تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
پیرامون سوال شما باید به تفسیر آیه 26 سوره ابراهیم مراجعه نمود.به همین دلیل نقل مطالبی را ازتفسیر نمونه و تفسیر المیزان خدمتتان ارائه می کنیم:
در اینجا صحنه دیگری از تجسم حق و باطل، کفر و ایمان، طیب و خبیث را ضمن یک مثال جالب و بسیار عمیق و پرمعنی بیان کرده، و بحثهای آیات گذشته را که در این زمینه بود تکمیل میکند.
نخست میفرماید:" آیا ندیدی چگونه خدا مثالی برای کلام پاکیزه زده، و آن را به شجره طیبه و پاکی تشبیه کرده است"؟ (أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ).
سپس به ویژگیهای این شجره طیبه (درخت پاکیزه و پر برکت) میپردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات کوتاهی اشاره میکند.اما پیش از آنکه ویژگیهای این شجره طیبه را همراه قرآن بررسی کنیم باید ببینیم منظور از" کلمه طیبه" چیست؟
بعضی از مفسران آن را به کلمه توحید و جمله لا اله الا اللَّه تفسیر کردهاند.
در حالی که بعضی دیگر آن را اشاره به اوامر و فرمانهای الهی میدانند.
و بعضی دیگر آن را ایمان میدادند که محتوا و مفهوم لا اله الا اللَّه است.
و بعضی دیگر آن را به شخص" مؤمن" تفسیر کردهاند.
و بعضی روش و برنامههای سازنده را در تفسیر آن آوردهاند[1]
ولی با توجه به وسعت مفهوم و محتوای کلمه طیبه میتوان گفت همه اینها را شامل میشود، زیرا" کلمه" به معنی وسیع همه موجودات را در بر میگیرد، و به همین دلیل بر مخلوقات" کلمة اللَّه"[2] گفته میشود.[3] و" طیب" هر گونه پاک و پاکیزه است، نتیجه اینکه این مثال هر سنت و دستور و برنامه و روش و هر عمل و هر انسان و خلاصه هر موجود پاک و پر برکتی را شامل میشود، و همه اینها همانند یک درخت پاکیزه است با ویژگیهای زیر:
1- موجودی است دارای رشد و نمو، نه بیروح، و نه جامد و بیحرکت، بلکه پویا و رویا و سازنده دیگران و خویشتن (تعبیر به" شجره" بیانگر این حقیقت است).
2- این درخت پاک است و طیب اما از چه نظر؟ چون انگشت روی هیچ قسمتی گذارده نشده مفهومش این است از هر نظر منظرهاش پاکیزه، میوهاش پاکیزه، شکوفه و گلش پاکیزه، سایهاش پاکیزه، و نسیمی که از آن برمیخیزد نیز پاکیزه است.
3- این شجره دارای نظام حساب شدهای است ریشهای دارد و شاخهها و هر کدام ماموریت و وظیفهای دارند، اصولا وجود" اصل" و" فرع" در آن، دلیل بر حاکمیت نظام حساب شدهای بر آن است.
4-" اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است" به طوری که طوفانها و تند بادها نمیتواند آن را از جا برکند و توانایی آن را دارد که شاخههای سر به آسمان کشیدهاش را در فضا در زیر نور آفتاب و در برابر هوای آزاد معلق نگاه دارد و حفظ کند، چرا که شاخه هر چه سرکشیدهتر باشد باید متکی به ریشه قویتری باشد (أَصْلُها ثابِتٌ).
5- شاخههای این شجره طیبه در یک محیط پست و محدود نیست بلکه بلند آسمان جایگاه او است، این شاخهها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته، آری" شاخههایش در آسمان است" (وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ).
روشن است هر قدر شاخهها برافراشتهتر باشند از آلودگی گرد و غبار زمین دورترند و میوههای پاکتری خواهند داشت، و از نور آفتاب و هوای سالم بیشتر[4] بهره میگیرند، و آن را به میوههای طیب خود بهتر منتقل میکنند [5]
6- این شجره طیبه شجره پربار است نه همچون درختانی که میوه و ثمری ندارند بنا بر این مولد هستند و" میوه خود را میدهد" (تُؤْتِی أُکُلَها).
7- اما نه در یک فصل یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنی" هر زمان" که دست به سوی شاخههایش دراز کنی محروم بر نمیگردی (کُلَّ حِینٍ).
8- میوه دادن او نیز بیحساب نیست بلکه مشمول قوانین آفرینش است و طبق یک سنت الهی و" به اذن پروردگارش" این میوه را به همگان ارزانی میدارد (بِإِذْنِ رَبِّها).
اکنون درست بیندیشیم و ببینیم این ویژگیها و برکات را در کجا پیدا میکنیم؟ مسلما در کلمه توحید و محتوای آن، و در یک انسان موحد و با معرفت، و در یک برنامه سازنده و پاک، اینها همه روینده هستند، و پوینده هستند، و متحرک، همه دارای ریشههای محکم و ثابتند همه دارای شاخههای فراوان و سر به آسمان کشیده و دور از آلودگیها و کثافات جسمانی، همگی پرثمرند و نورپاش و فیض بخش.
هر کس به کنار آنها بیاید و دست به شاخسار وجودشان دراز کند در هر زمان که باشد از میوههای لذیذ و معطر و نیروبخششان بهره میگیرد. تند باد حوادث و طوفانهای سخت و مشکلات آنها را از جا حرکت نمیدهد، و افق فکر آنها محدود به دنیای کوچک نیست، حجابهای زمان و مکان را میدرند، و به سوی ابدیت و بی نهایت پیش میروند.برنامههای آنها از سر هوی و هوس نیست بلکه همگی به اذن پروردگار و طبق فرمان او است، و این حرکت و پویایی و ثمر بخش بودن نیز از همین جا سرچشمه میگیرد.
مردان بزرگ و با ایمان این کلمات طیبه پروردگار، حیاتشان مایه برکت است، مرگشان موجب حرکت، آثار آنها و کلمات و سخنانشان و شاگردان و کتابهایشان و تاریخ پرافتخارشان، و حتی قبرهای خاموششان همگی الهام بخش است و سازنده و تربیت کننده.آری" خداوند این چنین برای مردم مثل میزند شاید متذکر شوند" (وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ)
در اینجا میان مفسران سؤالی مطرح شده، و آن اینکه آیا درختی با صفات فوق وجود خارجی دارد که" کلمه طیبه" به آن تشبیه شده است (درختی که در تمام فصول سال سرسبز و پر میوه باشد).
بعضی معتقدند که وجود دارد و آن درخت نخل است، و به همین جهت مجبور شدهاند که" کُلَّ حِینٍ" را تفسیر به" شش ماه" کنند.ولی به هیچ وجه لزومی ندارد که اصرار به وجود چنین درختی داشته باشیم بلکه تشبیهات زیادی در زبانهای مختلف داریم که اصلا وجود خارجی ندارد، مثلا میگوئیم قرآن همچون آفتابی است که غروب ندارد (در حالی که میدانیم آفتاب همیشه غروب دارد) و یا اینکه هجران من همچون شبی است که پایان ندارد (در حالی که میدانیم هر شبی پایان دارد).و به هر حال از آنجا که هدف از تشبیه مجسم ساختن حقایق و قرار دادن مسائل عقلی در قالب محسوس است، اینگونه تشبیهات هیچگونه مانعی ندارد بلکه کاملا دلنشین و مؤثر و جذاب است. [6] از آنجا که یکی از بهترین طریق برای تفهیم مسائل استفاده از روش مقابله و مقایسه است بلافاصله نقطه مقابل" شجره طیبه" را در آیه بعد چنین بیان میکند:
اما" مثل کلمه خبیثه و ناپاک همانند درخت خبیث و ناپاک و بیریشه است که از روی زمین کنده شده و در برابر طوفانها هر روز به گوشهای پرتاب میشود و قرار و ثباتی برای آن نیست" (وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ).
کلمه" خبیثه" همان کلمه کفر و شرک، همان گفتار زشت و شوم، همان برنامههای گمراه کننده و غلط، همان انسانهای ناپاک و آلوده، و خلاصه هر چیز خبیث و ناپاک است.بدیهی است درخت زشت و شومی که ریشه آن کنده شده، نه نمو و رشد دارد نه ترقی و تکامل، نه گل و میوه، و نه سایه و منظره، و نه ثبات و استقرار، قطعه چوبی است که جز بدرد سوزاندن و آتش زدن نمیخورد، بلکه مانع راه است و مزاحم رهروان، و گاه گزنده است مجروح کننده و مردم آزار!.
جالب اینکه در وصف" شجره طیبه" قرآن با تفصیل سخن میگوید و اما به هنگام شرح" شجره خبیثه" با یک جمله کوتاه از آن میگذرد تنها میگوید" اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ" از زمین کنده شده و قراری ندارد زیرا هنگامی که ثابت شد این درخت بی ریشه است دیگر شاخ و برگ و گل و[7] میوه تکلیفش روشن است.به علاوه این یک نوع لطافت بیان است که انسان در مورد ذکر" محبوب" به همه خصوصیات به پردازد اما هنگامی که به ذکر" مبغوض" میرسد با یک جمله کوبنده از آن بگذرد! باز در اینجا میبینیم مفسران درباره اینکه این درخت که" مشبه به" واقع شده است کدام درخت است به بحث پرداختهاند، بعضی آن را درخت" حنظل" که میوه بسیار تلخ و بدی دارد دانستهاند، و بعضی آن را" کشوت" (بر وزن سقوط) که نوعی گیاه پیچیده است که در بیابانها به بوتههای خار میپیچد و از آن بالا میرود نه ریشه دارد و نه برگ (توجه داشته باشید که شجر در لغت عرب هم به درخت گفته میشود و هم به گیاه).
ولی همان گونه که در تفسیر" شجره طیبه" بیان کردیم هیچ لزومی ندارد که در هر تشبیه" مشبه به" با تمام آن صفات وجود خارجی داشته باشد بلکه هدف مجسم ساختن چهره واقعی کلمه شرک و برنامههای انحرافی و مردم خبیث است که آنها همانند درختانی هستند که همه چیزشان خبیث و ناپاک و هیچگونه میوه و ثمره و فایدهای جز مزاحمت و تولید درد سر ندارد.به علاوه وجود درخت ناپاکی که آن را از ریشه کنده باشند و در بیابان بر سینه طوفان و تند باد قرار گرفته باشد کم نیست.[8] [کلمه طیبهای که به شجره طیبه مثل زده شده اعتقادات قلبی صحیح (توحید) است که اخلاق حسنه و عمل صالح فروع و شاخههایش میباشند]
آنچه که از دقت در آیات به دست میآید این است که: مراد از" کلمه" طیبه" که به" درخت طیب" تشبیه شده و صفاتی چنین و چنان دارد، عبارت است از عقاید حقی که ریشهاش در اعماق قلب و در نهاد بشر جای دارد زیرا خدای تعالی در خلال همین آیات، به عنوان نتیجه گیری از مثلها میفرماید:" یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ ...".
و مقصود از" قول ثابت" هم، بیان کلمه است، البته نه هر کلمهای که لفظ باشد، بلکه کلمه از این جهت که بر اساس اعتقاد و عزم راسخ استوار بوده و صاحبش پای آن میایستد، و عملا از آن منحرف نمیگردد.[9]
.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.