تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
وصیتنامهی امام باید به عنوان یک سند بالادستی، نظیر قانون اساسی در کشور مورد استفاده قرار بگیرد. به عبارت دیگر تمام قوانین کشور، آییننامهها و مقررات کشور باید بر اساس محورهایی که در وصیتنامه آمده بررسی و ارزیابی بشود...
وصیتنامه امام خمینی(ره) به عنوان آخرین سفارش و جمعبندی تمامی توصیه های امام را میتوان مهمترین منشور جمهوری اسلامی بعد از قانون اساسی دانست. معمار کبیر انقلاب در این مجموعه، آنچه را که صلاح کشور است، نوشتهاند و بر آیندگان است که با عنایت به چنین نصی، کشور را اداره کنند. در سالروز ارتحال امام خمینی(ره)، در باب اهمیت و ابعاد وصیتنامه ایشان، با «دکتر جواد منصوری» محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، به گفتوگو نشستهایم.
آقای دکتر به عنوان اولین سؤال بفرمایید که انگیزه و هدف حضرت امام از نوشتن وصیتنامهی معروف خودشان چه بود؟
معمولاً شخصیتها و رهبران بزرگ دنیا، حتی افراد عادی به لحاظ اینکه میخواهند بخشی از تجربهها و نظرهای خودشان را به دیگران منتقل کنند و از طرف دیگر برای اینکه نوعی احساس مسئولیت در قبال قضایای فعلی و یا آینده میکنند، در قالب وصیتنامه مطالبی را مینویسند که این مطلب مورد تأکید قرآن و روایات ما نیز میباشد و در گوشه و کنار دنیا شاهد نگارش وصیتنامه توسط شخصیتهای مختلفی اعم از مسلمان و غیرمسلمان و در تاریخ جدید و حتی تاریخ قدیم هستیم.
بنابراین مسئلهی نوشتن وصیتنامه یک کار مهم و کاری است که سابقه دارد و حضرت امام(ره) در واقع با نوشتن وصیتنامه به نوعی به این مسئولیت بزرگ پاسخ دادند.
اگر ما بخواهیم به طور خلاصه بگوییم که انگیزه و هدف امام از نوشتن وصیتنامه چه بوده، لااقل به 4 عنوان میتوانیم برسیم:
1. احساس وظیفه نسبت به مردم و نظام و کشور و اسلام. به عبارت دیگر امام احساس میکرد که در مقابل این مجموعهها وظیفه دارد، مطالبخود را بیان کند تا در آینده این افراد بتوانند استفاده کنند.
2. انتقال تجربهها، دیدگاهها و آموختههای خودشان که در واقع به این ترتیب برای گذشتگان یک درس مستند و عملی و در عین حال تجربه شده باشد.
3. بیان مطالب مهم و اساسی که در سیاستگذاریها، برنامهریزیها و در رفتارها به کار گرفته شود.
4. وصیتنامه به نوعی اتمام حجت نسبت به دیگران است، زیرا که بعدها هیچگونه بهانهیا توجیهی از اینکه ما نسبت به مسائل بیاطلاع بودیم، نداشته باشند.
در خود وصیتنامهی حضرت امام چند جا به مناسبت اشاره میکنند که چرا این وصیتنامه را نوشتند. ایشان در اوایل این متن میفرمایند که «اینجانب که نفسهای آخر عمر را میکشم به حسب وظیفه شطری از آن چه ]شطری یعنی بخشی[ در حفظ و بقای این ودیعهی الهی دخالت دارد و طری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید میکنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض میکنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم.» این عبارات نشان میدهد که امام بر اساس احساس مسئولیت میخواستند مسائل را برای آیندگان تبیین کنند و این دقیقاً یک راهکار و یک اتمام حجت است.
مخاطبان وصیتنامهی امام چه گروهها یا چه کسانی هستند؟
با توجه به اینکه ایشان تنها یک رهبر سیاسی و یا رهبر انقلاب نبودند، بلکه علاوه بر آن، ایشان یک مرجع دینی بودند که طبیعتاً بر اساس آموزههای دینی به مسئولیت خود عمل کرده و انقلابی به وجود آوردند و ایشان بنیانگذار نظام جدیدی در کشور ما شدند به نام جمهوری اسلامی و به این دلیل در وصیتنامهشان اولین مخاطب، همهی مردم را اعم از زنان، مردان، جوانان، پسران، دختران، همه و همه را در واقع مخاطب قرار دادند و از این رو بارها در وصیتنامه به صراحت به این گروهها و اقشار مختلف اشاره میکنند.
مخاطبان دوم، مسئولان و مقامهای کشور در تمام ردهها در سه قوه، در نیروهای مسلح و در دستگاهها و سازمانهای دیگر هستند.
مخاطب سوم، مسلمانان دیگر کشورها هستند. حضرت امام در ابتدای وصیتنامه میگویند که مطالبی را که من اینجا میگویم تنها برای مردم ایران نیست، بلکه در واقع اینها دستاوردهایی است که ما به عنوان بخشی از جهان اسلام به دست آوردیم و از این رو میگویند که «آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی- الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیمالشأن ایران ندارد، بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب میباشد.»
بنابراین مسلمانان دیگر کشورها هم بخشی از مخاطبان وصیتنامهی ایشان بودند. گروه دیگری که از مخاطبان ایشان در وصیتنامه بودند و خیلی با صراحت، با اهمیت و با توجه به تأثیرگذاری عظیم آنها بر تمامی امور کشور صحبت کردند، حوزههای علمیهی دینی، روحانیون، ائمهی جمعه و جماعت است.
برای اینها مسئولیتهای بسیار بزرگی چه در ارتباط با مباحث دینی و نظری و ادارهی حوزهها و چه در ارتباط با نقش اجتماعی، حکومتی و نقش علمی آنها صحبت کردند و در این زمینه در چند جای وصیتنامه اشاراتی دارند. اما یک بند مشخصی از سخنان امام ویژهی روحانیون هست که در آنجا بعد از اینکه مسئولیتهای مختلف روحانیون را مطرح میکنند، خطاب به علمای حوزهها میفرمایند:
«از بالاترین و والاترین حوزههایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلّم قرار بگیرد، علوم معنوی اسلامی از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الیالله است که جهاد اکبر میباشد.»
به این ترتیب ایشان مسئولیتهای زیادی در زمینههای مختلف و به ویژه در زمینههای اخلاقی، اجتماعی و معنوی را برای این قشر بیان میکنند.
محور مطالب مهم و اساسی در وصیتنامهی حضرت امام چیست؟
در واقع امام مطالب مهم، عمومی و تأثیرگذار در همهی زمینهها را مورد توجه قرار دادند. ایشان کمتر وارد جزییات و یا اموری که تأثیرات محدود دارند، شدهاند. البته در بعضی جاها که مسئله بسیار مهم بوده ایشان حتی با یک مثال و یا یک توضیح خیلی ساده، مطلب را بیان کردهاند.
اما در یک بخشی از وصیتنامه که فکر میکنم فقط همین یک بخش به تنهایی میتواند محورهای اساسی بحث وصیتنامه را برای همهی مخاطبین امام داشته باشد، این است که میفرمایند:
«باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با ارادهی مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیدهاند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.و بر دولتها و دستاندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.و ازجوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبندوباریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود، نکنند...»
همان طور که ملاحظه میشود، اگر مجموعهی برنامهریزیهای کشور و سیاستگذاریها و اجرا بر اساس همین بخش از وصیتنامه بود و در عمل هم همین بحث اجرا میشد، من فکر میکنم که قطعاً وضعیت کشور ما بسیار متفاوت با حال حاضر بود. از آنچه که امروز داریم که دهها میلیارد دلار کالاهایی به کشور وارد میشود که به تأیید بسیاری از مسئولان، در داخل کشور قابل تولید است و البته بسیاریاز آنها هم غیرضروری، تحمیلی، قاچاق و غیرقانونی است و به این ترتیب ضربهی سختی به کشور و مردم میزند.
در هر حال وصیتنامه باید به عنوان یک سند بالادستی نظیر قانون اساسی در کشور مورد استفاده قرار بگیرد. به عبارت دیگر تمام قوانین کشور، آییننامهها و مقررات کشور باید بر اساس محورهایی که در وصیتنامه آمده بررسی و ارزیابی بشود و اگر این چنین بشود به طور قطع بسیاری از مسائل کشور متفاوت از آنچه که امروز هست، خواهد شد.
مهمترین توصیههای حضرت امام در مورد آیندهی نظام به مردم و مسئولین در وصیتنامهی ایشان چه بود؟
نکتهی مهمی که در وصیتنامهی امام است و به نمایندگان مجلس و دولت به عنوان قوهی مجریه و همچنین به دستگاه قضایی کشور بسیار تأکید کردند این مسئلهاست که کشور باید بر اساس قانون و برنامه و بر اساس منافع مردم اداره شود. این نکتهی خیلی مهمی است. در وصیتنامه، حق مردم و رسیدگی به مسائل ایشان و اصرار بر این که باید به مردم رسیدگی بشود، بسیار مورد تأکید امام است.
در این وصیتنامه خطاب به مردم ایران آمده است: «به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.»
امام در خطاب مستقیم به مجلس و مسئولان دولت و دستاندرکاران آنها، یعنی تمامی مسئولان و مقامهای کشور، میفرمایند:
1. قدر این ملت را بدانید.
2. در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهآورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن مرهون خدمات آنان است، فروگذاری نکنید.
3. خود را از مردم و آنان را از خود بدانید.
4. حکومتهای طاغوتی را که چپاولگران بیفرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید؛ البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
حضرت امام پس از این به ملتهای مسلمان چند توصیهی بسیار مهم میکنند: «و اما به ملتهای اسلامی توصیه میکنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایهی بدبختی مسلمانان، حکومتهای وابسته به شرق و غرب میباشند و اکیداً توصیه میکنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود.»
جایگاه وصیتنامهی حضرت امام در تدوین سیاستهای کلی نظام و برنامهریزیهایی که انجام میشود، چه بوده و تا چه حد به آن توجه شده است؟
با توجه به اینکه نویسندهی وصیتنامه کسی است که در واقع این متن را برای خود و منافع خودش و یا گروه و حزب خاصی ننوشته و از این رو در چند جایی از وصیتنامه هم میفرمایند که این وصیتنامه را شما زمانی میخوانید که من در میان شما نیستم؛ بنابراین مطالب ایشان مطالب یک شخصی است که دقیقاً بر اساس اخلاص و ایمان و از روی خیرخواهی و صداقت نوشته شده است و به همین خاطر باید برای همهی ما به عنوان یک متن معتبر و متقن مورد استفاده قرار گیرد. اما متأسفانه بعد از رحلت امام، واقعیت این است که در بسیاری از تصمیمگیریها و به ویژه در اجرا از وصیتنامه فاصله گرفتیم و آن چنان که امام در وصیتنامه به ما توصیههایی کردند، عملی ننمودیم.
امام در وصیت نامه میفرمایند: «وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همهی ابعادش به پیش و بیتردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.» این یعنی با هم رفیق و همکار باشید، مکمل و مشاور هم باشید، نه رقیب و دشمن هم باشید و یا همدیگر را از میدان خارج کنید.
آن عبارت کوچکی که امام فرمودند که شما باید با روح تعاون با هم کار بکنید، همین یک جمله به نظر بنده خیلی مطلب دارد، یعنی اگر قرار باشد که ما با روح تعاون با همدیگر کار کنیم، آن وقت ببینید چه قدر نیروی فزاینده به علت همکاری کردن با همدیگر داریم و چه قدر مسائل بهتر و راحتتر و صحیحتر حل میشود.
باز امام ادامه میدهند: «اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم و امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد. با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم.»
آقای دکتر به عنوان جمعبندی اگر مطلبی دارید، بفرمایید.
به نظر بنده، نخست بحث مطالعه و توجه به وصیتنامهی حضرت امام نباید به یک مقطع خاص منحصر شود، دوم اینکه در تمام سیاستگذاریها باید دقت لازم صورت پذیرد تا کاملاً منطبق با وصیتنامه باشد. کاری که شورای نگهبان برای قوانین مجلس انجام میدهد و آنها را با قانون اساسی و قوانین شرع منطبق میکند؛ باید در سطح کلان و در کل دستگاههای کشور، تمامی آییننامهها و مقررات را با وصیتنامهی امام انطباق داده شود. به اعتقاد بنده این مسئله بسیار مهم است.
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار «برهان» قرار دادید/۱۳۹۱/۳/۱۴ . .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.