گويد: علماي تاريخ اتفاق دارند بر اين که داستان غدير بعد از بازگشت پيغمبر از حجة الوداع در هجدهم ذي حجه بوده... و يکصد و بيست هزار تن اين حديث را از پيغمبر شنيده است.[6]بنابراين سند اين روايت از ديدگاه اهل سنت هيچ اشکال و خدشه اي ندارد ولي عمده سخن اهل سنت در مورد حديث غدير اين است که مي گويند کلمه مولا به معناي سرپرستي نيست، بلکه به معناي دوستي و محبت است. به عنوان نمونه فخر رازي در نهاية العقول، قاضي عضدالدين ايجي در المواقف، شاه صاحب هندي در التحفة الاثني عشريه، کابلي در صواقع، عبدالحق دهلوي در لمعات، قاضي سناء الله پاني پتي در السيف المسلول مي گويند: همانا لفظ (اولي) در گفتار رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که فرمود: الست اولي بالمومنين من انفسهم، مشتق از ولايت به معناي دوستي است، اولي بالمومنين يعني محبوب تر نزد مومنان است.[7]آنان مي پندارند سبب ايراد اين خطبه چنان که مورخين آورده اند ايجاد محبت مردم نسبت به علي ـ عليه السلام ـ بوده است زيرا جماعتي از صحابه که در يمن براي همراهي با آن جناب تعيين شده بودند مثل بريده اسلمي، خالد بن وليد، و ديگر نامداران، هنگام مراجعت شکايت هاي بيجا از حضرت امير به حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ عرض نمودند، چون جناب رسالت پناه ديد که اين قسم حرف ها در ميان مردم شايع شده است و اگر او يک دو نفر را از اين شکايت ها منع کند محمول بر علاقه ايشان بر حضرت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ مي شود. لهذا خطبه عام فرمود: اين نصيحت را با کلمه منصوص در قرآن آغاز کرد: الست اولي بالمومنين من انفسهم، يعني هر چه مي گويم از راه شفقت و خير خواهي مي گويم، محمول بر پاسداري کسي ننمايند و علاقه کسي را با من در نظر نياورند.[8]بنابراين در پاسخ سئوال فوق بايد گفت: اهل سنت با استدلال هاي بياني و عقلي و لغوي، سعي دارند دلالت حديث را بر ولايت و امامت حضرت علي ـ عليه السلام ـ نفي کنند و براي اين هدف راه هايي کج و معوجي را رفته اند که با هيچ معياري قابل پذيرش نمي باشند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ ترجمه الغدير، ج2، ترجمه جمعي از مترجمان.2ـ عبقات الانوار، علامه مير حامد حسين.3ـ شبهاي پيشاور، سيد محمد سلطان الواعظين. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image