تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا زبان سمبليك و نمادين قرآن، متأثر از اشعار خيالى و نمادين اعراب نبوده است؟


پس از بررسى زبان قرآن، اين پرسش به ذهن مى آيد كه آيا زبان قرآن، زبان نمادين است يا واقعى؟ در پاسخ بايد گفت: گاهى منظور از «سمبل» و «نماد» طرح برخى از داستان ها و توصيف برخى شخصيت ها به عنوان يك ايده و آرمان است، بدون اين كه واقعيت خارجى داشته باشد؛ از اين رو در تعريف «سمبليك» گفته اند: «چيزى كه داراى ارزش و كارايى خاص خود نيست و نشانه و مظهر چيز ديگرى است و «سمبوليسم» شيوه اى است كه در حدود سال 1880 ميلادى در ادبيات ظهور كرد، به گونه اى كه شاعران سمبوليست معتقد بودند كه شعر بايد از راه آهنگ كلمات حالات روحى و احساسات را كه امكان بيان مستقيم آن ها نيست، به خواننده يا شنونده القا كند.»[1] گاهى منظور از «سمبل» و «نماد»، انتقال يك پيام ويژه (خارج از حصار زمان و مكان) و ارائه ى يك الگوى تمام عيار، به دور از تأثيرهاى زمان، در قالب بيان يك داستان واقعى و توصيف يك شخصيت حقيقى است. با توجه به شأن كلام خداوند و شواهد تاريخى و بيانات پيامبر(صلى الله عليه وآله)و امامان(عليهم السلام)، آنچه در قرآن مجيد آمده از نوع دوم است. نمونه ى آشكار آن داستان آفرينش و خلافت حضرت آدم(عليه السلام) و سجده فرشتگان و امتناع شيطان مى باشد. اين داستان واقعى است، ولى توانايى حضرت آدم بر فراگيرى «اسما» و رسيدن به مقام «خلافت الاهى» منحصر در شخص ايشان نيست؛ چرا كه بزرگداشت فرشتگان و وسوسه و استكبار شيطان در برابر حضرت آدم(عليه السلام)منحصر به ايشان نبوده است، بلكه آدم نمادى از آدميت و جايگاه بشر در نظام هستى است؛ علامه ى طباطبايى مى فرمايد: خلافت نام برده اختصاص به شخص آدم ندارد، بلكه فرزندان او نيز در اين مقام با او مشتركند؛ آن وقت معناى تعليم اسما اين مى شود كه خداوند متعال اين علم را در انسان ها به وديعه سپرده، به طورى كه آثار آن وديعه به تدريج و به طور دايم از اين نوع موجود سر بزند...؛ پس اگر آن روز ملائكه را وادار كرد تا بر آدم سجده كنند، از اين جهت بود كه خليفه ى خدا بر زمين است؛ در حقيقت اين حكم سجده شامل همه افراد بشر مى شود؛ در حقيقت سجده ملائكه براى خصوص آدم از اين باب بوده كه آدم قائم مقام و نمونه و نايب از همه جنس بشر بوده است.[2] قرآن كريم، در عين اين كه از واقعيات سخن مى گويد، بيانش رمزى و سمبليك نيز مى باشد، بدين معنا كه از بيان امور واقعى، افزون بر واقعيت، به معانى هدايتى و تربيتى نيز اشاره دارد و از دل واقعيت به درون حقايق متعالى راهى باز مى كند تا واقعيت و پيام را با هم جمع كند.[3] مانند قصه حضرت يوسف(عليه السلام)كه افزون بر واقعى بودن، مطالب نمادين تربيتى را براى جوانان ارائه مى كند؛ اما شاعران در مقام توصيف اشيا يا معشوقه، به مطالب خيالى و نمادين و اغراق آميز تمسك مى كنند و شاعران عرب نيز مستثنى نبودند. گفتنى است قرآن با شعرى كه جنبه ى هدايتى و تربيتى داشته باشد، مخالفت ندارد. اعراب به خاطر اهميت دادن به شعر و شاعران، هر ساله برنامه ى «معلقات سبع» را برگزار مى كردند، كه در آن هفت قطعه شعر برگزيده و بر ديوار كعبه آويزان مى شد. اين از اهميت دادن اعراب به شعر و نظم و نثر خبر مى دهد. در چنين فضايى افرادى چون «لبيد» و «حسان بن ثابت» و «خنساء» و... كه نثرشان جزو آثار برگزيده بود، در برابر جاذبه قرآن، مسلمان شدند،[4] تا جايى كه «وليد بن مغيره مخزومى» ـ يكى از شاعران پرآوازه ى عرب ـ با دشمنى فراوانى كه با پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) داشت، مى گويد: اين سخن پيامبر از افق كلام انسان بالاتر است؛ گفتار او شيرينى و زيبايى و طراوت فوق العاده اى دارد؛ شاخه هايش پر ميوه و سخنى است كه از هر سخن ديگر بالاتر است و هيچ سخنى بر آن برترى ندارد.[5] بعضى از اشعار عرب، افزون بر غير اخلاقى بودن، قواعد ادبى و نحوى نيز در آن رعايت نشده است؛ براى مثال «اصعمى» در محضر «ابن الاعرابى» شعرى خواند و گفت: فقد ارانى اصل القعاد.... ابن الاعرابى پرسيد: منظور از «قعاد» چيست؟ اصعمى گفت: منظور زنان هستند. ابى الاعرابى گفت: در اين شعر قواعد ادبى رعايت نشده؛ چون قرآن جمع زنان را «قواعد» مى داند نه «قعاد».[6] در نتيجه در بعضى از اشعار عرب زبان نمادين غير واقعى حاكم است؛ اما در قرآن، در عين اين كه از واقعيات سخن مى گويد، بيانش رمزى و سمبليك بوده، جنبه هاى هدايتى و تربيتى نيز در آن نهفته است. پی نوشتها:[1]. زمرديان، فرهنگ واژه هاى اروپايى در فارسى و فرهنگ معين، واژه «سمبوليسم». [2]. الميزان، ج 1، ص 250 و 220. [3]. ولى الله نقى پورفر، تدبر در قرآن، ص 292. [4]. حضرت آيت الله مكارم شيرازى، پيام قرآن، ج 8، ص 120. [5]. ابن هشام، السيرة النبويّه، ج 1، ص 302. [6]. زغلول سلام، اثر القرآن، ص 199. منبع: بررسى شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضايى، نشر انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1382). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image