تخمین زمان مطالعه: 24 دقیقه
در باره شیطان پرستی ظاهراً تحقیق جامعی موجود نیست. چرا که اوّلاً تعداد گرایشهای شیطان پرستی بسیار متنوّع می باشد. ثانیاً اینها بیشتر از آنکه یک مکتب فکری باشند ، نوعی هرج و مرج فکری اند و پیروان آنها نیز انسجام فکری درستی ندارند. لذا هر کدام از پیروان این گونه افکار ، آن را به گونه ای می فهمند. ثالثاً این گونه گرایشها در اکثر ممالک جزء گروههای غیر قانونی تلقّی می شوند ؛ لذا مبانی خود را چندان ابراز نمی کنند. این مساله در جمهوری اسلامی ایران پر رنگتر از کشورهای دیگر می باشد. این عوامل دست به دست هم داده و مانع از آن شده که تحقیق جامعی در باره ی این گروهها انجام شود. حاصل کلام اینکه دادن یک تصویر جامع از شیطان پرستی حقیقتاً کار دشواری است. البته در سایتهای اینترنتی مطالب بسیار فراوانی در باره ی این گرایش موجود می باشد که برخی از آنها ذیلاً تقدیم حضور می شود. با جستجوی واژه ی شیطان پرستی مقالات دیگری نیز می توانید در این باره به دست آورید.ـ مقاله نخستــ همه چیز در باره شیطان پرستیروزگار عجیبی است هر گوشه ، در هر خیابان یا بین دوستان را که نگاه میکنی درباره این کلمه میشنوی مخصوصا بین کسانی که ادعای متالبازی و گوش دادن به موسیقی متال به خصوص سبک بلکمتال را یدک میکشند.چیزی که الان در جامعه مشاهده میشود باب شدن شیطان پرستی و انداختن پنتاگرام در گردن است.بلکمتال Darkthrone ، مرلین مانسن ( مریلین مانسن )، نیرو انا ، آنتون لاوی، کلیسای شیطان ، satanic bible ، آدم خواری ، skull-n-bone .... احتمالاً دست کم یکی از این کلمات را تاکنون شنیده و آدم های زیادی را هم دیدهاید که خودشان را طرفدار این نامها و گروهها میدانند.موسیقی های آنها را گوش میدهند ، گاه لباسهای عجیب و غریب میپوشند، نشانه های خاصی دارند و به قول خودشان تیریپ خفن می زنند!از اینها که بگذریم حتما زیاد هم شنیدهاید که در فلان کشور یک عده شیطان پرست یک آدم را تیکه تیکه کردند یا خوردند یا فلان جنایت را انجام دادند.
شیطـانپرستـی به چه معنـاست؟شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قوی تر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خداست.در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده میشود قانونمند میکند.در شیطان پرستی، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریکی و قدرت مطلق ، از نیروها و اجنه و روح های پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده میشود؛ و در نهایت معنای شیطان پرستی؛ پرستش قدرت پلیدی است.به طور کلی دو تعریف برای گروههای شیطان پرستی در نظر افراد وجود دارد:تعریف اول : هر گروهی که شیطان را (مشابه شیطان تعریف شده در دین مسیحیت که عاری از مفاهیم غیرطبیعی مربوط به پلیدی و زشتی است یا یک شیطان انتزاعی) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند که معمولا از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد میکنند و منتسب به طبیعت حقیقی انسان مینامند.تعریف دوم : گروههایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است قبول ندارند. این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد و بر مبنای این تعریف بسیاری از گروهها را شیطان پرست مینامند.
تاریخچـه شیطان پرستـیشاید عده ای شیطان پرستی را آئینی مدرن و نهایتا مربوط به قرن های گذشته می دانند اما واقعیت چیز دیگریست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.البته شواهد به دست آمده این حرف را تصدیق میکند که شیطان پرستی در نواحی امریکای لاتین، امریکای جنوبی و آفریقای مرکزی به قرنها پیش از میلاد مسیح برمیگردد.در اکتشافات امریکای جنوبی یکی از قبایل این قاره که اعتقاد بسیاری به خوب و بد داشتند شیطان را می پرستیدند و حتی انسان هایی را برای شیطان قربانی میکردند.مکان های انجام مراسم قربانی هنوز وجود دارد و اجساد مومیایی به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قربانی شدن این انسانها (که در آنها بیشتر زنان به چشم میخورند) است.در آفریقای مرکزی و در دشتها و کویرهای سوزان این قاره نیز در قبایلی که معروفترین آن قبیله اوکاچاست، شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدید آورنده ی آن و خدای خشم و نفرت پرستش میشد و حتی قربانی هایی نیز در مواقع خاص به آن اهداء میشد. بیان این نکته ضروری است که زمان قربانی کردن انسانها در برابر شیطان لحظه های خاصی بوده است.تاریخچه شیطان پرستی به سالهای بسیار دور بر میگردد که بعدها این آیین و سنت به صورتهای دیگر نمود پیدا کرد که چیزهایی از گذشته چه با تحریف و چه بدون تحریف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است.البته شیطان پرستی به هنگام پیدایش زبان و خط و زمان مادها ، سومریان، بابلیان و ... نیز ادامه داشت تا این که شکل نوین آن به وجود آمد.
مبدا شیطان پرستـیمبدا شیطان پرستی قدیمی همانطور که گفته شد به قرون اولیه آدمی بر می گردد. در زمانهای قدیم انسانها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم میشدند و سجده میکردند.شیطان پرستی قدیمی بر اساس سنتهـای خداپرستــی و شیطان پرستی واقع نشده است و نمیتواند اینگونه باشد که آنها برای اینکه در مقابل قدرتی بزرگ سجده کنند.مسلما این قدرت در شب از عظمت مخصوصی برخوردار بوده است و به ستایش و پرستش موجودی فوق طبیعی و دهشتناک که قدرت فوق العاده ای دارد میپرداختند که مبدا شیطان پرستی قدیمی را به وجود آورد.شیطان پرستی جدید را پاره ای از انگلیسیان که گفته میشود از نجیب زادگان بودند به راه انداختند برای اینکه از قدرت شیطان و قدرت تاریکی بهره ببرند و پس از آن مراسم شیطان پرستی نوین برگزار میشود.تغییرات بسیاری نسبت به شیطان پرستی قدیمی و قرون وسطایی وجود داشت؛ اما به هر حال استفاده از قدرت شیطان همچنان باقی مانده است و این چیزیست که نمیتوان خط بطلانی بر روی آن کشید.
سیر تاریخی شیطان پرستیشیطان پرستی قدیمی : شیطان پرستی قدیمی شیطان پرستی ای است که به قرون وسطا برمیگردد،؛ با اینکه همانطور که در تاریخچه شیطان پرستی ذکر گردید شیطان پرستی به قبل از میلاد مسیح برمیگردد اما اصولا شیطان پرستی قدیمی را مربوط به قرون وسطا میدانند.موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی خدمتی به بشریت کرده باشد ! این ، البته نظریه ای است که آن چنان نمیتواند درست باشد و انسان را حداقل از لحاظ فکری ارضا کند زیرا پیش از مسیحیت و در زمان های حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) و حتی پیش تر شیطان پرستی وجود داشته است.باید اذعان داشت چیزی به عنوان شیطان مسلما وجود دارد چون اگر نبود هیچ وقت آدم و حوا به زمین سقوط نمیکردند. پس نظریه فوق را میتوان نسبت به مسیحیت و کلیسا مغرضانه خواند.شیطان پرستی قدیمی از لحاظ معنی و از لحاظ اعمال مسلما با شیطان پرستی کنونی بسیار تفاوت دارد. شاید بتوان گفت چیزی که به عنوان شیطان پرستی امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شیطان پرستی قدیمی یا قرون وسطایی است که این شیطان پرستی به طور کلی محکوم شده است.شیطان پرستی جدید با آن به مبارزه برخاسته است اما خوب هنوز عده زیادی آن را قبول دارند و به آن احترام میگذارند و قوانین آن را اجرا میکنند.شیطان پرستی قدیمی استفاده از کمک شیطان در کارهای زیان آور و کمک به برخی پادشاهان در جنگها بوده است و حتی همسر پادشاه فرانسه برای نجات شوهر خود از مرگ مراسم شیطان پرستی قرون وسطایی را انجام داد.شیطان پرستی قدیمی اعتقاد دارد که شیطان وجود دارد و قدرت او عظیم ترین قدرت بر روی جهان است.اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک این مراسم است. شیطان پرستی قدیمی مخالف با مسیحیت و کلیسا است و دقیقا در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام میدهد.آنها به مسیحیت و کلیسا اعتقادی ندارند و آنها را عامل بدبختی مردم میدانند. آنها میگویند مسیح پیامبری بود که باید زمین را آباد میکرد و مردم را به راه راست میبرد اما تنها کاری که انجیل انجام داده دروغگویی و رواج بدی در جامعه است ! آنان قربانی کردن انسان را امری ضروری برای آرامش و احترام به شیطان میدانند.در این میان دختر بچه ها بهترین قربانی برای شیطان هستند. ریختن خون در این مراسم نشانه تقدس این مراسم است ( همانند نوشیدن شراب در عشای ربانی مسیحیت که به عنوان نشانه تقدس و خون مسیح است.شهوترانی در این مراسم از کارهایی است که باید بدان پرداخته شود چون در شیطان پرستی قدیمی ارضای حس جنسی یکی از مهم ترین عوامل است.البته با توجه به اینکه شیطان پرستان قدیمی بدترین اعمال را برای مبارزه با خدا، مسیح و شیطان انجام میدادند لذا امور جنسی نیز به بدترین و فجیع ترین نوع انجام میگرفت.آنان به جهنم اعتقادی نداشتند و میگفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی میکنیم ؛ بر همین اساس بدترین گناهان را در مراسم خود انجام میدادند. شیطان پرستان قدیمی شیطان را موجودی با هویت خارجی میدانند.
شیطان پرستی جدیدشیطان پرستی جدید در انگلستان به وجود آمد و البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگرانی بسیاری داشته است و البته وجود اهالی باستانی آسیای میانی و خاورمیانه و همچنین اهالی یونان باستان در انگلیس ثابت شده است.از اکتشافات در برخی محل های برگزاری مراسم شیطان پرستی و جادوگری در انگلیس نظیر محل استون هنج آثاری از تمدن ایران و یونان پیدا شده است.همچنین در کتب شیطان پرستی و جادوگری ، کلمات عبری ، یونانی و فارسی وجود دارد البته نه به صورت کنونی.شیطان پرستی جدید بر خلاف شیطان پرستی قدیمی اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد بلکه شیطان پرستی جدید شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی میداند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد و مراسم شیطان پرستی جدید مراسمی است برای دعوت از شیطان باطنی و حس اهریمنی درونی است که با اعمال جنسی آرام و ارضا میشود.آنان جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه وجود دارد مدیون آدم است.دیگر این که انسان باید کامل ترین لذت جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد.گزارش ایسکانیوز می افزاید، آنان معتقدند بعد از مرگ ، روح کسانی که لذت جسمانی لازم را نبرده اند به این دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را کامل میکند.
انواع شیطان پرستی از نظر ایدئولـوژیشیطان پرستی جدید آیینی است دارای شباهت هایی به اومانیسم که انسان را برترین موجود می داند و او را تنها در برابر خود مسئول می داند:«آنتون لاوی» می گوید : خدای باعظمت و با شکوهی وجود ندارد، و جهنمی که در آن گناهکاران کباب می شوند هم نیست.اینجا و حالا روز شکنجه و سختی ماست ! حالا و اینجا روز خوشی ماست ! اینجا و حالا فرصت ماست ! این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی بخشی نیست !شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است. این اعتقاد دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای این اصول هستند:Atheism (خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد)Not dualistic (روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد)Autodeists (خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست)Materialistic ( اعتقاد به اصالت ماده)وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی هست.ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.اعتقاد به لذت اعلای دنیوی ، زیرا تمامی خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است.
ــ مقاله دوم شیطان پرستی «SATANISM» در واقع به معنای عدم پرستش خداوند است و دنیایی را ترسیم میکند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست، به همین دلیل شیطانپرستی را جهان تاریک میگویند.در حقیقت عدم پرستش خداوند و در مقابل خدا قرار گرفتن به اندیشههای برخی از فلاسفه مدرن مانند نیچه و حتی پستمدرن مثل مارتین هایدگر بر میگردد. این فلاسفه به این نتیجه رسیدند که جهان و هر آنچه که در اوست مربوط به خودشان میشود و قدرت خداوند و حکمت لمیزلی در آن تأثیری نداشته و ندارد، لذا به همین دلیل است که شیطانپرستی رواج پیدا میکند. زیرا در درون انسان خلائی به وجود میآید که از هیچ راهی نمیتوان آن را پر کرد و درون خود را آرام نمود ؛ از این رو بعضی از اندیشمندان غربی شعر و موسیقی را برای رسیدن به آرامش و در حقیقت جایگزین پرستش خداوند عنوان کردند.شیطانپرستی، معجونی است که هر آدم گرفتاری را به وحشیگری و نفرت سوق میدهد و در حقیقت کوره راه است. مسیری که به هیچ جا راه ندارد. برای شیطانپرست طوری تفهیم میکنند که در جادهای قرار دارد پر از خط کشی های درهم و برهم و او در یافتن راه خروج تا سر حدّ جنون و دیوانگی پیش میرود و سرانجام مطمئن میشود، راه بازگشتی وجود ندارد و باید با همان شیطانپرستی بماند تا آخر.امروز دیگر صلیبهای وارونه ، ستاره پنجپر ،666 ، صورتهای نقاشی شده، ماسکهای حیوانات درندة شاخدار، برهنهپوشی ، .... تنها نشانهها و سمبلهای شیطانپرستی نیستند بلکه عمدهترین نشانه ی شیطانپرستی را در تجاوز و قتل به ویژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان به همراه قتل آنان باید دید.عقاید شیطانپرستی و پیدایش آن را در موسیقی متال که انواعی دارد: Black و metal Heavy metal را میتوان به عنوان شاهدی بر عمق فعالیتهای آنها در این زمینه دانست. توصیههای آنها به شنیدن آهنگهای تند همراه با خشونت است، که وحشت و نفرت را به همراه دارد. آنها موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدّسات اعلام کنند. در اصل آنها به جنگ با خود واقعیت پرداختهاند و به خیال خام خود به دنبال حقیقت گم شده و حقیقت هستند، آنها خوانندگان بسیار خشنی را که در صداهایشان میتوان غرّش را شنید، سمبل قدرت شیطانپرستی میدانند و پیام شیطان را میرسانند. اهانت به ادیان الهی به عنوان آزادی بیان در تصنیفهای خوانندگان ترویج و تبلیغ میشود. گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبلها، شیطانپرستان ، ظاهری متفاوت با دیگران دارند که میتوان آنها را حتی از جمع تشخیص داد. به طور مثال مدل موهایشان عجیب و غریب است. اکثراٌ ابروهایشان را میتراشند یا به سمت بالا طراحی میکنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه، لباسهایشان از جنس جیر و چرم و اکثراً به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساقبلند که اغلب با فلز تزئین شده است میپوشند. شیطانپرستی که در قدیم وجود داشته با شیطانپرستی جدید تفاوت دارد. از این رو در شیطانپرستی قدیمی اصل شهوترانی و ارضای جنسی را اصل لاینفک مراسمهایشان میدانستند و قربانی کردن را امری ضروری برای آرامش و احترام به شیطان میدانستند. اما در شیطانپرستی جدید اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارند بلکه وجود شیطان را در درون خود انسان میدانند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد. آنها هر آنچه که هست را مدیون آلت تناسلی انسان میدانند و دیگر اینکه انسان باید کاملترین لذات جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد. برخی اعتقادات آنها چنین است:ـ هیچ خدایی در شیطانپرستی وجود ندارد حتّی خود شیطان هم خدایی ندارد.ـ در شیطان پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست (اومانیسم )ـ اعتقاد به اصالت مادّه (ماتریالیسم )- اعتقاد به استفاده از لذّت در حد اعلای آن (Hedonism)
شیطان پرستی لاوییاین نوعی از شیطان پرستی است که بر مبنای فلسفهٔ آنتوآن لاوی که در کتاب « انجیل شیطان » و دیگر آثارش آمده است تشکیل شده است. لاوی موسس کلیسای شیطان (1966) بود و تحت تأثیر نوشتههای فردریک نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارک د سید، ویندهام لویس، چارلز داروین، امبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است. « شیطان » در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادّی نیز اعتنایی نداشت.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می داند، فلسفه شیطانی در 9 جمله شیطانی منتسب به لاوی خلاصه میشود:1ـ شیطان میگوید دست و دلبازی کردن بجای خساست. 2ـ شیطان میگوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی 3ـ شیطان میگوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود. 4ـ شیطان میگوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان 5ـ شیطان میگوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت ( اشاره به تعالیم مسیحیت که میگوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربهای به طرف دیگر بزند)6ـ شیطان میگوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشامهای غیر مادی 7ـ شیطان میگوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفتهای روشنفکرانه، او را پستترین حیوانات ساخته است. 8ـ شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته میشوند را ارائه میدهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر میشوند. 9ـ شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.
ــ مقاله سوم نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستیدر طی 25 سال گذشته به دنبال روی آوردن مردم به سوی معنویات و به منظورجلوگیری ازگرایش مردم به سوی ادیان الهی 2500 فرقه جدید ساخته شده است که با یک حساب سرانگشتی یعنی تقریبا هفته ای 2 فرقه !یکی از این فرقه ها که خود دارای اشکال مختلفی است شیطان پرستی می باشد که نزدیکی بسیار زیادی با جادوگری –witchcraft – دارد که جوانان بسیاری را به دنبال خود کشانده است و بیشتر از همه خود را در غالب گروههای موسیقی به جوامع معرفی کرده است . گذشته از اعتقادات شیطان پرستی، این گروه دارای سمبل ها و نشانه هایی است حتما همه ما با آنها برخورد داشته ایم بد نیست تا معنی برخی از این علائم را بدانیم:Inverted Pentagram )پنج ضلعی وارونه): نشانه ستاره صبح ، نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسم های مخفیانه ( کابالا ) و جادوگری برای احضار ارواح شیطانی استفاده میشود. این علامت را شیطان پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با یک ضلع در بالا استفاده میکنند. در هر حال این علامت نشانه شیطان است و مهم نیست که یک نوک ضلع آن بالا باشد یا هر دوی آنها و یا دور آن دایره ای کشیده شده باشد یا خیر در هر حال این علامت شیطان است.Baphomet دیو بافومت: علامت شیطان پرستی. خدای شیطانی و سمبل شیطان. ممکن است این علامت به شکل جواهرات دیده شود.666 : علامت انسان ، نشانه جانور (هیولا) – مکاشفات « ... پس هرکس حکمت دارد عدد وحش را بشمارد ، زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است» Ankh : سمبل باروری و شهوات در انسانها. روح شهوت قدرت این جمع زنان / مردان می باشد. Swastika or Sun Wheel (صلیب شکسته یا چرخ خورشید): یک علامت مذهبی باستانی است که سالها قبل از قدرت گرفتن هیتلر به کار میرفت. این علامت در کتیبه های بودایی و مقبره های سلتی و یونانی استفاده میشده. در آیین پرستش خورشید ، این علامت به نظر می رسد نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد. All Seeing Eye (چشمی که به همه جا می نگرد): آنها معتقدند که این چشم لوسیفر (شیطان) است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد بر تمام دارایی ها حکومت میکند. این علامت در پیشگویی ها به کار میرود. جادوها ، نفرین ها ، کنترل های روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار میکنند. این علامت روشنفکران است . به پول رایج ایالات متحده نگاهی بیندازید .این علامت اساس نظم نوین جهانی است. Upside Down Cross صلیب وارونه: نشانه استهزاء و رد کردن مسیح میباشد. گردنبندهای آن توسط شیطان پرستان زیادی به کار میرود. این علامت را میتوان همراه خواننده های راک و روی آلبوم های آنها دید.Goat Head (سر بز): بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان baal بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی). این یکی از راههای شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است زیرا گفته میشود که مسیح مانند بره ای برای گناهان بشر کشته شد.Anarchy (هرج و مرج): این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین میباشد. به عبارت دیگر هرچه تخریب کننده است تو انجام بده یعنی همان قانون شیطان پرستی . این علامت توسط پانک ها هوی متالها و راک ها به کار میرود.Anti Justice (ضدعدالت): تبر رو به بالا علامت عدالت روم قدیم بوده است که علامت واژگون شده آن نشانه ضدعدالت یا شورش و طغیان میباشد. فمنیست ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده مینمایند.رپRAP، فرهنگی که خصوصاً به جوانان سیاه و اقشار تحتانی در جوامع غرب تعلق دارد، از آمریکا سرچشمه گرفته و شورشگران سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است موسیقی RAP از تکامل اشکال دیگری از موسیقی سیاهان در محله های فقیرنشین برانکس نیویورک و تا حدودی هارلم شکل گرفته است. این محلات، نقطه تمرکز گروههائی از سیاهان است که سالها پیش تحت شرایط فلاکت بار اقتصادی مجبور به مهاجرت از ایالات جنوبی به شهرهای بزرگ نظیر نیویورک شدند.اواخر دهه 1960، وقتی که آمریکا زیر ضربه مبارزات انقلابی در کشورهای تحت سلطه اش، خصوصاً ویتنام، قرار داشت و انقلاب چین نیز بر شورشگران و انقلابیون در ایالات متحده تاثیر نهاده بود در شهرهای بزرگ آمریکا تضادهای طبقاتی میان سیاه با بورژوازی امپریالیستی و پایه های اجتماعیش حدت و شدتی فوق العاده یافته بود. بین محلات فقیر نشین سیاه با سایر نقاط شهر نیویورک، چیزی شبیه به خط مرزی وجود داشت . خط مرزی شاهد درگیری میان دسته های متشکل سفیدهای نژاد پرست و پلیس از یکطرف با گروه های بزرگ و متشکل جوانان سیاه بود . گروه های RAP از دل همین تشکلات شورشی سیاه شکل گرفت.در طول مدتیکه رپ شکل می گرفت ، عناوین مختلفی از این نوع موسیقی توسط موزیسین ها بوجود آمد که با پیوستن خوانندگان معروفی به این گروه موسیقی رپ طرفداران زیادی را به خود جلب و جذب نمود . آن رپ نسبت به گروههای دیگر طرفداران بیشتری دارد و جوانان علاقمند به موسیقی آن گوش میدهند و براساس مدلهایی که آنها به آنها القاء میشود ، لباس می پوشند و آرایشهای ظاهری رپ را برمیگزینند .شلوارهایی که پاچه گشاد آن بر روی زمین کشیده مشود ، مانتوهایی با آستین های بلند ، موهای روغن زده و چسبیده بر سر ، عینک های دودی با قالب فلزی ، خط ریش پایین تر از گوش پسران و روسریهای کوچک و معمولا سفید رنگ دختران ، ویژگی ظاهری گروه رپ است . برخی از گروههای زیر مجموعه رپ عبارتند از :1- ASE OF BASE :که در سبک موسیقی پاپ از سال 1988 در آمریکا و اروپا برنامه اجرا می کنند که اعضای این گروه چهار خواننده سیاهپوست هستند که عموما محور اشعارشان پیرامون عشق و روابط آزاد غیراخلاقی میباشد . 2- NEW KIDS OF THE BLACK :که از سال 1987 برنامه اجرا میکنند ، آهنگهای آنها بسیار تند و با مضامینی درباره عشق و زندگی اجرا می شوند .خوانندگانی بنامهای کوئین و جیمی به همراه دو سیاه پوست دیگر که همگی هم جنس باز هستند عضو این گروه می باشند. موسیقی متال موسیقی متال دارای زیر مجموعه های زیادی است که برخی از آنان جز مهمترین گروههای شیطان پرست محسوب مشوند مانند هوی متال و بلک متال و . Black Metalبلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تاشاید خدای تاریک ها باز گردد . موسیقی که سخن از دنیای تاریک سرد و بیروح را بیان میکند سبکی مملو از خوشونت مرگ و کشتار (DEATH METAL) مرگ ، یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست . ایده مرگ در نزد شیطان پرستان به دو دسته بسیار عمده تقسیم می شوند . دسته اول کسانی که خودآگاهانه مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح می دهند . دسته دوم کسانی که منکر مرگ می شوند و بر این گمانند که پرستش شیطان کفایت می کند تا او آنان را از چنگال مرگ رهائی بخشد و عمری جاودان نصب آنان گرداند . از این مکان دسته اول خطرناکترند زیرا آگاهانه به جنگی نامقدس در برابر خداوند روی می آورند . جنگی که می دانند در آخر به شعله های آتش ختم می شود . آنان گناه را زینت درونی انسان تصور می کنند . به مرحله ای می رسند که دیگر گناه برای زندگی آنان از آب و نان نیز ضروری تر می شود تا درجه ای که دیگر چیزی به جز گناه نمی بینند . به هر گناهی دست می زنند . ربا ، قتل ، دروغ ، تهمت ، دزدی ، شرب خمر ، هتاکی به مقدسات و مومنین ، اعمال منافی عفت تعداد زیاد دیگر سبک متال وجود دارد که هر کدام دارای خصوصیات خاص خود هستند اما وجه اشتراک بسیاری از آنان عبارت است از رواج خشونت و فحشا با توجه بدانچه ذکر شدکه بیانگر بخشی از فرهنگ غرب و در راس آن امریکا است آیا این سخن پرزیدنت بوش که: ارزشهای و موضوعات مورد علاقه آمریکا برای هر کسی و در هر جامعه ای درست و مفید است ! و آیا این سخن دیگر معنایی دارد که: اهداف آمریکا برقراری صلح ،تداوم آزادی و رسیدن به سعادت و خوشبختی است! ولی معنی این سخن توماس فردمن تحلیلگر سیاسی آمریکا که می گوید: جنگ با این دشمن(اسلام)با ارتش ممکن نیست بلکه باید در مدارس ،مساجد،و کلیسا ها و معابد به رویارویی با آن پرداخت و این راه جز با همکاری روحانیون ،کشیشان و راهبان نمی توان به پیروزی دست یافت.به نقل : مهندس مهدی حق وردی طاقانکی ، از سایت موعودآشنایی با متالیکا در سال 1981 یک نوازنده درام به نام لارس الریچ با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی میشود . فعالیت این گروهها مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیرقانونی و زیرزمینی در ظاهر و در باطن با حمایت سازمانهای جاسوسی ایالات متحده آمریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی ادامه و گسترش مییابد . این گروه چند سال بعد پیشنهادهای Black metal را نیز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمینه را برای شکلگیری گروه های بعدی فراهم آورد . * ارزشهای القایی متالیکا : متالیکا در حقیقت ضدارزشهایی را ارائه مینماید که شامل بازگشت به تاریکی (محور اصلی تفکرات شیطانپرستان ، بیرحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) میباشد . خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپهای خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوههای فاسد ، ادرار ، مدفوع ، خون و مردار نموده و از کثیفترین گروههای موسیقی جهان به حساب میآیند . همچنین گفتنی است متالیکا از همجنس بازی نیز دفاع مینماید و آلبومی را در سالروز مرگ کوئین ، همجنسباز بنام آمریکایی منتشر کرد . برخی آمارها حکایت از این امر دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه موسیقی شیطانی به فروش رسیده است . دلایل استفاده از موسیقی الف . جاذبه های مجازی و حاشیهای موسیقی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران ب. ارزان و قابل دسترسی بودن موسیقی با توجه به ارتقاءتجهیزات فنی تکثیر و توزیع ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانوادهها ،شرکتها ،اتومبیلهای شخصی ،رایانههای شخصی بالاخره گوشیهای تلفن همراه 3. روند و روال روند و روالی که موسیقی متالیکا در گسترش مقوله شیطانپرستی تاکنون طی کرده است بسیار قابل توجه میباشند . ظهور یک خواننده جدید دقیقا به مثابه یک شیطان جدید همواره جمع تازهای از علایق و عواطف اقشار مختلف مردم در کشورهای جهان را (علیالخصوص جوانان) به خود جلب میکند. نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطانگرایی می باشد . از سوی دیگر با گذشت زمان خوانندگان متالیکا همه روزه بیشتر تمایلات شیطانی خود را آشکار مینمایند و بدینسان میتوان آنها را تنها عامل تبلیغ شیطانگرایی معرفی کرد .منابع:-خبرگزاری فارس-کتاب دشمن خود را بشناس –نوشته سید مسعود جزایری - سایت هنر موسیقی- سایت ضیافت- سایتهای مختلف پیرامون شیطان پرستی و موسیقی شیطانی
جهت مطالعه بیشتر رجوع بفرمایید به منبع زیر:صحبت شیطان، نویسندگان جان گریک و سید هاف اویسی، مترجم کیمیا بالازاده، گرد آورنده: آلفرد هیچکاک ، تهران: 1384، نشر
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.