انتظار مهدى (عج) و مدعیان مهدویت /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

انتظار مهدى (عج) و مدعیان مهدویت موضوع مهدویت در زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و بعد از آن، موضوع مسلّمی بوده است و امت اسلام همواره در انتظار شخصی بوده‌اند که قیام کند و با ظلم و ستم بستیزد و پرچم حاکمیت عدل و داد را در جهان به اهتزاز در آورد.


انتظار مهدى (عج) و مدعیان مهدویت موضوع مهدویت در زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و بعد از آن، موضوع مسلّمی بوده است و امت اسلام همواره در انتظار شخصی بوده‌اند که قیام کند و با ظلم و ستم بستیزد و پرچم حاکمیت عدل و داد را در جهان به اهتزاز در آورد. نگاهی به تاریخ اسلام نشان می‌دهد که در طول زمان، افرادی جاه‌طلب و سودجو ادعای مهدویت کرده‌اند، یا گروهی از مردم عوام، افرادی را مهدی می‌پنداشته‌اند. این امر نشان می‌دهد که موضوع مهدویت و اعتقاد به ظهور یک منجی غیبی، در میان مسلمانان امری مسلّم و مورد قبول بوده است، و چون نام یا برخی از نشانه‌های آن حضرت با مشخصات برخی از مدعیان یاد شده تطبیق می‌کرده، آنان از این موضوع سوء استفاده کرده و خود را مهدی قلمداد نموده‌اند. یا چه بسا خود آنان ادعایی نداشته‌اند لکن برخی از عوام الناس از روی نادانی یا شدّت ستم و بیدادگری حکومت‌ها یا عجله‌ای که در ظهور مهدی داشته‌اند، یا به علل دیگر، بدون آنکه در مجموع نشانه‌های حضرت دقت کنند، به اشتباه، آنان را مهدی موعود تصور کرده‌اند. به عنوان مثال: گروهی از مسلمانان «محمد بن حنفیه» را چون هم‌نام و هم‌کنیه پیامبر اسلام بوده، مهدی پنداشته و بر این باور بوده‌اند که او نمرده است و غایب است و بعداً ظاهر می‌شود و بر دنیا مسلّط می‌گردد. (۱) گروهی از فرقه اسماعیلیه معتقد بودند که اسماعیل فرزند امام صادق - علیه السلام - نمرده، بلکه مرگ او از روی مصلحت اعلام شده است و او نمی‌میرد و همان «قائم» موعود است و قیام می‌کند و بر دنیا مسلّط می‌شود. (۲) «محمد» مشهور به «نفس زکیه» پسر عبدالله بن حسن در زمان منصور دوانیقی عباسی قیام کرد و به مناسبت نامش، پدرش ادعا کرد که همان مهدی موعود است و با تکیه روی این موضوع، طرفدارانی برای او فراهم آورد. (۳) در جریان قیام نفس زکیه، «محمد بن عجلان» که از فقیهان و عابدان مدینه بود، به کمک وی برخاست. وقتی که محمد شکست خورد و کشته شد، «جعفر بن سلیمان»- حاکم مدینه - ابن عجلان را احضار کرد و به وی گفت: چرا با آن دروغگو خروج کردی؟ و آنگاه دستور داد دستش را قطع کنند. موضوع مهدویت واعتقاد به ظهور یک منجی غیبی، در میان مسلمانان امری مسلّم و مورد قبول بوده است، وچون نام یا برخی از نشانه های آن حضرت با مشخصات برخی از مدعیان یاد شده تطبیق می‌کرده، آنان از این موضوع سوء استفاده کرده وخود را مهدی قلمداد نموده‌اند. فقیهان و اشراف مدینه که حضور داشتند از جعفر بن سلیمان، برای ابن عجلان درخواست عفو کردند و گفتند: امیر! محمد بن عجلان فقیه و عابد مدینه است و موضوع برای او مشتبه شده و خیال کرده است که محمد بن عبد الله، همان مهدی موعود است که در روایات آمده است. (۴) عین این گرفتاری برای «عبدالله بن جعفر» نیز که از دانشمندان و محدثان بزرگ مدینه بود، پیش آمد و او هم در پاسخِ بازخواست حاکم مدینه، گفت: من به این علّت با محمد بن عبدالله همکاری کردم که یقین داشتم او همان مهدی موعود است که در روایات ما یاد شده است. تا او زنده بود هیچ شکی در این موضوع نداشتم و هنگامی که کشته شد فهمیدم که او مهدی نیست، و بعد از این دیگر فریب کسی را نخواهم خورد. (۵) منصور نیز، که نامش «عبدالله» و نام پدرش «محمد» بود، بر پسر خویش لقب مهدی گذارده و ادعا می‌کرد که مهدی موعود فرزند من است، نه نفس زکیه! (۶) همچنین می‌بینیم که برخی از فرقه‌ها، به مهدویت بعضی از امامان پیشین اعتقاد داشته‌اند، مثلاً «ناووسیه» حضرت صادق - علیه السلام - را مهدی و امام زنده و غایب می‌پنداشتند. (۷) «واقفیه» همین اعتقاد را درباره امام موسی بن جعفر - علیه السلام - داشتند. (۸)و بر این باور بودند که آن حضرت نمی‌میرد تا بر شرق و غرب جهان مسلّط شود. (۹) و بالأخره گروهی نیز پس از رحلت امام حسن عسکری - علیه السلام - فوت آن حضرت را انکار کردند و گفتند: او زنده و غایب است و همان امام «قائم» می‌باشد. (۱۰) بدیهی است که سؤ استفاده برخی مدعیان از موضوع مهدویت در بعضی از ادوار، هرگز نمی‌تواند مجوّزی برای انکار اصل مسئله مهدویت باشد، زیرا در طول تاریخ، حقایق بسیاری از سوی عناصر بازیگر و فرصت طلب مورد سؤ استفاده قرار گرفته است. مدعیان الوهیت، یا نبوت وسایر مقامات معنوی، در دنیا کم نبوده اند. ادیان ساختگی نیز در دنیا کم نبوده است. ولی این‌ها هزگز دلیل این نمی‌شود که کسی منکر اصل وجود خدا ونبوت انبیأ گردد. این‌ها نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد موضوع مهدویت در زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و بعد از آن، موضوع مسلّمی بوده است و امت اسلام همواره در انتظار شخصی بوده‌اند که قیام کند و با ظلم و ستم بستیزد و پرچم حاکمیت عدل و داد را در جهان به اهتزاز در آورد. بدیهی است که سوء استفاده برخی مدعیان از موضوع مهدویت در بعضی از ادوار، هرگز نمی‌تواند مجوّزی برای انکار اصل مسئله مهدویت باشد، زیرا در طول تاریخ، حقایق بسیاری از سوی عناصر بازیگر و فرصت طلب مورد سوء استفاده قرار گرفته است. مدعیان الوهیت، یا نبوت و سایر مقامات معنوی، در دنیا کم نبوده اند. ادیان ساختگی نیز در دنیا کم نبوده است. ولی این‌ها هزگز دلیل این نمی‌شود که کسی منکر اصل وجود خدا و نبوت انبیاء گردد. پاورقی: ۱- نوبختی، فرق الشیعة، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۵۵ ه. ق، ص ۲۷ - شهرستانی، الملل والنحل، قم، منشورات الرضی، ج ۱، ص ۱۳۲. ۲- نوبختی، همان کتاب، ص ۶۷ -۶۸. ۳- ابن طقطقا، الفخری، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۶ ه. ق، ص ۱۶۵ -۱۶۶. ۴- ابو الفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، نجف، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ - ق، ص ۱۹۳. ۵- ابو الفرج الاصفهانی، همان کتاب، ص ۱۹۵. ۶- ابو الفرج، همان کتاب، ص ۱۶۲. ۷- شهرستانی، همان کتاب، ج ۱، ص ۱۴۸. ۸- شهرستانی، همان کتاب، ص ۱۵۰. ۹- نوبختی، همان کتاب، ص ۸۰ و.۸۳. ۱۰- نوبختی، همان کتاب، ص ۹۶. منبع: سیره پیشوایان نویسنده: مهدی پیشوایی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image