تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

قبل از پيامبر اسلام و بعد از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ آيا پيغمبري بوده است يا نه؟ و اگر نبود اين که خداوند فرموده «و لکل قوم هاد» چه مي شود؟


خداوند متعال از بدو خلقت براي هدايت نوع بشر و رساندن انسان ها به کمال مطلوب و سعادت جاويدان، پيامبران و رسولاني فرستاده است و هيچ گاه زمين را خالي از حجّت نگذاشته است. اين پيامبران و رسولان دو گروه اند، گروهي بنام پيامبران اولوالعزم که عبارتند از حضرت نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که اين پيامبران رسالتي جهاني داشته و صاحب شريعت بودند. گروه دوم از پيامبران که به عنوان مفسر و مبلغ از آنها ياد مي شود افرادي بودند که شريعت پيامبر اولوالعزم قبل از خود را تبليغ و تفسير مي کردند. حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به عنوان خاتم پيامبران حدود شش قرن بعد از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ به رسالت رسيد و آنچه لازم به ذکر است بايد ديد که در اين مدت با وجود اين که حضرت عيسي به نظر مسيحيان در سنين جواني حدود 33 سالگي به صليب کشيده شد چه کساني هدايت بشر و تفسير شريعت حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را بر عهده داشتند. روايات چندي در جوامع روايي و حديثي شيعه وجود دارند که بيان مي دارند که در فاصله بين حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حجج الهي موجود بوده اند؛ لکن تعداد زيادي به صورت پنهاني و غير معروف زندگي مي کرده اند. برخي از اين افراد نبي و برخي ديگر وصي بوده اند. در اين زمينه حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: خداوند که نعمت هاي او گران قدر است، در دوران هاي مختلف روزگار، و در دوران نبود رسولان الهي (در ظاهر) بندگاني داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه مي کرد، و در درون عقلشان با آنان سخن مي گفت. آنان چراغ هدايت را با نور بيداري در گوش ها و ديده ها و دل ها بر مي افروختند، روزهاي خدايي را به ياد مي آورند و مردم را از جلال و بزرگي خدا مي ترسانند. آنان نشانه هاي روشن خدا در بيابان هايند... . امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باره مي فرمايند: «بقي الناس بعد عيسي بن مريم خمسين سنة و مأتي سنة بلا حجة ظاهرة؛ مردم بعد از حضرت عيسي بن مريم (ع) دويست و پنجاه سال بدون حجت ظاهري باقي ماندند». از اين بيان استفاده مي شود که در مدتي که تقريبا نصف دوره فترت است. حجت الهي وجود داشته است لکن ظاهر نبوده است. در بيان ديگري حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: بين عيسي ـ عليه السلام ـ و محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پانصد سال فاصله بود در دويست و پنجاه سال آن نه پيامبري بود و نه عالم ظاهري راوي می گويد: گفتم: در اين مدت مردم چه مي کردند؟ فرمود: به دين عيسي ـ عليه السلام ـ عمل مي کردند، گفتم: چه حالي داشتند؛ فرمود: مؤمن بودند، سپس فرمود: زمين هيچ گاه از عالم خالي نمي ماند. ظاهراً در اين روايت مراد از عالم، عالم به دين و شريعت الهي از راه الهام الهي است که علمش مصون از خطا باشد، لذا بايد گفت همواره حاملان دين حق وجود داشته اند لکن در دوره هايي معروف و شناخته شده براي همگان نبودند. شيخ صدوق در روايتي از پيامبر اسلام آورده است: چون خداوند خواست عيسي ـ عليه السلام ـ را بالا برد به او وحي نمود که نور و حکمت و علم کتاب خدا را به شمعون بن حمون الصفا که جانشين او بر مؤمنان بود بسپارد و او نيز چنين کرد، شمعون همواره در ميان قوم خود اوامر خداي تعالي را اجرا مي کرد و از گفته هاي عيسي ـ عليه السلام ـ در ميان بني اسرائيل پيروي مي نمود. تا آنکه خداي تعالي او را رهايي بخشيد و پيامبري از صالحين را در ميان بندگانش مبعوث فرمود که نامش يحيي بن زکريا بود. به يحيي نيز قبل از آنکه توسط يهود کشته شود وحي فرمود که وصايت را در ميان فرزندان شمعون قرار دهد و يعقوب فرزند شمعون جانشين شد و بعد از وي عزير را خداوند به پيامبري مبعوث کرد. و پس از عزير دانيال به نبوت رسيد و بعد از وي مکيخا و سپس انشو فرزند مکيخا به رسالت رسيد و در دوره فترت اولياي خدا در زمين و در اين مدت از فرزندان انشو بن مکيخا بودند که يکي بعد از ديگري مواريث نبوت را به ارث مي بردند طوري که بعد از انشو بن ميخا، ديسخا بن انشو و بعد از او نسطورس بن دسيخا و بعد از او مرعيدا ولي امر خدا بودند. در کتب تاريخي و روايي به پيامبران ديگري نيز اشاره شده است که بين حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر انگيخته شدند از جمله مي توان به جرجيس پيامبر اشاره کرد که بر اساس برخي نقل ها بعد از حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ مبعوث شده و گفته شده است که در سن شانزده سالگي در سال 329 ميلادي به پيامبري رسيد. و هم چنين پيامبراني بنام مردخاي، بخيرا بن وعيد ـ منذربن شمعون، سلمة بن منذر برزبن سلمة، ابّي بن برزه و خالد بن سنان که نسبش به اسماعيل ـ عليه السلام ـ مي رسد. از جمله پيامبراني بودند که بعد از حضرت عيسي مبعوث شدند و شريعت آن حضرت را تبليغ و تفسير مي کردند. البته بايد توجه داشت که طبق روايات اسلامي خداوند براي هدايت بشر حدود 124 هزار پيامبر مبعوث کرد که اطلاعات و دانش ما از آنها خيلي نامحدود و ناچيز است چنان چه، شايد اگر بخواهيم نام پيامبران را بشماريم به چند صد نفر نتوانيم برسانيم. لذا قطعاً بين حضرت عيسي و حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ علاوه بر پيامبراني که به نام آنها اشاره شد و نام برخي هم در روايات آمده است. افرادي ديگر وظيفه هدايت و رهبري مردم را بر عهده داشتند چرا که بر اساس آيه «و لکل قوم هاد» هادي اعم است از پيامبر، امام و وصي و عالم ديني يعني هر سه را شامل مي شود و به طور کلي کسي که حجت خدا را به مردم ابلاغ مي کند به آن هادي و راهنما گفته مي شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image