علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

طبق آيه ی 14 سوره ی حجرات، فرق بين اسلام و ايمان چيست که خداوند تبارک و تعالی، اسلام آورندگان و ایمان آورندگان و مسلمانان و مسلمات و مؤمنين و مؤمنات را مورد خطاب قرار می دهد؟


خداوند متعال در اين آيه مي فرمايد: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِکمْ... اين آيه و آيات بعد تا آخر سوره، متعرض حال اعراب است که ادعاي ايمان مي کردند و بر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ منت مي نهادند که ما ايمان آورده ايم. سياق اين آيه که حکايت کلام آنان و مأمور شدن رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است به اين که در جواب آن ها بفرمايد: نه، هنوز ايمان نياورده ايد و آنان را در ادعاي شان تکذيب کند. البته مراد از «اعراب» بعضي از عرب هاي باديه نشين بوده، نه همه آنان، به شهادت آيه وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ؛ «و بعضي از اعراب به خدا و روز جزا ايمان دارند». در ادامه مي فرمايد: وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً. مراد از اطاعت، اطاعت خالص و واقعي است، به طوري که باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون منافقان، ادای اطاعت کاران واقعي را درآورد. در حقیقت، اطاعت خدای تبارک و تعالی، استجابت دعوت او است در هر چه که بدان دعوت مي کند، چه اعتقادی باشد و چه عملی. و اطاعت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تصديق رسالت او و پيرويش در آن چه که بدان امر مي کند؛ مي باشد و اوامري که مربوط به ولايت او در امور امت است. و مراد از کلمه «اعمال»، جزاي اعمال است. خلاصه معناي آيه اين است که: اگر خدا را در آن چه به شما امر مي کند ـ که خلاصه اش پيروي دين او بر حسب اعتقاد است ـ و رسول را در آن چه به شما امر مي کند اطاعت کنيد از پاداش هاي اعمال تان چيزي کم نمي کند. سپس در وصف مؤمنان واقعي مي فرمايد: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ. صفات مومنان 1. ايمان به خدا و رسول جمله ی إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، مي خواهد مؤمنين را منحصر درکساني کند که به خدا و رسول او ايمان داشته باشند. پس تعريف مؤمنين به اين که به خدا و رسول ايمان دارند و به ساير صفاتي که در آيه آمده، تعريفي است که هم جامع صفات مؤمن است و هم مانع، يعني هيچ غير مؤمني مشمول آن نمي شود، در نتيجه هر کس متصف به اين صفات باشد، مؤمن حقيقي است، هم چنان که هر کس يکي از اين صفات را نداشته باشد، مؤمن حقيقي نيست. و ايمان به خدا و رسولش، عقدي است قلبي بر توحيد خداي تعالي و حقانيت آن چه که پيامبرش آورده و نيز عقد قلبي بر صحت رسالت و پيروي رسول در آن چه دستور مي دهد. 2. شک نکردن در حقانيت دين ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا، يعني: مؤمنين آن هايي هستند که ايمان به خدا و رسول او بياورند و ديگر در حقانيت آن چه ايمان آورده اند، شک نکنند و ايمان شان ثابت و آن چنان مستقر باشد که شک آن را متزلزل نکند. و شک نکردن آنان منحصر به يک زمان نيست، بلکه در زمان هاي آينده نيز شک نمي کنند، تو گويي پيدا شدن شک چيزي است که دائما خطرش وجود دارد، در نتيجه اين کلمه مي فهماند که بايد استحکام اولي ايمان باقي بماند. 3. جهاد با مال و جان وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، کلمه ی «مجاهده» که مصدر «جاهدوا» است، به معناي بذل جهد و به کارگيري تمامي توان خويش در پيشبرد راه خدا است. و کلمه «سبيل اللَّه» به معناي دين خدا است. و منظور از مجاهده به اموال و انفس، عمل و به کار گرفتن تا آخرين درجه قدرت است در انجام تکليف مالي الهي، از قبيل زکات و ساير انفاقات واجب، و انجام تکاليف بدني چون نماز و روزه و حج و غيره. در پايان ثمره چنين ايماني را يادآور شده و مي فرمايد: أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ اين جمله بر ايمان مؤمنين نامبرده ما دام که آن صفات را حفظ کرده باشند صحه گذاشته و تصديق مي کند. فرق بين اسلام و ايمان 1. علامه طباطبايي مي نويسند: ايمان معنايي است قائم به قلب و از قبيل اعتقاد است، و اسلام معنايي است قائم به زبان و اعضاء، چون کلمه ی اسلام به معناي تسليم شدن و گردن نهادن است. تسليم شدن زبان به اين است که شهادتين را اقرار کند و تسليم شدن ساير اعضاء به اين است که هر چه خدا دستور مي دهد ظاهرا انجام دهد، حال چه اين که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانيت آن چه زبان و عملش مي گويد داشته باشدو چه نداشته باشد و اين اسلام آثاري دارد که عبارت است از: محترم بودن جان و مال و حلال بودن نکاح و ارث بردن او. 2. در تفسير نمونه نيز آمده است که طبق اين آيه تفاوت اسلام و ايمان، در اين است که «اسلام» شکل ظاهري قانوني دارد و هر کس شهادتين را بر زبان جاري کند، در سلک مسلمانان وارد مي شود و احکام اسلام بر او جاري مي گردد؛ ولي ايمان يک امر واقعي و باطني است و جايگاه آن قلب آدمي است، نه زبان و ظاهر او. 3. اسلام آوردن شخص ممکن است انگيزه هاي مختلفي داشته باشد، حتي انگيزه هاي مادي و منافع شخصي، ولي «ايمان» حتما از انگيزه هاي معنوي، از علم و آگاهي، سرچشمه مي گيرد و همان است که ميوه ی حيات بخش تقوي بر شاخسارش ظاهر مي شود. اين همان چيزي است که در عبارت گويايي از پيغمبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمده است: «الاسلام علانية، و الايمان في القلب؛ اسلام امر آشکاري است، ولي جاي ايمان دل است». و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السلام ـ مي خوانيم: «الاسلام يحقن به الدم و تؤدي به الامانة، و تستحل به الفروج، و الثواب علي الايمان؛ با اسلام خون انسان محفوظ، و اداي امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مي شود، ولي ثواب بر ايمان است». و نيز به همين دليل است که در بعضي از روايات مفهوم «اسلام» منحصر به اقرار لفظي شمرده شده، در حالي که ايمان اقرار توأم با عمل معرفي شده است: «الايمان اقرار و عمل، و الاسلام اقرار بلا عمل». همين معني به تعبير ديگري در بحث «اسلام و ايمان» آمده است، «فضيل بن يسار» مي گويد: از امام صادق ـ عليه السلام ـ شنيدم فرمود: «ان الايمان يشارک الاسلام، و لا يشارکه الاسلام، ان الايمان ما وقر في القلوب، و الاسلام ما عليه المناکح و المواريث و حقن الدماء؛ ايمان با اسلام شريک است، اما اسلام با ايمان شريک نيست (و به تعبير ديگر هر مؤمني مسلمان است، ولي هر مسلماني مؤمن نيست.) ايمان آن است که در دل ساکن شود، اما اسلام چيزي است که قوانين نکاح وارث و حفظ خون بر طبق آن جاري مي شود». اين تفاوت مفهومي در صورتي است که اين دو واژه در برابر هم قرار گيرند، اما هرگاه این دو واژه، جدا از هم ذکر شوند، ممکن است اسلام بر همان چيزي اطلاق شود که ايمان بر آن اطلاق مي شود، يعني هر دو واژه در يک معني استعمال گردد. بنابراين، آياتي که در آن ها «مسلمون»، «مسلمات»، «مسلم»، «اسلم» و «اسلموا» آمده، ايمان در همه منظور است و همه با ايمان يکي اند و آياتي که در آن ها «امنوا» و... آمده، منظور مسلمانان نيز هستند که بايستي با عمل کردن شان به ايمان واقعي برسند. جز در آياتي که ايمان و اسلام هر دو ذکر شده است مانند: آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ . وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً. إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ.... بنابراين، اسلام با شهادتين و ايمان با عمل کردن به دستورات دين و اعتقاد راسخ قلبي بر حقانيت دين پيدا کردن است و خطاب هاي قرآني هم به اسلام آورندگان است و هم به ايمان آورندگان؛ زيرا اسلام با عمل به ايمان مي رسد و ايمان نيز با عمل راسخ تر مي گردد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image