تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
اگر در سوگ عزیزی هستید بدانید که عزیزان و محبوبان ما در کنار ما هستند و تنها با فرکانس ارتعاشی متفاوت از ما جدا شده اند.
خواهر گرامی، مرگ ایشان را به شما تسلیت میگوییم و امیدواریم خداوند به شما و خانواده ی ایشان صبری جزیل عطا فرماید. متن ارسالی شما را با دقت خواندیم، از اتفاقاتی که برایتان افتاده و باعث شده آرامشتان را برهم زند ناراحت شدیم. امیدواریم با مطالبی که تقدیمتان می کنیم بتوانیم به شما کمکی کرده باشیم. ابتدا پاسخ قسمت های مختلف سؤالتان را بیان می کنیم و بعد هم چند توصیه به شما.
در ابتدا در مورد این احساس شما « اصلا باورم نمیشه که مرده» باید بگوییم، این احساستان کاملا طبیعی است. حقیقت عالم همین است. مرگ یک عبور است نه نابودی. به قول گیتا مرگ درست مثل یک لباس کهنه ای است که انسان از تن در می کند و به جای آن لباس جدیدی می پوشد. به همین شکل گوهر تابناک وجود آدمی یا روح جسم خود را ترک می کند تا تولد نوینی را تجربه کند. این احساس شما یکی از ابزارهای ضمیر ناخودآگاهتان است که انکار نام دارد. انکار باعث کاهش فشار روانی حاصل از موقعیت اضطراب زاست.
خواهر گرامی، چرا شما خودتان را مقصر می دانید؟ مرگ که زمان و مکان نمی شناسد. مگر انسان می تواند در مرگ کسی دخالت داشته باشد؟ شاید اگر جای دیگری هم بود چنین اتفاقی برایشان می افتاد. اصلا درست نیست که شما خودتان را مسؤول مرگ او می دانید. خانواده ی او ناراحت هستند و باید به آنها حق داد. شما دختر عاقلی هستید حتما می دانید که باید آنها را در این شرایط درک کنید شاید آنها به دنیال این باشند که مقصری برای این حادثه پیدا کنند اما شما اصلا نباید دلخور شوید و باعث آزار خودتان شوید. بهتر است تلفن همراه خود را همچنان خاموش نگه دارید و ارتباطی برقرار نکنید. رفتن شما بر مزار ایشان کار درستی نیست . به نظر ما لازم نیست شما آنجا بروید تا وقتی احساس و فکر آنها در مورد شما اینگونه است. رفتن شما هم نه کمکی به آنها می کند نه به خودتان. اگر آنها تمایل داشتند شما را ببینند می توانند در شهر خودتان، همراه پدرتان یا برادر یا فردی دیگر از خانواده و در مکانی غیر از منزلتان قرار بگذارید.
در مورد رابطه ای هم که با ایشان داشته اید، رابطه ای خارج از چارچوب عقل و شرع، بهترین و درست ترین کار توبه است. خداوند وعده داده است که هر کسی توبه کند من توبه ی او را می پذیرم و توبه کنندگان را دوست دارم. از خطایی که مرتکب شده اید از خداوند طلب بخشش کنید و مطمئن باشید خداوند مهربان است و شما را می بخشد.
خیرات و نماز و قرآن شما هم باعث عذاب او نمی شود. خدا ارحم الراحمین است. هم گناه رابطه ای که داشتید را می بخشد اگر خالصانه توبه کنید و هم خیرات و ثوابای شما را به روح او می رساند. خداوند دوست دارد انسان ها در اوج سلامت روانی، جسمی و معنوی باشند. توبه را هم برای همین گذاشته است تا اتفاقات و رفتارها مسیر عادی زندگی را به هم نزند. عذاب وجدان، دور شدن از این هدف خداوند است. سعی کنید زیاد صلوات بفرستید و ذکر لا اله الا الله را در طی روز تکرار کنید.
چند توصیه:
«از دست دادن»، قسمتی از زندگی هر بنی بشری است؛ از دستدادن کار به شکل اخراج؛ از دست دادن معشوق به شکل شکست عشقی؛ از دستدادن همسر به شکل جدایی یا طلاق؛ از دستدادن دوستان دوران دانشگاه به شکل جشن فارغالتحصیلی؛ از دستدادن همسایهها به شکل مهاجرت و از همه بزرگتر از دستدادن عزیزان به شکل مرگ.
۱) واقعیت از دستدادن را بپذیرید ممکن است ناباوری و خیالپردازیهای اول شنیدن خبر به شما کمک کند که بار این شوک ناگهانی را راحتتر تحمل کنید اما زیاد در این خیالات ماندن، ممکن است حتی شما را مبتلا به بیماریهای روانی کند. سعی کنید این واقعیت را که یک عزیز را از دست دادهاید بپذیرید. به آرامش بعد از این توفان فکر کنید و این را باور کنید که ماهیت زندگی همین است؛ دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
۲) گریه کنید مثل این گزارشگرهای تلویزیونی که میروند جلوی کودکان زلزلهزده و میگویند «گریه نکن عزیزم» نباشید؛ هم خودتان با تمام وجود غمگینی و به قول شاملو «گریه کردن از سویدای جان»را تجربه کنید و هم بگذارید که دیگران گریه کنند.
اگر الان که داغ مرگ عزیزتان تازه است گریه نکنید، در واقع دارید یک واکنش طبیعی را به یک بیماری مزمن تبدیل میکنید و داغ عزیزتان همیشه تازه میماند. غیر از این، تخلیهکردن هیجانها بعدا به شکل بیماریهای روانتنی مثل زخم معده یا بیماریهای روانی مثل «اختلال استرس پس از سانحه» خودش را نشان میدهد.
۳) با زندگی تازه سازگار شوید شکل زندگی ما با از دستدادن یک عزیز، ممکن است بسیار تغییر کند. این تفاوتها را بپذیرید و باور داشته باشید که زندگی، فصلهای نامرتبی دارد؛ یعنی ما واقعا نمیدانیم کی پاییزش شروع میشود، کی بهارش و کدام پشت کدام است.
۴) ادامه دهید اما فراموش نکنید افراد سوگوار فکر میکنند اگر به زندگی عادیشان برگردند یعنی اینکه فرد از دست رفته را فراموش کردهاند و به این خاطر، احساس گناه میکنند. اما واقعیت این است که میتوان زندگی را ادامه داد و یاد عزیز را هم همیشه گرامی داشت.
۵) به مرگ معنایی دوباره دهید آدمهای سوگوار زیادی فیلسوفمنش میشوند، یعنی اینکه آنها بعد از حیرت در برابر از دستدادن، میپرسند: «اصلا چرا مرگ؟» «چرا ما همیشه زنده نمیمانیم؟». این پرسشها به شرطی که به یک جواب یا باور قانع کننده ختم شوند، خیلی خوبند. خیلی از مذهبها معنای بزرگی برای مرگ قائلاند. روان شناسهایی مثل کوبلر راس و کوسنبام هم در مورد معناهای مرگ مطلب نوشتهاند.
آنها میگویند ما اگر این باورها را داشته باشیم، پذیرش مرگ به عنوان یک اتفاق اجتنابناپذیر برایمان راحتتر میشود:
-مرگ به ما کمک میکند که قدر زندگی را بدانیم.
-ما دیر یا زود میمیریم؛ پس باید تصمیمهای بزرگی برای زندگی بگیریم.
-دیگران دیر یا زود میمیرند، پس تا جایی که میتوانیم با آنها خوب باشیم.
-مرگ باعث میشود هرچه را که در این زندگی به دست آوردهایم، برای همیشه به نام خودمان ثبت کنیم.
باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده:زهرا محمدی
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.