به قدرت رسیدن رضاخان /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چگونه شد از دل نهضت مردمی مشروطیت - استبداد رضاخانی به وجود آمد؟


در پاسخ به چرایی پذیرش رضاخان مستبد بعد از انقلاب مشروطیت در ایران باید گفت: انقلاب مشروطه با اهداف متعددی ازجمله تشکیل مجلس قانونگذاری، برخورداری افراد جامعه از حقوق قانونی، ایجاد نظام دموکراتیک و تقسیم قدرت آغاز و پیش رفت. پس از پیروزی انقلاب مشروطه اگرچه برخی از این اهداف چون تشکیل مجلس شورای ملی تحقق یافتند، و لیکن با توجه به عدم هماهنگی و انسجام میان رهبران مشروطه و تضاد منافع آنها در کنار تحریکات محمدعلی شاه و درباریان که حاضر به تقسیم قدرت نبودند و دخالتهای روسیه و انگلستان، کشور را عرصه درگیریها و کشمکشهایی ساخت که پس از فراز و نشیبهای فراوان و گذشت چندین سال به سقوط سلسله قاجار در و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاشاه منجر شد.سالهای پس از مشروطه با توجه به درگیری های داخلی و دخالت های خارجی منجر به هرج و مرج شدیدی شده و تنشهای اقتصادی و سیاسی، کشور را در آستانه از هم گسیختگی قرارداد. دولت مرکزی جز در تهران و نواحی اطراف آن قدرت نداشت و نمی توانست برای برقراری امنیت در کشور ا قدامی انجام دهد، هرج و مرج و آشفتگی ها در کشور با شروع جنگ جهانی اول و ورود نیروهای خارجی به ایران شدت بیشتری یافت. سال 1294 ش / 1915 م نیروهای متخاصم از هر طرف به خاک ایران وارد شدند، دولت ایران که از همان ابتدا در جنگ اعلان بی طرفی کرده بود قادر نبود در برابر این تجاوزات کاری صورت دهد.سرانجام سال 1918م جنگ جهانی اول با شکست آلمان و عثمانی به پایان رسید. ایران که با توجه به موقعیت مهم جغرافیایی خود و حضور نیروهای بیگانه ناخواسته درگیر این جنگ شده بود پس از پایان جنگ نه تنها سودی نبرد، بلکه دولت های پیروز حتی به نمایندگان ایران که در جریان جنگ متحمل خسارات فراوان اقتصادی و اجتماعی شده بود، اجازه حضور در کنفرانس صلح ورسای را نیزندادند. دوران پس از جنگ جهانی اول یکی از آشفته ترین و بی ثبات ترین دوره های تاریخی ایران بود. احمدشاه تمایلی به امور سیاسی نشان نمی داد، دولت های مشروطه قدرت و توانایی لازم را در اختیارنداشته و بسرعت تغییر می کردند، امنیت داخلی از میان رفته بود، نیروی نظامی منسجم و کارآمدی در کشور وجود نداشت،اوضاع اقتصادی بسیار نامناسب بود و مردم درنهایت فقر و ناامیدی زندگی می کردند و حضور نیروهای بیگانه در نقاط مختلف کشور نیز استقلال ایران را بشدت تحت الشعاع قرار داده بود. با توجه به خلأ قدرتی که در این زمان در ایران وجود داشت برخی نیروهای انقلابی در نقاط مختلف کشور چون گیلان و آذربایجان قدرت گرفتند و در برابر دولت مرکزی قدعلم کردند و زمزمه هایی مبنی بر استقلال و جدایی این مناطق به گوش می رسید. در سایر نقاط چون کردستان، خوزستان و بلوچستان، ایلات و طوایف با استفاده از ضعف دولت مرکزی درصدد احیای قدرت خود بودند و به مانعی جدی برای ایجاد دولت متمرکز و قدرتمند در ایران تبدیل شده بودند. با توجه به این شرایط تمامیت ارضی ایران بشدت در معرض خطر بود و دولت هایی که در تهران روی کار می آمدند همواره با مشکلات شدید مالی مواجه بوده و تشکیلات اداری کارایی چندانی نداشت. در چنین اوضاع آشفته ای برقراری امنیت و ثبات در ایران به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده بود و ا فراد آزادیخواه و وطن پرست در تلاش بودند زمینه مناسبی برای ایجاد دولتی مقتدر در ایران فراهم سازند تا با ایجاد امنیت به رونق تجارت، کشاورزی و رفاه در جامعه بپردازد. ا ز سوی دیگر پیروزی انقلاب بلشویکی روسیه در سال 1917 م، شکل گیری قیام های ضدانگلیسی در آذربایجان و گیلان و حمایت دولت جدید روسیه از آنها، منافع سیاسی و ا قتصادی انگلیس در ایران را بشدت در معرض خطر قرار داده بود و امکان داشت به علت نبود نیروی بازدارنده داخلی و آشفتگی اوضاع اجتماعی و اقتصادی، زمینه مناسبی برای نفوذ و گسترش افکار کمونیستی در ایران و به تبع آن در سایر نقاط آسیا بخصوص هند فراهم شود.دولت انگلستان برای سامان دادن به این شرایط ابتدا سعی کرد با انعقاد قرارداد 1919 کنترل امور را در اختیار بگیرد، اما مخالفت های شدیدی علیه این قرارداد در داخل و خارج از ایران و حتی در انگلستان ایجاد شد. پس از این انگلیسی ها تصمیم گرفتند با انجام کودتایی قدرت را در اختیار بگیرند. سیدضیاءالدین طباطبایی برای رهبری سیاسی کودتا انتخاب شد و برای تامین نیروی نظامی کودتا هم نیروهای قزاق که تا حدودی مورد اطمینان انگلیسی ها بودند در نظر گرقته شدند. به همین منظور ژنرال آیرون ساید با نیروهای قزاق مستقر در منطقه آق بابا تماس گرفت و سرانجام یکی از افسران قزاق به نامرضاخان میرپنج برای شرکت در کودتا انتخاب شد. پس از انجام کارهای لازم در اول اسفند 1299 ش نیروهای قزاق با همراهی سیدضیاء به سمت تهران حرکت کردند و با توجه به این که با مقاومت جدی مواجه نشدند براحتی وارد تهران شدند. در پی این اتفاقات در روز سوم اسفند 1299 ، احمدشاه طی فرمانی سیدضیاء الدین طباطبایی را به ریاست الوزرایی ایران انتخاب کرد و رضاخان میرپنج نیز به وزارت جنگ منصوب شد. منابع جهت مطالعه :1- کاتوزیان، محمدعلی، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی، تهران، انتشارات پاپیروس، 1360.2- مکی، حسین، زندگی سیاسی سلطان احمدشاه،تهران، انتشارات امیرکبیر، 1362. 3- زرگر، تاریخ روابط سیاسی ایران و ا نگلیس در دوره رضاشاه، ترجمه کاوه بیات، تهران، انتشارات پروین معین، 1372.4- آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی، محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1377. 5- بهار، محمدتقی، تاریخ ، مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران، شرکت سهامی کتاب جیبی با همکاری موسسه انتشارات امیرکبیر، 1357.7 . دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات جاویدان، 1362.9 مکی، حسین، تاریخ 20 ساله ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1357. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image