تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
شایسته هر انسانى است که در گروه متناسب با خود جای گرفته و با افرادی گرد آید که با او در یک راه و روش هستند. و از آنجا که انسان، یک موجود اجتماعی است، نشست و برخاست با همنشین مناسب، از آرزوها و امیدهای او است، چنانچه مولوی در مثنوی معنوی میگوید:گر لب دمساز خود را جفتمی همچو نی ناگفتنیها گفتمیانسانها در دنیا به دنبال افراد و گروههای متناسب با خود هستند و در آخرت نیز پروردگار، آنان را در گروههای همروش و همصنفی قرار خواهد داد که شایسته آن هستند.در همین راستا قرآن کریم در آیات ابتدایی سورهی تکویر، در زمینهی مقدمات برپایی قیامت میفرماید:در آنهنگام که خورشید بیفروغ شود؛ ستارگان فرو ریزند؛ کوهها به حرکت درآیند؛ باارزشترین اموال به دست فراموشى سپرده شود، و در آنهنگام که دریا برافروخته شوند، آنگاه میفرماید: و هنگامی که افراد زوج زوج شوند: «واِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت».[1] برای این آیه تفسیرهای گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:«نفس» که مفرد واژهی «نفوس» است، به معناى روح آمده است؛ یعنى آن هنگامى که ارواح انسانها که با مرگ از بدنها جدا شده بود، به اجساد برمیگردد و با آنها جفت میشود.[2] بر اساس این نظریه منظور از «تزویج نفوس» بازگشت روح به بدن است.هنگامی که صالحان با صالحان، بدکاران با بدکاران، و... محشور میشوند. بر خلاف دنیا که همه با هم آمیختهاند؛ گاه انسان مؤمن، با همسایه کافر و مشرک زندگی میکند، و همسر صالح، با ناصالح، اما در قیامت که یوم الفصل و روز جداییها است، این صفوف کاملاً از هم جدا میشوند، و هر گروه همفکر و همصنفی با صنف خویش محشور خواهند شد.[3]منظور از تزویجى که در آیهی مورد بحث آمده، ازدواج نفوس پاک با همسران بهشتى است،[4] چنانکه در جایی دیگر فرمود: «لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ».[5]«واِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت»؛ یعنی نفوس را با اعمالشان از خیر و شرّ جفت میکنند.[6]قتاده میگوید؛ منظور از «وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ»، این است که انسانها بر اساس دین و آیین خود محشور میشوند؛ یهودی با یهودی، مسیحی با مسیحی و... .[7]منظور پیوستن آثار اعمال به انسان است؛ توضیح اینکه مناسبتر از هر چیزی به نفس که مبدأ حرکت و عمل است، آثار و اعمالی است که از منشأ فکر و غرائز صادر میشود. این آثار و اعمال که نخست سازنده ملکات و در نتیجه صورت باقى نفس است، در محیط خارج شخص - که نفوس دیگران و طبیعت اثرپذیر است - به صورتهاى مختلف، باقى و ثابت میماند، همانگونه که قدرتها و آثار طبیعى پس از صدور از اصل منشأ خود و ترکیب با عناصر دیگر، به صورتهاى ترکیبى مخصوص کامل و آثار مناسب با آن درمیآید، و در نهایت با صورت کامل و مشخص به اصل و منشأ قدرت برمیگردد، آثار صورتهاى فکرى و عملى انسان در صفحات ماده گیرنده و دارنده نیز ضبط میگردد و دست تواناى زمان که پیوسته صفحاتى را میگشاید و به هم میپیچد، از آن عکس برمیدارد. تا همینکه عناصر سازنده طبیعت تجزیه شد و به عنصر اصلى برگشت، و عنصر اصلى دگرگون گردید و امتداد زمان و مکان از میان رفت، این آثار که به صورت قدرت باقى درآمده و خود منشأ آثارى شده، به رابطه علیّت، یا اصل خود که همان نفس انسانى است، پیوسته شود و شخصیت باقى انسان را پدید آورد و از این ترکیب نهایى، آثارى بروز مینماید که صورت بهشت یا دوزخ میباشد.[8]مراد از تزویج نفوس، پیوستن آثار اعمال به صورت کامل به انسان است؛ توضیح اینکه بسیاری از اعمال انسان به صورت ملکات، قرین و آمیخته با نفس آدمی شده، در دنیا و عالم برزخ با وی خواهد بود، اما برخی از اعمال - اعم از حسنات و سیئات - پس از مرگ به حسابش نوشته میشود؛ میتواند معنای آیه این باشد که این اعمال با اعمال قبلی به صورت کامل در آنروز بر وی عرضه میشود، و این است معنای «وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ». .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.