تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
از ارتباط مجددتان تشکر میکنم. دوست گرامی در امور معنوی هزار نکته باریکتر از مو وجود دارد که تا کسی از آنها مطلع نباشد توان قضاوت صحیح نخواهد داشت. موقعی که انسان در مورد اولیای خدا صحبت میکند باید بسیار با احتیاط صحبت کند زیرا آنها علاوه بر شخصیت حقیقی خود یک شخصیت حقوقی به عنوان ولی الله دارند که اهانت به آن موجب تاریکی معنوی و احیانا عقوبتهای مختلف دنیوی و اخروی میشود. پس این نکته را مدّ نظر داشته باشید.اما یک چیز را باید دانست، همهی آن بزرگواران به وظیفه خود عمل میکردهاند و در این مطلب شکی وجود ندارد زیرا کسی که به وظیفه خود عمل نکند دیگر ولی خدا نخواهد بود و اولیای خود همگی در این نکته یعنی بندگی خدای متعال مشترک هستند.اما وظیفه اولیای خدا متفاوت است. داستان حضرت موسی و خضر علیهما السلام که در قرآن نقل شده است، در مقصود ما بسیار مفید است ؛ حضرت موسی علیهالسلام با آنکه پبامبر اولوالعزم و کلیم الله است باید شاگردی حضرت حضر کند. این شاگردی و البته تفاوت مقامات خللی به مقام حضرت موسی نمیزند .ما حق نداریم و اصلا کار درستی هم نیست که بنشینیم و در مورد مقام بندگان خدا صحبت کنیم یعنی بگوییم کدام بالاتر است و کدام پایینتر؛ ما دسترسی به این معلومات نداریم. مگر جایی که تصریحی در قرآن یا روایات اهل بیت علیهم السلام وجود داشته باشد.نکته دیگر اینکه از ظاهر اشخاص نمیشود به مقامات آنها پی برد. هر پدیدهای در عالم دارای علتی است و با دسترسی به آن علت می توان آن پدیده را به وجود آورد. ما تنها آن نتیجه و پدیده را میبینیم و نمیدانیم فردی که صاحب آن خرق عادت است از چه طریقی به آن علت دست پیدا کرده است. زیرا در عالم علتهای مختلفی وجود دارند و دسترسی به برخی از آنها حتی نیاز به ایمان هم ندارد.این مطلب را برای این گفتم که توجه داشته باشید اولا هر کسی خرق عادتی کرد ولیّ الله نیست ثانیا هر کسی صاحب این گونه کارها بود دلیل مقام و منزلت او نزد خدا نمیشود و نمیشود گفت از کسان دیگری که ما از آنها کرامتی سراغ نداریم بالاتر است ثالثا همانطور که اشاره کردم با توجه به تفاوت وظایف اولیای خدا ، هر کدام مأموریتی دارند که باید همان را انجام دهند لذا انتظار این که همه یک گونه باشند و یکسان رفتار کنند غیر معقول و نادرست است.همیشه و در هر دورهای اولیای خدا وجود داشته اند لکن معمولا مخفی هستند و درصد کمی از این مطالب منتشر میشود که آن هم اسرار خودش را دارد. کسی که مخلصانه رفتار میکند، تنها در جایی که وظیفه اش افشای آن باشد این کار را میکند.اما در مورد مراجع تقلید؛فکر میکنم با توجه به مطالبی که عرض شد پاسخ خود را گرفته باشید لکن چند نکته را باید تذکر بدهم:1- ندانستن ما و علم نداشتن ما ، دلیل نبود نیست. کرامات فراوانی از مراجع تقلید شیعه نقل شده و می شود لکن خود آن بزرگواران مانع انتشار این گونه مطالب هستند.2- مراجع نایبان عام حضرت ولی عصر ارواحنا فداه در دوره غیبت کبری هستند و تا کسی صلاحیتهای فراوانی را احراز نکند به این جایگاه نمیرسد.3- علت تقلید ما از مراجع ، به خاطر کرامات ایشان نیست بلکه از جهت رجوع به متخصص است. یعنی بر فرض هم ایشان صاحب کرامت هم نبودند ما موظف به تقلید بودیم. علت تقلید هم یک امر عقلی است : رجوع به متخصص.این که میگویند باید به اعلم مراجع رجوع کرد یعنی باید آنکه از همه متخصصتر است را یافت و در دین به او مراجعه کرد. در هر امر خطیر و مهمی انسان احتیاط میکند و کسی را مییابد که از همه واردتر باشد. مثلا کسی که نیاز به عمل جراحی دارد، با توجه به اهمیت آن بهترین دکتر و جراح را پیدا میکند و به او مراجعه میکند.آیا هرگز در اینجا ، فرد میرود و به اولین کسی که یافت میگوید که بیا من را عمل کن؟! هرگز چنین نمیکند. حالا چه رسد به امر خطیری مثل دین که با سعادت دنیا و آخرت ما گره خورده است. در مثل چنین جایی باید فرد اعلم را یافت و به او رجوع کرد.علم به آنچه سوال کردید خوب است اما مبادا از وظیفه خود غافل شویم. وظیفه ما بنده شدن برای خدای متعال است. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.