آمریکا و لبنان-فرانسه ولبنان /

تخمین زمان مطالعه: 17 دقیقه

امروزه که دخالتهای آمریکا و فرانسه در لبنان بسیار زیاد شده است، می خواستم بدونم آمریکا و فرانسه در لبنان چه منافعی را دنبال می کنند و این منافع چه تأثیری بر روابط ایران و لبنان می گذارد؟


یکم . نقش فرانسه در تاریخ لبنان : لبنان کشورى است که در خاور میانه و در ساحل شرقى دریاى مدیترانه قرار دارد . از شمال و شرق به سوریه و از جنوب به فلسطین اشغالى محدود مى‌شود . جمعیت آن را اعراب مسلمان سنى و شیعه ، مارونى‌ها ، ارتدکس‌هاى یونانى ، و مسیحیان کاتولیک یونانى تشکیل مى‌دهند . زبان رسمى لبنان عربى است ، اما بیشتر لبنانى‌ها به انگلیسى و فرانسوى نیز صحبت مى‌کنند . سابقه حضور استعمار گران و اجانب در این کشور به دوران فینیقى ها باز مى گردد در واقع با توجه به اینکه لبنان از نظر تاریخى هیچ گاه هویت و حاکمیت سیاسى مستقل نداشته است این کشور جزیى از امپراتورى مصر ، ایران ، روم بیزانس ، عرب ، صلیبیان وعثمانى بوده است . ( طاهرى سید محمد مهدى ، بازتاب انقلاب اسلامى بر شیعیان لبنان ص 286 ) از قرن هفتم میلادى فرقه هاى مسیحى مارونى به این منطقه واردشده و در ارتفاعات شمالى ساکن شدند ( احمد نادرى سمیرمى ، لبنان ، ص 81 به نقل از همان ص 287 ) و در پى مبارزات بسیار در باره اصول عقاید مسیحیت سرانجام پیروان مختلف دین مسیحیت در لبنان ریشه دوانیده و یا درمواجهه بافشار اعراب ومسلمانان در این کشور پناه گزیدند . حضور مسیحیان در منطقه اى که امروزه به نام لبنان نامیده مى شود از آن پس و به ویژه در دوران معاصر بهانه اى شده است که بیگانگان و حتى کسانى که فرسنگها از این منطقه فاصله دارند براى خودمنافعى در این منطقه قائل شده و وارد این سرزمین شوند که مهمترین این دولتها فرانسه مى باشد که همچنان تلاش مى کندتا اراده خویش را از طریق عمال داخلى خویش بر سرزمین لبنان حاکم گرداند . دردوران معاصر لبنان تا جنگ جهانى اول به صورت یک ایالت خودمختار درداخل عثمانى بود ولى با ظهور علایم زوال عثمانى لبنان اولین روزنه اى بود که کشورهاى اروپایى فشار را از آنجا بر خلافت عثمانى شروع کردند . درسال 1912 م . با ورود ناوهاى ایتالیایى به سواحل بیروت جنگ علیه عثمانى شکل گرفت و در این میان فرانسه به دلیل داشتن منافع در سوریه ولبنان اعلام کرد که ازموقعیت دیرین خوددر این کشور دست نخواهد کشید . در این زمان انگلستان و فرانسه با پنهان کردن اختلاف هاى خود به عقد قرار داد « سایکس پیکو » اقدام کرده و درآن منطقه نفوذ خود رادرخاورمیانه مشخص کردند که طبق آن فرانسه سرپرستى لبنان وسوریه را به دست آورد و انگلیس نیز سرپرستى عراق ، فلسطین وماوراء اردن را کسب کرد ( احمدخلیل محمودى ، لبنان فى جامعه الدول العربیه ، ص 22 به نقل از همان ص 295 ) بدین ترتیب در اکتبر 1918 ترکان عثمانى از سوریه و لبنان بیرون رانده شده و در کنفرانس « سان رمو » در سال 1920 عملا سرپرستى لبنان و سوریه به فرانسه واگذار شد و به دنبال آن کمیسر عالى فرانسه تاسیس لبنان بزرگ را اعلام داشت . در راستاى تحکیم نفوذ منافع فرانسه بر لبنان ، جامعه ملل در سال 1923 سوریه و لبنان را رسما به قیمومیت فرانسه در آوردهمچنین فرانسه با اعلام قانون اساسى لبنان این کشور را به جمهورى لبنان تبدیل کرد . طبق قانون اساسى مدون توسط فرانسه مقرر شد تا مناصب اساسى در سیستم حکومتى لبنان بر اساس ساختار مذهبى و طایفه اى توزیع شود . ( همان ، ص 295 ) از طرفى بر طبق سرشمارى سال 1932 که توسط فرانسویان انجام شد آمار مسیحیان 2 . 51 درصد جمعیت و مسلمانان 5 . 48 درصد جمعیت اعلام شد که در این میان شیعیان 20 درصد از کل مسلمانان را تشکیل مى دادند در نتیجه با این تدابیر مقام اول اجرایى یعنى ریاست جمهورى به مسیحیان که ظاهرا در اکثریت بودند رسید ، نخست وزیرى به اهل سنت که در مقام دوم جمعیتى بودندو ریاست مجلس نیز به شیعیان که ظاهرا در اقلیت بودند رسید . از نقاط جالب توجه در زمینه آمار مذکور این است که پس از آمارگیرى سال 1932 تاکنون هیچ آمار رسمى براى لبنان اعلام نشده ( احمد نادرى ، همان ص 6 - 7 ) و این در حالى است که با امکان دستیابى مسئولان لبنانى به آمار ثبت شناسنامه ها یا آمارهاى انتخاباتى و اسناد کشور این شک و شبهه باقى مى ماند که چنین سکوتى در مشخص کردن و اعلام تغییر و دگرگونى در ترکیب جمعیت طوائف مختلف صرفا به سود مسیحیان و به زیان مسلمانان صورت میگرد . درواقع عدم اعلام آمار رسمى جمعیت لبنان باتوجه به ساختار طایفه اى قدرت در لبنان بدان دلیل است که آمار مسلمانان به ویژه شیعیان به دلیل زاد و ولد بیشتر افزایش و در عین حال جمعیت مسیحیان به دلیل مهاجرت به اروپا کاهش یافته است . ( سید مهدى طاهرى ، همان ص 117 ) در لبنان گفته مى شود که در حال حاضر % 45 جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل داده و انتظار مى رود که تا سال 2025 این آمار به % 65 برسد . ( عادل بن زیدالظریفى ، جمهوریه لبنان الاسلامیه ، روزنامه الریاض ، چهارشنبه 22 نوامبر 2006 ، شماره 14030 ) بنابر این فرانسه در شکل دادن به حاکمیت کنونى لبنان نقش مستقیمى داشته و تلاش او نیز بر کتمان واقعیات جمعیتى به منظور حفظ منافعى مى باشد که در طى چند دهه اخیر به بهانه حضور مسیحیان در این کشور براى خود فراهم آورده است اما از سال 1357 با پیدایش انقلاب اسلامى ایران و متعاقب آن ظهور جریان حزب الله لبنان با چالشهاى فراوانى مواجه شده و این حیاط خلوت امروزه دیگر نقش اطاعت پذیرى از فرانسه را از دست داده است . دوم . منافع فرانسه در لبنان : مهمترین منافعى که دولت هاى فرانسه در لبنان تعقیب مى کنندعبارتست از : استفاده از لبنان به عنوان کشور اسلامى براى تامین منافع فرانسه در منطقه حساس خاورمیانه ، حمایت از رژیم صهیونیستى به عنوان یکى از مهم ترین متحدان فرانسه در منطقه و به عنوان تعهد اخلاقى دولت هاى مختلف فرانسه و جلوگیرى از شکل گیرى و تقویت جریان مقاومت بر علیه اشغالگرى رژیم صهیونیستى ، جلوگیرى از نفوذ جمهورى اسلامى ایران درمنطقه سوم . حضور آمریکا در لبنان : در اواسط 1958 ، جمهورى متحده عربى که از اتحاد 3 کشور مصر ، سوریه و یمن تشکیل شده بود با دخالت در امور لبنان سعى در به راه انداختن جنگ داخلى و نهایتا سرنگونى دولت « کامیل شمعون » داشت . این در حالى صورت مى گرفت که جمهورى اتحاد شوروى نیز در جهت جلوگیرى از نفوذ آمریکا در منطقه و از طرفى گسترش دامنه دخالتهاى خود در دوران جنگ سرد از اقدامات جمهورى متحده عربى حمایت مى کرد . در اولین روزهاى بروز جنگ داخلى ، دولت لبنان در تاریخ 22 مى 1958 به شوراى امنیت سازمان ملل شکایت کرده و خواستار برخورد بین المللى با اقدامات جمهورى متحده عربى شد . عدم ارائه پاسخ صریح و جدى از سوى شوراى امنیت ، وقوع کودتاى ملى به رهبرى ژنرال « عبد الکریم قاسم » در عراق و از طرفى سعى وى در الحاق عراق به جمهورى متحده عربى ، لبنان را وا داشت که در 14 ژوئن همان سال از ایالات متحده آمریکا در خواست کمک کند . آیزنهاور ، رئیس جمهور وقت آمریکا که همواره از گسترش نفوذ شوروى در خاورمیانه هراس داشت بلافاصله دستور اعزام 14 هزار سرباز به لبنان را صادر کرد تا آنچه را که به عنوان تهدید و نیز به عنوان یک کودتاى « الهام گرفته از کمونیسم » قلمداد شده بود سرکوب نماید . حضور این نیروى بزرگ در لبنان به عملکرد جمال عبد الناصر در مصر و عبد الکریم قاسم در عراق تاثیر گذارده و در نتیجه در طول چند ماه ، عراق از تلاش براى عضویت در جمهورى متحده عربى دست برداشت . جمال عبد الناصر نیز پس از سفر به مسکو در هنگام بحران لبنان و آگاهى از این حقیقت که حمایت شوروى از اعراب تنها جنبه زبانى دارد ناگزیر شد در مساله لبنان کوتاه بیاید . در نتیجه با پایان گرفتن بحران ، نیروهاى آمریکایى در مدت چند ماه لبنان را ترک کردند . در ژوئن 1982 اسرائیل که چراغ سبزى را از « الکساندر هیگ » ، وزیر امورخارجه آمریکا در یافت کرده بود به نیروهاى سازمان آزادیبخش فلسطین ( ساف ) در لبنان حمله کرد . پس از چند روز بر اثر بروز اختلافاتى در کادر تصمیم گیرى سیاست خارجى آمریکا ، الکساندر هیگ از کار برکنار شد . صلح در برابر زمین جرج شولتز که جایگزین وى شده بود بلافاصله رئیس جمهور ریگان را تشویق کرد که یک شروع تازه در مذاکرات صلح خاورمیانه را اعلام کند در اول سپتامبر 1982 ریگان راه حل « صلح در برابر زمین » را پیشنهاد کرد . بر اساس راه حل مزبور ، اسرائیل باید کرانه غربى اردن را به « یک وطن فلسطینیان در کنفدراسیونى با اردن » واگذارد و همسایگان عربش نیز روابط عادى با اسرائیل برقرار کرده و امنیت آن را تضمین نمایند . اما هیچکدام از دولتهاى اسرائیل و عرب این طرح را نپذیرفتند . در پى ترور بشیر جمیل ، رهبر حزب فالانژ مسیحى که به تازگى رئیس جمهور لبنان شده بود اوضاع به کلى دگرگون شد . یک روز پس از وقوع این حادثه ، ارتش اسرائیل در 15 سپتامبر بخش غربى مسلمان نشین بیروت را اشغال کرد . دور روز بعد ، شبه نظامیان مسیحى حزب فالانژ در محدوده تحت کنترل نیروهاى اسرائیلى وارد دو اردوگاه پناهندگان فلسطینى شدند و به کشتارى خونین که به « قتل و عام صبرا و شتیلا » معروف شد دست زدند . آنان در این حادثه حدود هشتصد مرد و زن و کودک فلسطینى را کشتند . بلافاصله پس از آن ، نیروهاى چند ملیتى مرکب از تنفگداران دریایى آمریکا ، فرانسه و ایتالیا به منظور میانجى گرى در جنگ اسرائیل و نیروهاى ساف وارد بیروت شدند . این براى نخستین بار پس از مداخله نظامى امریکا در لبنان در سال 1958 بود که ایالات متحده نیروهایى را به این کشور مى فرستاد . اما طولى نکشید که با مخالفت مسلمانان شیعى و سورى ها که آنها نیز نیروهایى در لبنان داشتند روبرو شدند . در 18 آوریل 1983 بمبى در نزدیکى سفارت آمریکا در بیروت منفجر شد و باعث کشته شدن 17 آمریکایى شد . در پاییز همان سال تفنگداران دریایى امریکا مواضع تندروها را گلوله باران نمودند . در ساعات اولیه روز یکشنبه 23 اکتبر 1983 انفجارى در نزدیکى پادگان تفنگداران دریایى امریکا در بیروت صورت گرفت . تعداد 241 تن از تفنگداران و پرسنل نیروى دریایى آمریکا در اثر این انفجار کشته شدند . همراه با ویران شدن پادگان مزبور ، سیاست امریکا در لبنان نیز ویران شد . اما ریگان در گزارش سالانه خود به کنگره ، در تاریخ 25 ژانویه 1958 پافشارى کرد که نیروهاى اعزامى آمریکا به لبنان ، باید در بیروت بمانند . با سپرى شدن دو هفته ، حکومت شکننده لبنان سقوط کرد . دموکرات هاى بى قرار نیز قطعنامه اى را تهیه کردند که خواستار خروج تفنگداران دریایى امریکا از بیروت بود . طبق دستور ریگان ، تفنگداران دریایى را به کشتى هایى که در نزدیکى ساحل قرار داشتند منتقل کردند . اما ریگان باز هم اظهار داشت که خارج کردن تفنگداران دریایى امریکا از بیروت در اثر فشار دولت لبنان صورت نگرفته بود . پس از این اتفاقات یک نظر سنجى عمومى در آوریل 1985 نشان داد که مردم آمریکا ، دخالت دولت ریگان در لبنان در فاصله سالهاى 1982 تا 1984 را بزرگترین شکست تاریخ سیاست خارجى امریکا قلمداد مى کنند . پس از خروج نیروهاى ایالات متحده در 1985 ، لبنان دیگر شاهد حضور نیروهاى آمریکا در این کشور حتى در قالب نیروهاى پاسدار صلح نبوده است . ( مهدى بخشى ، تاریخچه حضور آمریکا در لبنان به نقل از سایت اندیشکده روابط بین الملل ) چهارم . جمهورى اسلامى ایران و لبنان : پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى ( قدس سره ) در 11 فوریه 1979 م ، زلزله‌اى در منطقه پدید آورد و بر آرایش پیمان‌هاى موجود در آن و نیز میزان نفوذ استکبار در آن و منافع آن از طریق این پیمان‌ها تأثیر فراوانى گذارد . از نخستین روزهاى پیروزى ، سفارت اسرائیل در ایران تعطیل و به جاى آن سفارت فلسطین ایجادشد . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، سفارت امریکا را اشغال و برنامه‌ها و نقشه‌هاى جاسوسى آن را افشا کردند . ایران درهاى خود را به روى سازمان‌ها ، احزاب ، کشورها و نیروهاى مختلف در جهان ، براى همکارى در چارچوب سیاست دولت نوپاى اسلامى گشود و کنفرانس‌هاى متعددى را براى وحدت اسلامى ، مسئله فلسطین و . . . برگزار کرد . روحانیون و گروه‌هاى اسلامى در لبنان ، این دولت اسلامى را مایه امید و پشتوانه‌اى براى خود یافتند . در این میان شیعیان لبنان که بیش از هر گروه دیگرى در لبنان به نظام اسلامى ایران نزدیک بودند بیشترین حمایتها را از انقلاب اسلامى ایران انجام داده و در عوض انقلاب اسلامى ایران نیز از این گروه ها حمایت نمود . درواقع انقلاب اسلامى ایران اوج احیاگرى جریان تشیع در لبنان بود که از سالها پیش از انقلاب اسلامى ایران توسط امام موسى صدر در این کشور آغاز شده بود و باعث شده بود تا این جمعیت عظیم که حق و حقوقش پامال جفاکارى استعمارگرانى همچون فرانسه قرار گرفته بود کم کم به حقوق خودواقف شده و در صدد احقاق حقوق خود برآیند . در این میان نقش بارز انقلاب اسلامى ایران در حمایت هاى معنوى از حزب الله لبنان و جریان مقاومت به گونه اى است که امکان کتمان آن به هیچ وجه وجود ندارد . جمهورى اسلامى ایران در خصوص حضور خود در لبنان ( در سال 1361 ) ، معتقد بود که این حضور نخستین نقطه تماس مستقیم میان انقلاب اسلامى ایران و یک طایفه بزرگ شیعى مذهب در جهان عرب که پس از عراق ، به عنوان بزرگ‌ترین طایفه شیعه در میان کشورهاى عربى به شمار مى‌رود خواهد بود . بدین ترتیب از این پس ، ایران یک بازیگر رهبر گونه در اداره امور این طایفه خواهد بود و شیعیان لبنان را به عنوان پایگاه و دریچه‌اى مناسب ، در جهت توسعه نفوذ خود در قلب چالش عرب‌ها و اسرائیل تبدیل خواهد کرد . ایران با حضور در لبنان ، مى‌توانست زمینه گسترش مرزهاى تنگ ژئوپلتیک جنگ با عراق را گسترش دهد و نیز با اثرگذارى بر گروه‌هاى بیشترى در جهان عرب ، امیدوارانه‌تر قدم بردارد . رهبران و اعضاى حزب الله ، به این تأثیر انقلاب اسلامى ایران برصحنه سیاسى لبنان ، به خصوص بر شیعیان این کشور اذعان دارند و با افتخار از آن یاد مى‌کنند . سید ابراهیم الامین ، سخنگوى حزب الله در دهه هشتاد مى‌گوید : « صدور انقلاب به معناى تسلط نظام ایران بر ملت‌هاى منطقه خاورمیانه نیست ، بلکه به معناى تجدید حیات اسلامى منطقه است ، تا آنچه بر این ملت‌ها مسلط مى‌شود ، اسلام باشد » . تأثیر پذیرى ظاهرى و باطنى حزب الله از ایران ، موجب گردید تا در محافل داخلى لبنان و نیز در منطقه و جهان ، به این حزب به عنوان یک حزب ایرانى نگریسته شود و همواره این اتهام به حزب الله لبنان وارد گردد که ساخته دست ایرانیان و آلت دست آنان است اما پژوهشگران و تحلیل گران آگاه ، ضمن قبول تأثیر پذیرى حزب الله از ایران ، اتهام فوق رارد مى‌کنند براى مثال ریچارد نورتون ، در این خصوص که زمینه بسیج سیاسى شیعیان لبنان ، حتى پیش از ورود ایران نیز مهیا شده بود ، چنین مى‌گوید : « این گمان که حضور شیعیان لبنان در صحنه سیاسى لبنان ، تنها به واسطه یک ابتکار عمل ایرانى در سال 1982 محقق گردیده ، گمان نادرستى است » . تأثیر پذیرى حزب الله از آموزه‌هاى انقلاب اسلامى ، در واقع از جمله عوامل مؤثر در گرایش این حزب به استفاده از الگوى مقاومت و کار برد روش‌هاى قهرآمیز بر ضد اسرائیل است ، زیرا مهم‌ترین مسئله در کاربرد این روش‌ها آن است که استدلال‌هاى قوى ایدئولوژیک و عقیدتى ، بتواند این گونه اعمال را توجیه کند و وجدان فرد عمل کننده را راضى سازد . ( تاریخچه و عملکرد حزب الله لبنان و نقش انقلاب اسلامى ایران ، هفته نامه - پگاه حوزه - 1385 - شماره 190 ، شهریور - تاریخ شمسى نشر 1385 / 06 / 00 ) از طرفى حزب الله لبنان با پیروزى هایى که درطى بیش از 25 سال از تشکیلش به دست آورد و در جهان عرب و اسلام اولین تجربه پیروزى بر رژیم تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستى و دارنده چهارمین ارتش منظم جهان به شمار مى آمد باعث شد تا در برابر گروه هاى سازشکارى که جز شکست وذلت براى ملت هاى اسلامى ارمغانى نداشته اند به محبوبترین گروه نظامى سیاسى جهان اسلام تبدیل شود که باتوجه به تاثیر پذیرى این گروه از جمهورى اسلامى ایران و آموزه هاى انقلاب اسلامى ایران خود به خود این محبوبیت بامحبوبیت افکار وآموزه هاى انقلاب اسلامى ایران همراه شود . در چندسال اخیر و به دنبال روى کار آمدن دولت اصول گرا و تاکید رییس جمهور کشورمان بر محو اسرائیل از صحنه روزگار که یادآور موضع امام خمینى در لزوم حذف اسرائیل از نقشه بود و نیز مواضع مقتدرانه اى که مسئولان نظام جمهورى اسلامى و به ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامى اتخاذ نمودند این محبوبیت به اوج خود رسیده است که بارزترین نمود آن در استقبال از رئیس جمهورى کشورمان درسفر اخیر ایشان به لبنان در معرض چشمان جهانیان قرار گرفت پیشامدى که براى هیچ رئیس جمهور خارجى غیر از رئیس جمهور کشورمان در لبنان نه تاکنون اتفاق افتاده و نه امکان تکرار آن وجود دارد . بنابر این با مطالعه مطالب بالا در مى یابیم که اولا فرانسه به عنوان کشورى که به بهانه حضور مسیحیان در این کشور براى خودمنافعى درست کرده است همواره تلاش نموده است تا با استفاده از لبنان به عنوان حیاط خلوت خود اراده خویش را بر این کشور تحمیل نماید اما باپیروزى انقلاب اسلامى ایران و برملا شدن واقعیت ها و تلاش ملت لبنان براى احقاق حقوق خود و دفاع در برابر اشغالگرى هاى رژیم صهیونیستى و تبدیل جریان مقاومت به جریان مقدس و محبوب به شدت با چالشهاى فراوانى مواجه شده است و مذبوحانه تلاش مى کند تا با استفاده ازعناصر نفوذى خود در این کشور نقش دیرینه خود را بر تحولات لبنان همچنان ایفا نماید . آمریکا نیز که پس از شکست بزرگ سال 1985 به حضور مستقیم خود در لبنان پایان داده است تلاش مى کند تا با استفاده از گروه هاى متمایل به غرب که در عین حال هم با مقاومت و هم با جمهورى اسلامى ایران مشکل دارندنقشه هاى امپریالیستى خویش را در جهت حاکمیت بر منطقه و حفظ منافع رژیم صهیونیستى اجرا نماید اما امروزه بابیدارى عظیمى که اتفاق افتاده است و با محبوبیت عجیبى که هم جریان مقاومت و هم جمهورى اسلامى ایران در این کشور کسب کرده اند این اقدامات آمریکاییها نیز همچون حرکت فرانسه صرفا حرکت مذبوحانه تلقى مى گردد و امروزه مساله نفوذ ایران در لبنان و به ویژه در قلوب مردم لبنان به اندازه اى است که در جریان سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به لبنان حتى گروه هاى غرب گرایى که ازماه ها پیش نسبت به این سفر هشدار میدادند وتلاش مى کردندتا این سفر انجام نشود در نهایت مجبور شدند هم اصل سفر را بپذیرند و هم خود به استقبال از رئیس جمهور کشورمان بروند و در ضیافت هاى رسمى نیز شرکت نمایند . لذا هیچ یک از اقدامات فرانسه و آمریکا نمى تواند کوچکترین تاثیرى در رابطه ایران ولبنان داشته باشد و حتى شایدبتوان ادعا کرد به میزانى که اقدامات خصمانه فرانسه وآمریکا در لبنان افزایش مى یابد ارتباط لبنان وجمهورى اسلامى ایران افزایش مى یابد . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image