تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
شناخت (علم) یا حصولی است یا حضوری و شناخت حضوری یا قلبی است یا غیرقلبی.برای مثال علم ما به این که گرسنه یا تشنه یا شاد یا غمگین هستیم شناخت حضوری است ولی قلبی نیست. بنابراین شناخت قلبی قسمی از شناخت حضوری است.شکی نیست که شناخت حضوری به همان کیفیت که حضورا ادراک می شود با عقل قابل درک نیست. چون شناخت عقلی، شناخت حصولی و مفهومی است در حالی که شناخت حضوری غیرمفهومی است. در شناخت حصولی معلوم به واسطه مفهوم شناخته می شود ولی در شناخت حضوری خود معلوم در نزد عالم (نفس) حاضر است. اما این بدان معنا نیست که شناخت های حضوری قابل عقلی شدن نیستند. شناخت حضوری را می توان به مرتبه شناخت حصولی تنزّل داده و آن را مفهومی کرد؛ چون رابطه بین شناخت حضوری و حصولی رابطه طولی است نه عرضی؛ لذا برخی حکما نظیر علامه طباطبائی معتقدند که علم حصولی نیز در اصل به علم حضوری باز می گردد.برای مثال ما وقتی شاد هستیم با علم حضوری می فهمیم که شاد هستیم، شخص دیگر، نیز از شادی ما مطلع می شود اما نه به صورت علم حضوری بلکه از راه علائم و آثار شادی که در چهره ما هویدا می شود؛ بنابراین چنین شخصی می تواند با استدلال عقلی اثبات کند که ما شاد هستیم. لکن هیچ گاه درک او از شادی ما مثل درک حضوری خودمان نخواهد بود . او می فهمد که ما شاد هستیم ولی ما می یابیم که شادیم. در مورد معرفت های باطنی عارفان نیز وضع به همین منوال است. خود عارف آنچه را که شهود می کند با روح و جان خود می یابد ولی می تواند در برخی موارد آن را مفهومی کرده و به صورت برهان عقلی نیز ارائه کند. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.